#همسر_دوم❣
_عروس خانم وکیلم؟
دست امیرعلی رو محکم فشار دادم و با خجالت و ذوق بله دادم .
صدای دست و جیغ بلند شد عاقد نگاهی به امیر علی کرد و گفت :
_اقای داماد وکیلم؟
به امیرعلی نگاه کردم لبخندی بهم زد و دستشو از دستم بیرون کشید و رو به عاقد گفت :
_نه اقای قاضی من با گدا جماعت ازدواج نمیکنم منو چه به این دهاتی.❌♨️🔞
http://eitaa.com/joinchat/1952907277C4d0da9496c
#متفاوتترینرمانایتاازنگاهمخاطبین 😍
#توصیه_ویژه_نویسنده 👌🏻
#همسر_دوم❣
_عروس خانم وکیلم؟
دست امیرعلی رو محکم فشار دادم و با خجالت و ذوق بله دادم .
صدای دست و جیغ بلند شد عاقد نگاهی به امیر علی کرد و گفت :
_اقای داماد وکیلم؟
به امیرعلی نگاه کردم لبخندی بهم زد و دستشو از دستم بیرون کشید و رو به عاقد گفت :
_نه اقای قاضی من با گدا جماعت ازدواج نمیکنم منو چه به این دهاتی.❌♨️🔞
http://eitaa.com/joinchat/2497314832C42775ee9c2
#متفاوتترینرمانایتاازنگاهمخاطبین 😍
http://eitaa.com/joinchat/2497314832C42775ee9c2
#توصیه_ویژه_نویسنده 👌
#همسر_دوم❣
_عروس خانم وکیلم؟
دست امیرعلی رو محکم فشار دادم و با خجالت و ذوق بله دادم .
صدای دست و جیغ بلند شد عاقد نگاهی به امیر علی کرد و گفت :
_اقای داماد وکیلم؟
به امیرعلی نگاه کردم لبخندی بهم زد و دستشو از دستم بیرون کشید و رو به عاقد گفت :
_نه اقای قاضی من با گدا جماعت ازدواج نمیکنم منو چه به این دهاتی.❌♨️🔞👇
http://eitaa.com/joinchat/2497314832C42775ee9c2
#توصیه_ویژه_نویسنده 👌
هدایت شده از ༆ funFaotball ༆
#بارداری_شب_ازدواج_همسرم
۹ سال بود از زندگیمون میگذشت و از بچه خبری نبود تااینکه مادرشوهرم با همکاری شوهرم دست بکار شدن برای راضی کردن من واسه #همسر_دوم و اوردن نوه بخودم اومدم دیدم #دارم_میرم_خاستگاری #واسه_شوهرم بعد از یه ماه خون گریه کردنام بلاخره شوهرم از یه خانم مطلقه خوشش اومد و قرار شد توافقی عروسی کنن و بعد از بچه دار شدن خانمه بره
دنیا رو سرم خراب شد شب عروسیشون به خواست همسرم رفتم شهرستان خونه مادرم و....👇
https://eitaa.com/joinchat/1650196743C5c839f9fd0
هدایت شده از ༆ funFaotball ༆
#بارداری_شب_ازدواج_همسرم
۹ سال بود از زندگیمون میگذشت و از بچه خبری نبود تااینکه مادرشوهرم با همکاری شوهرم دست بکار شدن برای راضی کردن من واسه #همسر_دوم و اوردن نوه بخودم اومدم دیدم #دارم_میرم_خاستگاری #واسه_شوهرم بعد از یه ماه خون گریه کردنام بلاخره شوهرم از یه خانم مطلقه خوشش اومد و قرار شد توافقی عروسی کنن و بعد از بچه دار شدن خانمه بره
دنیا رو سرم خراب شد شب عروسیشون به خواست همسرم رفتم شهرستان خونه مادرم و....👇
https://eitaa.com/joinchat/1650196743C5c839f9fd0
هدایت شده از تبلیغات همسران💓
ماجرای ترور امام جواد علیه السلام :
روزی زنی نزد #همسر_امام_جواد (ع) رفت و خود را به عنوان #همسر_دوم امام جواد معرفی کرد😳
همسر امام که دختر مأمون عباسی بود عصبانی شد و برای شکایت نزد پدرش رفت...
مأمون که مست بود، از شنیدن این خبر بسیار خشمگین شد و شمشیر به دست سراغ امام جواد رفت و او را با ضربات شمشیر قطعه قطعه کرد😭😭
فردای آن روز شخصی وارد خانه امام شد و امام را در آن وضعیت دید😱😭...
برای ادامه داستان بزن روی نامه ی زیر😭👇👇
📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜