🍃🌸اگر یک بار مرا می خواندند🌸🍃
🔻خداوند به #حضرت_موسی دستور #زکات گرفتن را نازل کرد.
🔸حضرت موسی علیه السلام برای گرفتن زکات به #قارون مراجعه نمود،
🔹قارون امتناع ورزید.
🔸موسی از هزار گوسفند یکی و از هزار دینار یک دینار و از هزار درهم یک درهم راضی شد.
🔹قارون حساب کرد مقداری که لازم بود پرداخت نماید زیاد به نظرش آمد، باز راضی نشد.
📌در این هنگام به فکر افتاد که باید از ریشه و بن جلو این نحو پول دادن ها را گرفت.
🌸🍃بنی اسرائیل را جمع نمود و گفت: موسی هرچه امر کرد #اطاعت کردید، اینک می خواهد اموال شما را بگیرد، چاره ای بیندیشید.
💬گفتند: تو بزرگتر از مائی هرچه صلاح بدانی انجام می دهیم.
🔹قارون گفت: فلان #زن_بدکاره را بیاورید تا جایزه ای برای او قرار دهم به موسی #تهمت بزند،
هزار دینـ💰ـار برایش تعیین کرد و وعده داد او را جزء بانوان خود در آورد.
فردا صبح قارون بنی اسرائیل را جمع نموده و به حضرت موسی مراجعه نمود و گفت:
مردم منتظر تشریف فرمائی شما هستند که آنها را پند و اندرز دهی.
🔸حضرت موسی از منزل خارج شد در میدانی شروع به #موعظه کرد. حضرت در ضمن سخن گفت:
👈هرکه #دزدی کند دست✋ــش را قطع می کنیم.
👈هرکس #افتراء زند او را هشتاد تازیانه می زنیم،
👈کسی که زن نداشته باشد و مرتکب #زنا شود نیز هشتاد تازیانه می خورد،
👈اما آنکس که زن داشته باشد زنا کرده #سنگسار می شود تا بمیرد.
🔹قارون گفت: اگر این کار از خودت سر بزند. 🔸حضرت موسی جواب داد: آری.
🔹قارون گفت: بنی اسرائیل می گویند: با فلان زن زنا کرده ای .
🔶پرسید: من؟ پاسخ داد: آری.
امر کرد آن زن را بیاورند، وقتی حاضر شد .
🔹 قارون گفت: آنچه اینها می گویند صحیح است.
زن در این موقع با خود اندیشید🤔 که بهتر این است توبه کنم و پیغمبر خدا را نیازارم.
تصمیم گرفت واقع را بیان کند و در پاسخ گفت:
دروغ می گویند، قارون برایم جایزه ای تعیین کرده تا تو را به اینکار تهمت بزنم. قارون از این پیشامد بی اندازه ناراحت شد و سر به زیر انداخت.
🔸حضرت موسی علیه السلام به شکرانه آشکار شدن واقع، سر به سجده رفت و خدا را سپاسگزاری نمود. با اشک جاری عرض کرد ؛ 🔻پروردگارا دشمن تو اراده داشت مرا رسوا کند، چنانچه من براستی پیامبر و از طرف توام، مرا بر او چیره گردان،
👈خطاب رسید، موسی سر بردار، زمین را در اختیارت گذاشتیم.
🔸حضرت موسی سر برداشته رو به #بنی اسرائیل کرد و فرمود:
خداوند همانطور که نیروی هلاکت فرعون و فرعونیان را به من داد اینک نیز بر قارون مسلطم کرده، هرکه دوست دار قارون است با او باشد و هرکه او را نمی خواهد کناره بگیرد.
به جز دو نفر کسی با قارون نماند.
🔸موسی علیه السلام زمین را امر کرد که پیکر قارون و همکارانش را بگیرد، تا ساق به زمین فرورفتند.
دومین بار فرمود: تا زانو داخل زمین شدند، برای سومین مرتبه امر کرد تا کمر به زمین رفتند.
در تمام این چند مرتبه قارون موسی علیه السلام را سوگند می داد و تضرع و التماس می نمود که از کیفرش بگذرد
ولی موسی از شدت خشم توجهی ننمود.
🔸برای آخرین بار فرمود: زمین اینها را بگیر،
تمام پیکر قارون و همراهانش در دل خاک جای گرفتند.
🔻خداوند به حضرت موسی علیه السلام وحی کرد چقدر سخت دلی. 70 مرتبه پناه آوردند تو رحم نکردی و از ایشان نگذشتی،اما
🌷«و عزتی و جلالی لو ایای دعونی مره واحده لو وجدونی قریبا مجیبا»🌷
🌼🍃به عزت و جلالم #سوگند اگر یک بار مرا می خواندند، مرا نزدیک و جوابگو می یافتند.🍃🌼
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa
🍃🌸یکی از پیامبران تعجب کرد که...🍃🌸
از #حضرت_صادق علیه السلام نقل شده که فرمود:
پیغمبری از پیغمبران #بنی اسرائیل از کنار مردی که مرده بود و نصف بدنش زیر دیوار و نصف دیگرش بیرون بود، مـ🕊ـرغ های هوا و سگـ🐕ـها گوشت بدنش را پاره پاره کرده بودند، گذشت.
و وارد شهری شد دید یکی از بزرگان آن شهر مرده است لکن در کمال عزت و احترام او را بالای تخت گذارده، جامه زیبا رویش کشیده؛ سر و دست خود را بلند کردند و عرض کرد:
الهی تو #حکیمی و #عادلی، آن بنده تمام عمرش مشغول عبادت تو بود و با یک چشم بر هم زدن به تو کافر نشده، به این قسم مرده است و این شخص همه عمرش #معصیت تو را کرده و به یک چشم بر هم زدن به تو ایمان نیاورده با عزت مرده،
خطاب شد:
آن بنده اولی گناهی کرده بود می خواستم به این قسم مردن کفاره گناه او شود، که وقتی مرا ملاقات می کند، گناهی بر او نباشد،
اما این بنده کار خوبی کرده، حسنه ای پیش من داشت می خواستم به این قسم مردن رفع آن حسنه شود که وقتی بر من وارد می شود حجتی نداشته باشد.
🌺🍃پله پله تا خدا 👇
@Pelle_Pelle_ta_Khodaa