-میگفت..
اگرمیخواهیدنذریکنید
فقطگناهنکنید!
مثلانذرکنیدیکروزگناهنمیکنم
هدیهبهآقاصاحبالزمان(عج)ازطرف
خودم..💚(:
#شهیدمجیدسلمانیان
#شهیدانہ
|🌿| @Patoghemahdaviyoon
#شهیدانه
#بابکنوری
خُوشابِهحالَتکِهراحَتدِلاَزدُنیاکَندی :)))
#پاتوق_مهدویون
|🌿| @Patoghemahdaviyoon
🌼بزرگۍمیگفٺ↓
تڪیهڪنبهشہـداء'
شہـداتڪیهشانخداسټ؛
اصلاڪنارگـݪبشینےبوۍگلمیگیرے'
پسگݪستانڪنزندگیټ رابایادشہـدآ
🌷شهدا رفتند برای دفاع از چادر تو🧕
‼️این روزها باد مخالف زیاد می وزد،به یادشهیدان چادرت رامحکمتر بگیربانو😊
♥️¦⇠ #شهیدانه
#پاتوق_مهـدویون
🌱|@Patoghemahdaviyoon
🖤͜͡🇮🇷
- آرمان ها دادیم ! (:
سلام ِمارو به آقا برسون🚶🏼♂. .
♥️¦⇠#شهیدآرمانعلیوردی
🖐🏾¦⇠#شهیدانه
#پاتوق_مهـدویون
🌱|@Patoghemahdaviyoon
هر جا و هر زمانـے کھ به شما نیاز است
حاضر باشید این میشود بسیجی ..!🌱
♥️¦➺ #شهیدانه/#شهیدآرمانعلیوردی
#پاتوق_مهـدویون
🌱|@Patoghemahdaviyoon
#شهیدانه
میگـفٺ:
منبہاینباوࢪࢪسیدھام
چشمۍڪہبہنگاھ حࢪامعادتڪند
خیلۍچیزهاࢪا ازدسٺ مۍدهد
چشمگناهڪاࢪ لایقشہادتنمۍشود🍂'
"شهـیدابراهیـمهادے
#شهیدانہ
زدیم بغل. وقت نماز بود. گفتم: «حاجے قبول باشه.»
گفت: «خدا قبول کنه انشاءاللّه.»
نگاهم کرد. گفت: «ابراهـــیم!»
نگاهش کردم.
ــ نمازے خوندم که در طول عمرم توی جبهه هم نخوندم.
ــ حاجآقا شما همه نمازهاتون قبوله.😊
قصهاش فرق میکرد. رفته بود کاخ کرملین. قرار داشت با پوتین. تا رئیس جمهور روسیه برسد وقت اذان شد. حاجے هم بلند شد. اذان و اقامهاش را گفت. صدایش پیچید توی سالن. بعد هم ایستاد به نماز.😇
همه نگاهش میکردند. مےگفت در طول عمرش همچین لذتی از نماز نبرده بوده.
پایان نماز پیشانیاش را گذاشت روی مهر.
به خداے خودش گفت: «خدایا این بود کرامت تو، یه روزے توی کاخ کرملین برای نابودے اسلام نقشه میکشیدند، حالا منِ قاســـم سلیمانے اومدم اینجا نماز خوندم.»
راوے : ابراهیم شهریاری
منبع: سلیمانے عزیز، انتشارات حماسه
یاران
@Patoghemahdaviyoon🌱
- فقطیڪبارڪافےاست
ازتهدلخداراصداڪنید.
دیگرمالخودتاننیستید؛
مـالاومیشوید...!
التماس دعا :)
#شهیدانه
+شھیدحاجامینے
•
°
میرویم به پیشوارِ گلولهـ هایـے که سینه هایمان را سرد میکند از داغ هایتان ..
وَ شما میمانید و دو چیز !
اولی ؛ خونِ ما و پیروی از ولایت فقیھ
دومی ؛ دنیا و هوای نفستان .
یادتان باشد قیامت باید در چشمان تک تک شُهدا زل بزنید و جواب بدهید❤️
#شهیدانه
#پاتوق_مهدویون
🌱@Patoghemahdaviyoon
#شهیدانه
پدرشون، خوابشون رو میبینھ میگھ
پسرم !
بعد اینڪه تیر خوردۍ و به زمین خوردۍ آیا
دردی ࢪو حس ڪردی یا نه' ؟!
گفٺ بابا درد چیه؟
صحبٺ از چے میکنے !
گفت چرا؟
گفٺ اصن تیر خوردم بھ زمین نخوردم
چششمو باز ڪردم دیدم آقا سرمو به دامن گرفت..
#شهید_مرتضی_زارع
@Patoghemahdaviyoon🌱
یہمادرۍهممیگفت:
80کیلوپسرجوونمرودادم2کیلو
استخوانپسگرفتممنوازچۍ
میترسونۍ؟
#شهیدانہ