⚡️ به شوخی به یکی از دوستانم گفتم:
من ٢٢ ساعت متوالی خوابیده ام!
گفت: بدون غذا؟!
همین سخن را به دوست دیگرم گفتم:
گفت: بدون نماز؟!
و این گونه خدای هرکس را شناختم...
#شهید_چمران
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷 @Patoghemahdaviyoon 🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بده که نوکرت
بمیره و شهید نشه...🕊🌿
@Patoghemahdaviyoon
#story
【السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ النَّجَاةِ】
سلام بر تو اى كشتى نجات.. 🌊
┄┄┅┅┅❅❁❁❁❅┅┅┅┄
#ڪپےباذڪرصلواتآزاد
@Patoghemahdaviyoon
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃
🌸
❤️#بیراهه
🍀#پارت26
ڪمی مِن مِن گفتم« و طرف دوم فردا میخواد بیاد خواستگاریم!»
لقمہ بابا پرید تو گلوش و شروع ڪرد به سرفہ ڪردن!
سریع یہ لیوان شیر دادم دستش و گفتم «چیشد بابایی؟!»
صداش بلند شد و گفت«چی میگے تو آزاده؟!»
_«مگہ چے گفتم؛»
+«تو خودتم خوب میدونے خواستگارات از الآن دارن تو ڪارخونه من ڪار میڪنن که شیش سال دیگہ بہشون اجازه بدم بیان خواستگاری تک دخترم!
بعد یہ بی غیرتے اومده وسط خیابون بہ تو گفتہ قرار خواستگارے بزار تو اَم ندیده و نشنیده جَستے و گرفتے و گفتے بلند بشہ بیاد خواستگاریت؟!
آزاده دارے راجع بہ ازدواجت صحبت میڪنے!!
بحث ے عمر زندگے!!
اصلا حواست هست؟!
قبلا گفتم..،لازم باشہ دوباره اَم میگم؛
تا ۲۴ سالگیت هیچ خواستگارے حق نداره پاشو تو این خونہ بزاره فہمیدے؟!"
ے قطره اشڪ از چشمام چڪید...
اونم ڪمے اشڪ تو چشماش حلقہ زد..
لحنش آروم تر شد و گفت:
تو دخترمے..،
میوهٔ دلمے..،
چراغ خونَمی..،
نمیتونم دو دستے بذارمت تو زندگے ڪسے ڪہ هیچی ازش نمیدونم!»
گریہ ام شدیدتر شده بود...
تو همون حالت گفتم«بابایی بہ خدا من میشنامش!»
🍁به قلم بانو ح.جیم♡
💠@Patoghemahdaviyoon
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
🌸🍃🌸🍃🌸
🍃🌸🍃
🌸
❤️#بیراهه
🍀#پارت27
اَبروشو انداخت بالا و گفت«از ڪجا؟!»
بہ تتہ پتہ افتادم...
گفتم«حالا از هر جا!»
بابا رفت توے اتاقش حاضر بشہ،
از پشت در داد زدم «بابا،نظرتون چیشد؟»
اومد بیرون و در حالے ڪہ داشت میرفت سمت در ورودے باز گفتم«بابا بخدا باباش رئیس ڪارخونہ است..!
خانوادهء سرشناسے ان..،
پسره خودش آدمہ..،
خوش بر و روئہ..،
بابا تو رو خدا بذار امشب بیان خواستگاریم!»
پاش رو ڪوبید روے زمین و با تحڪّم گفت«نہ!»
دویدم پشت سرش با گریہ گفتم« بابایی! ...
من عاشقشم..؛»
یڪدفعہ برگشت سمتم،دستشو گذاشت روےدهنم،با چشماے پرِ اشڪ با ناباورے بہش زل زده بودم..!
انگشت اشاره اون دستشو گذاشت رو دماغشو فقط گفت«هیییییسسسس!دیگه نمیخوام ازت چیزی در این باره بشنوم.»
🍁به قلم بانو ح.جیم♡
💠@Patoghemahdaviyoon
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
May 11
✨ #عکسنوشته_تنهامسیری
| گَر بر سرِ نفسِ خود امیرے مردے |
🌱یه جوون انقلابی از مبارزه با نفسش جون میگیره و خودش رو آماده ی ظهور مولاش میکنه . . .
#مبارزه_با_نفس
#خطرناکترین_دشمن
مثلاهردفعہموقعیتگناهپیشاومد
یهویڪےدرگوشتبگہدلامامزمانتچے؟!
✅رجب صفر اف عضو مجلس دومای روسیه:
_هر کلمه از ایشان به قلب می رسد و ایشان مثل یک پیرِ خردمند راه را راهنمایی میکنند و امید را محکم می کند
_دلیل استقامت ایران
#رهبر آن است👌
#نائب_برحق_مولا
••●❥🍃🌸✦🌸🍃❥●••
@Patoghemahdaviyoon
من یک دخترم🙂💕
که شهادت را از مادرم زهرا آموختم لازم شود <الله اکبر > گویان اسلحه به دست میگیرم هرچه باشد از نسل﴿زینبم﴾✌️♥
/ʝסíꪀ➘
|❥ @Patoghemahdaviyoon ❥|
‾
‾
ایــنــجــوریــھ ڪــھ اگــھ چیــزۍ بــــــھ
نفــع ایــران بــــاشــــھ 'قرارداد با چیـن'
نبــــایــد ایــن ڪــار انــجــام بــشــھ ولـــۍ
چــیــزۍ بــراۍ ایــــران هــیــچ ســــودۍ
نــداشــتــھ باشــھ و اتــفــاقــا ضــــررم
داشــتــھ بــــاشــھ بــایــد ایــن ڪار
انجام بشــھ ' بــــــــــــــرجــــــــام '
#ایناستسیاست
#بعضۍمسئولین
#علیبرکتالله
‾
‾
!🌱'
هرچــھ صاحــب منصــب ارشــد بــــاشــد
بــــــایــــــد بیــــــشتر خدمــتــگــزار بــــاشــــد
‾‾‾‾‾‾‾‾‾‾
!🌱'
مــــردم بــــــراۍ اســــلام خــــون مۍدهــند
نــــھ بــــراۍ ســیــاســت !
- خمینۍڪبیر
‾‾‾‾‾‾‾‾‾‾‾
#حرفخودمونی!
یکیازشاخصههایانقلابیبودن
عاقلبودنه!!
هیچآدمانقلابیعاقلی
جوزدهوبدونفکرعملنمیکنه...
انقدر
بعضیازحرکاترولوثمیکنید
کهاگهدوروزدیگهاسمیکیازخیابونهارو
بنیصدرهم بذارن
دیگهنتونیمهیچحرکتیبزنیم:/!
#حرفخودمونی!
بهقولِیهبزرگواری . . .
هرگندیدلشونمیخوادمیزنن
هربچهبازیدلشونمیاددرمیارن
تهشمیندازنگردنِدینوایمون!
بابامسلمونکدومدینیشما؟ . . .
#چتونهپس!!\=