eitaa logo
| پـٰاتـوق‌مهدویـون |
1.9هزار دنبال‌کننده
12.3هزار عکس
8.3هزار ویدیو
187 فایل
بی‌توآوارم‌‌و‌بر‌‌خویش‌‌فروریخته‌‌ام ای‌همه‌‌سقف‌و‌ستون‌و‌همه‌آبادی‌من(:🌿 . [ وقف لبخند آسیدمهدی💚 ] . _سعی داریم مفید باشیم! . آیدی جهت ارتباط و تبادل : @R_Aa_8y . گوش شنوای حرفاتون🌚🌻 : https://daigo.ir/secret/1796928
مشاهده در ایتا
دانلود
شب در خواست آب ڪرد می‌خواست غسل بکند🌿 اما آب بہ اندازه ڪافی نداشتیم گفت بہ اندازه شستن سرم آب بدید گفتم ؛ فردا عملیاتہ دوباره کثیف میشی مگہ می‌خواے برے تھران؟ گفت نہ می‌خوام بھ ملاقات خدا بروم♥!''
قطعا سفر بعدی شما ایران خواهد بود😂 اما فقط خدا میداند با هواپیما یا با گونی✌️🏻 @Patoghemahdaviyoon
تقویم روزهای آینده براندازا 😂🚶🏻‍♂ @Patoghemahdaviyoon
7.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ✅ اینکه موفق نمیشی بخاطر حجاب نیست 📌بخاطر یه چیز دیگست؛ 🔰 ایشان سه فرزند دارند، لیسانس مترجمی انگلیسی، فوق لیسانس مهندسی طراحی محیط، مربی دفاع شخصی، مربی کاراته، مربی تیراندازی بادی، مربی سلاح های جنگی و مربی نظامی هستند. 🔰ایشان گفتند: اینها بدون مبارزه در این جنگ ترکیبی برایم هیچ ارزشی ندارد. ✅ راستی مسئولین لطفا و حتتتتتما به قهرمانان محجبه هم اندازه دیگران توجه کنید. 🧕 𝐣𝐨𝐢𝐧↠https://eitaa.com/hejab_va_efaf313 ═✧❁🌷یازهرا🌷❁✧┄ @Patoghemahdaviyoon
وقتی یکی هست اون بالا کھ از خودِ واقعیت خبر داره ، چرا یِ بار این طرفی یِ بار اون طرفی؟! خودت باش ..!
سیدعبدالکریم کفاش شخصی بود که مورد عنایت ویژه امام زمان(عجل الله) قرار داشت و حضرت دائماً به او سر می زد. روزی حضرت به حجره کفاشی او تشریف آوردند در حالی که او مشغول کفاشی بود. پس از دقایقی حضرت فرمودند:«سید عبدالکریم،کفش من نیاز به تعمیر دارد،برایم پینه می زنی؟» سید عرض کرد: آقاجان به صاحب این کفش که مشغول تعمیر آن هستم قول داده ام کفش را برایش حاضر کنم، اگر الان مشغول پینه زدن کفش های شما بشوم، به قولم نمیتوانم عمل کنم. آقاجان نوکرتم اجازه بدهید به قولی که داده ام عمل بکنم بعدا…😕 پس از دقایقی دوباره حضرت فرمودند: «سید عبدالکریم! کفش من نیاز به تعمیر دارد، برایم پینه می زنی!؟» سیدعبدالکریم می گوید: آقاجان! قربان تان بشم خدمت تان که عرض کردم، من قول داده ام…😕 وقتی حضرت خواسته شان را برای سومین مرتبه تکرار کردن، سید کفشی را که در دست داشت کنار گذاشت، بلند شد و دستانش را دور کمر مبارک حضرت حلقه زد و به مزاح گفت:قربانت گردم اگر یک بار دیگر بفرمایید “کفش مرا پینه می زنی” داد و فریاد می کنم آی مردم آن امام زمانی که دنبالش می گردید، پیش من است، بیایید زیارتش کنید!😁 حضرت شروع کردند به خندیدن و فرمودند:« آفرین! خواستیم امتحانت کنیم تا معلوم شود نسبت به قولی که داده ای چقدر مقید هستی. ما شمارا برای خودمان نمی خواهیم، برای خدا می خواهیم؛ هرچه بنده تر باشید، ماشمارا بیشتر دوست داریم»😇 کتاب روزنه هایی از عالم غیب؛ آیت سید محسن خرازی و کتاب ارتباط معنوی باحضرت مهدی ص ۸۸ . . ‌. ••••••••••••••••••••••••••••••••
برادرِ محترم ! اگه وقتی داری توی خیابون راه میری یهو یه خانوم جلوتو بگیره و بگه به به ! چقدر محاسنتون زیباست ! به به چه نوری تو چهره تونه ! به به از این تمثیلِ شُهدایی ! اونوقت چه عکس‌العملی نشون میدی؟!
خواهرِ بزرگوار ! اگه توی خیابون یهویی چندتا آقا دورتو بگیرن و از زیبایی چادر و حجاب و چشم و لطافت لبخند حرف بزنن ، چه فکری دربارشون می‌کنی؟!
این اتفاقات دقیقا داره توی شبکه های اجتماعی واست میوفته! چه اتفاقی افتاده تو فکرت که انقدر غافل شدی از شیطون؟! واقعا فکر میکنی این دشمن همیشگی ولت میکنه بینِ این فضای مجازی؟!
اون همه جا هست ! حتی توی اون کانال و گروهی که اسمشو گذاشتی محلِ فعالیت فرهنگی! اما خودتم میدونی که بعضی وقتا تنها کاری که توش نمیکنی فعالیتِ فرهنگیه ..
میگی من فرق دارم خودتو با من یکی نکن؟! کی این اندازه به خودمون مطمئن شدیم؟؟!🔪🚶🏿‍♂