eitaa logo
| پاتـوق مهـدویون |
4.2هزار دنبال‌کننده
10.9هزار عکس
8.4هزار ویدیو
170 فایل
[ وقف ِلبخند آســیدمهدی💚 ] . _سعی داریم مفید باشیم! . محتوا ؟ فاقد ثبات ؛ کپی ؟ روزمرگی‌ها نه ، بقیش حلالت مؤمن . . جهت ارتباط : @R_Aaa806
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌸🍃🌸🍃🌸 🍃🌸🍃 🌸 ❤️ 🍀 افشینم با لبخند پہنے اول یہ نگاه بہ من و بعد یہ نگاه بہ دوستش ڪرد و گفت:"آقا ڪامیار هستن..رفیق دوره دبیرستانم..!" مجدد با ے نگاه بہ ڪامیار لبخند ڪوتاهے زدم و گفتم:"خوشبختم." اونم با خنده گفت:"بہمچنین،افشین جان میتونم بپرسم ایشون ڪے هستن؟!" افشین با خنده گفت:"بعلهههہ!همسرم هستن..!آزاده خانم." یڪدفعہ چشماش ده سانت باز شد و گفت:"عہ!!! بہ بہ آقا افشین نگفتہ بودے سر و سامون گرفتے و دوماد شدے و خیلہ خبب!! پس میخواستی از زیر شامش در برے آره؟؟!!" و بعد چشمڪے زد و بلند خندید! حتے خنده هاشم گارسونے بود!!! اصلا انگار اینجورے برنامہ ریزےشون ڪرده بودن اینا رو..! اینبار رو ڪرد بہ من و گفت:"حالا ڪہ اینجوره خیلے خوشبختم خانم!!" دوباره روسرے لیز ساتنمو جلو ڪشیدم لبخندے دیگہ تحویلش دادم بلڪہ جمع ڪنہ بره و یہ دیالوگ گارسونے دیگہ تحویلمون نده!!" ولے یارو انگار ول ڪن نبود ڪوبید به ڪمر افشین و گفت:"خیلہ خب شما ڪہ در خفا ازدواج ڪردے و از زیر مہمونیش در رفتے! ولے دیگہ دعوت منو نمیتونے رد ڪنے! اگر خودتو آزاده خانم موافق هستید امشب بیاید خونہ ما؟! 🍁به قلم بانو ح.جیم♡ 💠@Patoghemahdaviyoon 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃