پیشاهنگ
میدونی چی ؟
آقا اونموقع که داشتند مادر رو میزدند
یه دونه با غیرت نداشتیم
آقا به جان خودم یه دونه با غیرت نداشتیم
مادر رو سیاه و کبود کردند
پیشاهنگ
وای دیگه طاقت ندارم......
آقا جانم ،بابا مهدی حسین اون لحظه داشت میزد رو سر و صورتش اما مادر دستش شکسته بود نمیتونست دست حسینش رو بگیره
پیشاهنگ
آقا جانم ،بابا مهدی حسین اون لحظه داشت میزد رو سر و صورتش اما مادر دستش شکسته بود نمیتونست دست حسینش
علی اومد بالای سر فاطمه ....
پیشاهنگ
اما فاطمه از حال رفته بود
محسنی دیگه وجود نداشت تازه میخواستند کم کم برای اومدن محسن خودشون رو آماده کنند
پیشاهنگ
محسنی دیگه وجود نداشت تازه میخواستند کم کم برای اومدن محسن خودشون رو آماده کنند
وای مادرم،وای مادرم ،وای مادرم
پیشاهنگ
وای مادرم،وای مادرم ،وای مادرم
به در میزدند برو کنار مگه نمیدونی محسنت دردش میاد ،مگه نمیدونی تک تک دنده هات میشکنه
پیشاهنگ
به در میزدند برو کنار مگه نمیدونی محسنت دردش میاد ،مگه نمیدونی تک تک دنده هات میشکنه
برو کنار انقدر کار رو برای علی سخت تر نکن چونکه هر چی خونی تر بشی علی زودتر کمرش خم میشه قد خم میکنه