❌ظریف در دوره قبل : با ترامپ مگه میشه مذاکره کرد؟ روی کلمه به کلمه برجام ساعت ها مذاکره شده بعد آقای ترامپ میاد یه لحظه یه چیزی امضا میکنه میگه همش باطل این آیاجز یک نمایش تبلیغاتی هست؟ شما اصلا نشون بدید مذاکره با شما ارزش وقت آدم رو داره؟! ظریف در اجلاس داووس: خروج از برجام به ترامپ تحمیل شد!

برمی‌گردد آیینه‌ی خدا برمی گردد تکرار مرتضی برمی‌گردد خونخواه کربلا #غروب_جمعه 💔 #اللهم_عجل_لولیک_الفرج🔅

خاموشی های احتمالی شنبه 6 بهمن‌ماه 1403 ⏰ساعت 16 الی 18 شامل: جاده دهاقان پوده حد فاصل سه راهی روستای لاریچه تا سه راهی مجلسی روستاهای پوده _قهه_ قمبوان_ گنج قباد _جمبزه _علی آباد جمبزه و مناطق کشاورزی گلخانه‌ای این روستاها و همچنین شهرک صنعتی پوده شامل: منطقه کشاورزی عطاآباد جعفرآباد_ جاده گاز ⏰ساعت14 الی 16 شامل: جاده شهرضا مبارکه حد فاصل گردنه پوده_ هفت یکی __ خیابان کمال آباد قهه_ منطقه گودزندان_ خیابان شهید جمشیدی قهه_ خیابان شهید کمالی قهه شامل: علی آباد گچی_ شهر گلشن_ دولت آباد_ مهدی آباد_ ضلع جنوبی بلوار انقلاب_ مسکن مهر_ ولیعصر_ مجتمع امام صادق_ بنیاد_ نهضت آباد- بیمارستان دهاقان _آتش نشانی_ ساختمان شماره ۲ فرمانداری _پمپ بنزین جهانگیری_ دانشگاه آزاد_ اداره گاز_ شهرداری گلشن ⏰ساعت 7 الی 6 روز بعد شهرک صنعتی دهاقان و شهرک صنعتی جمبزه

👌چقدر زیبا ریزش ها را تحلیل میکنه اگه ناراحتین از اینکه مذهبیهای فامیل و دوست و اشنا دارن بی دین میشن حتما اینو ببینین آروم میشی 🗣 🇮🇷امینی آزاده🇮🇷

امام زمان (عجل الله) غریب‌تر از امام حسینه حجت‌ الاسلام و المسلمین دانشمند

🔷قیام مجلس و عدلیه ۱) مهم‌ترین برنامه‌ی دولت برای بازکردن گره‌های اقتصادی، مذاکره است! ۲) فضای کشور بعد از خسارت محض برجام، باید برای مذاکره آماده شود. ۳) پیرمردهای پرحاشیه‌ی دولت مثل آقایان عبدالعلی‌زاده و ربیعی وارد می‌شوند؛ یکی پالس مذاکره می‌دهد و دیگری «نمی‌شود» را صرف می‌کند! نقش جوانان جویای نام هم در تاختن به مخالفان بسیار پررنگ می‌شود! ۴) هرچقدر قیمت‌ها در بازار بالاتر رود، نیاز مردم به مذاکره بیشتر خواهدشد! دلار و سکه هم افسار پاره می‌کنند! ۵) مکانیسم ماشه‌ی غرب‌گرایان علیه مخالفان مذاکره، نه بازار است و نه دلار؛ بلکه همان بورس کذائی است که در این دولت مدام رکورد می‌زند؛ درصورت نیاز به فشار بیشتر به مردم و به تبعش فشار بیشتر بر مخالفان، احتمال ریزش‌های هولناک بورس در روزهای آینده دورازانتظار نخواهدبود! ۶) بعد از همه‌ی این مقدمات، حالا نوبت به همه‌کاره‌ی غیرقانونی دولت می‌رسد تا نظر دولت را به غرب منتقل کند؛ او هم بسان کارمندی که به مدیر گزارش می‌دهد، در داووس ظاهر می‌شود! مثل همیشه! ۷) ترامپ بعد از گردوخاک اولیه علیه ایران، پاسِ گل فوق‌العاده‌ای را دریافت کرده و هیهات که آن را از دست بدهد؛ او در یکی دو روز گذشته با لحنی کاملاً متفاوت، از ظرفیت‌های ویژه‌ی ایران و توافق با جمهوری اسلامی صحبت می‌کند! همین‌قدر خبیث! ۸) و احتمالاً در چند روز آینده و در نقطه‌ی پایان این سناریو، آقای پزشکیان وارد میدان خواهدشد تا با همان ادبیات منحصر‌به‌فردش ضمن گره‌زدن تمام مشکلات به تحریم، آقای ظریف را به‌عنوان مسئول جدید مذاکرات با غرب معرفی کند! منتظر باشید! آزموده را چقدر باید آزمود؟ بر فرض محال اگر مذاکره با آمریکا مشکلات‌مان را حل کند، با تجربه‌ی پیشینی که از تیم مذاکره‌کننده‌ی دولت آقای روحانی وجوددارد، یقیناً آقای ظریف فارغ از اینکه مسئولیتش در دولت غیرقانونی است، هیچ توان و صلاحیتی برای مذاکره ندارد! چاره چیست؟ اول) قیام قوه‌ی قضائیه در قامت دیوان عدالت اداری برای اجرای قانون نسبت به معاون راهبردی غیرقانونی دولت. قطعاً نبود آقای ظریف بخش زیادی از این سناریو را از بین خواهدبرد. این قوه با داشتن شهیدانی چون رازینی و مقیسه این ظرفیت را دارد که بازهم دربرابر فتنه و فتنه‌گران محکم بایستد. دوم) قیام و مخالفت مجلس علیه هر مذاکره‌ای که منافع ملت ایران در آن لحاظ نشود و به‌صورت خاص مذاکره با آمریکا! مجلسِ قبل با دُز انقلابی کمتر، قانون اقدام راهبردی برای لغو تحریم ها و صیانت از منافع ملت ایران را تصویب کرد که بارها تحسین «امام‌خامنه‌ای» و صدالبته فریاد آقایان روحانی و ظریف را به دنبال داشت؛ یقیناً مجلس کنونی به طریق اولی می‌تواند با تصویب قانونی همچون گذشته، کشور را از این خطر بزرگ نجات دهد! مگر اینکه: اولاً این دو قوه آن‌قدر تأخیر کنند که باز «امام‌جامعه» مجبور به ورود شوند؛ ورودی که طبق شنیده‌ها در چند روز آینده بسیار محتمل است؛ ثانیاً کلیت این دو قوه همانند دولت، موافق مذاکره باشند که آن‌گاه باید به خدا پناه ببریم! ✍عباس بابائی ۵ بهمن‌ماه ۱۴۰۳

📖 قال الإمام عليّ عليه السلام: شَرُّ النّاسِ مَنْ كانَ مُتَـتَـبِّعا لِعُيوبِ النّاسِ عَمِيّا لِمَعايِبِهِ 📜 حضرت علی علیه السلام می فرمایند: بدترين مردم كسى است كه در پى عيوب مردم باشد و عيوب خود را نبيند. 📚 غرر الحكم، ح۵۷۳ 🕌#مسجد_حضرت_ولیعصر_روستای_پوده https://eitaa.com/valieasr_poode

🌃 #شب_بخیر | شبت بخیر امان اهل زمین! ❄️ما اهالی خانۀ خیالی نشسته‌ایم و قرآن می‌خوانیم. رسیدیم به توصیف بهشتیان از زبان خدا که گفت: «وَ نَزَعنا ما فی‏ صُدورِهِم مِن غِلٍ‏ تَجری مِن تَحتِهِمُ الأَنهارُ؛ و هر گونه كينه‏اى را از سينه‏هايشان مى‏زداييم. ❄️از زير قصرهاى‏شان نهرها جارى است (اعراف/43)» در این هنگام خدا پرده از روی دل‌مان برداشت. هر کسی دل دیگری را که دید، زلال دید و شفاف و حتی غباری از حقد و کینه و حسد ندید. ❄️در خانۀ خیالی، احساس ما به یکدیگر، احساس زندگی با اهل بهشت است. واژه‌ها توان توصیف این احساس را ندارند.‌ فقط باید بهشتی شد و این احساس را فهمید. ❄️امنیت در کنار هم را تنها اهل بهشت در خانۀ بهشتی خویش می‌فهمند. هیچ جای دیگر اثری از این امنیت نیست. ❄️شبت بخیر امان اهل زمین! 🇮🇷🌸پــــــــــــــوده دیار ڪهـــــــــــــــن @Podehdiyarekuhan

حال و روز ظریف در اجلاس داووس و سایر نفوذی ها در دولت از زبان شاعر معاصر ادیب و فرزانه ایران زمین پروین اعتصامی؛ ای شده سوختهٔ آتش نفسانی سال‌ها کرده تباهی و هوس‌رانی دزد ایام گرفتست گریبانت بس کن این بی‌خودی و سربگریبانی صبح رحمت نگشاید همه تاریکی یوسف مصر نگردد همه زندانی راه پر خار مغیلان و تو بی موزه سفره بی توشه و شب تیره و بارانی ای به خود دیده چو شدّاد، خدابین شو جز خدا را نسزد رتبت یزدانی تو سلیمان شدن آموزی اگر، دیوان_ نتوانند زدن لاف سلیمانی تا به کی کودنی و مستی و خودرائی؟ تا به کی کودکی و بازی و نادانی؟ تو در این خاک سیه، زرّ دل‌افروزی تو در این دشت و چمن، لالهٔ نعمانی پیش دیوان مبر اندوه دل و مگری که بخندند چو بینند که گریانی عقل آموخت به هر کارگری کاری او چو استاد شد و ما چو دبستانی خود نمیدانی و از خلق نمی‌پرسی فارغ از مشکل و بیگانه ز آسانی که برد بار تو امروز که مسکینی که تو را نان دهد امروز که بی نانی دست تقوی بگشا، پای هوی بربند تا ببینند که از کرده پشیمانی گهری‌های حقیقت گهر خود را_ نفروشند بدین هیچی و ارزانی دیدهٔ خویش نهان‌بین کن و بین آنگه دام‌هایی که نهادند به پنهانی حیَوان گشتن و تن‌پروری آسان است روح پرورده کن از لقمهٔ روحانی با خرد جان خود آن به که بیارائی با هنر عیب خود آن به که بپوشانی با خبر باش که بی مصلحت و قصدی_ آدمی را نبرد دیو به مهمانی نفس جو داد که گندم ز تو بستاند به که هرگز ندهی رشوت و نستانی دشمنانند تو را زرق و فساد، اما به گمانِ تو که در حلقهٔ یارانی تا زبونِ طمعی هیچ نمی‌ارزی تا اسیر هوسی هیچ نمیدانی خوش‌تر از دولت جم، دولت درویشی بهتر از قصر شهی، کلبهٔ دهقانی خانگی باشد اگر دزد، به صد تدبیر نتوان کرد از آن خانه نگهبانی برو از ماه، فراگیر دل‌افروزی برو از مهر، بیاموز درخشانی پیش زاغان مفکن گوهر یکدانه پیش خربنده مبر لعل بدخشانی گر که هم‌صحبت تو دیو نبودستی ز که آموختی این شیوهٔ شیطانی صفتی جوی که گویند نکوکاری سخنی گوی که گویند سخن‌دانی بُگذر از بحر و ز فرعونِ هوی مندیش دهرْ دریا و تو چون موسی عمرانی اژدهای طمع و گرگ طبیعت را گر بترسی، نتوانی که بترسانی بفْکن این لاشهٔ خونین، تو نه ناهاری برکَن این جامهٔ چرکین، تو نه عریانی گر توانی، به دلی توش و توانی ده که مبادا رسد آنروز که نتْوانی خون دل چند خوری در دل سنگ، ای لعل مشتری‌هاست برای گهر کانی گرچه یونان، وطنِ بس حکما بودست نیست آگاه ز حکمت همه یونانی کلبه‌ای را که نه فرشی و نه کالائیست بر درش می‌نبوَد حاجت دربانی زنده با گفتن پندم نتوانی کرد که تو خود نیز چو من کشتهٔ عصیانی کینه می‌ورزی و در دائرهٔ صدقی رهزنی می‌کنی و در ره ایمانی تا کی این خام فریبی، تو نه یاجوجی چند بلعیدن مردم، تو نه ثعبانی مقصد عافیت از گمشدگان پرسی رو که بر گمشدگان خویش تو برهانی گوسفندان تو ایمن ز تو چون باشند که شبانگاه تو در مکمن گرگانی گاه از رنگرزانِ خم تزویری گاه بر پشت خرِ وسوسه، پالانی تشنه خون خورْد و تو خودبین به لب جوئی گرْسنه مرد و توِ گمره به سر خوانی دود آه است بنائی که تو می‌سازی چاه راه است کتابی که تو می‌خوانی دیده بگشای، نه این است جهان‌بینی! کفر بس کن، نه چنین است مسلمانی چو نهالی‌ست روان و تو کشاورزی چو جهانی‌ست وجود و تو جهانبانی تو چراغی! ز چه رو هم‌نفس بادی؟ تو امیدی! ز چه هم‌خانهٔ حرمانی؟ تو در این بزم، چو افروخته‌قندیلی تو در این قصر، چو آراسته‌ایوانی تو ز خود رفته و وادی شده پر آفت تو به خواب اندر و کشتی شده طوفانی تو رسیدن نتوانی به سبکباران که به رفتار، نه مانندهٔ ایشانی فکر فردا نتوانی که کنی دیگر مگر امروز که در کشور امکانی عاقبت کشتهٔ شمشیر مه و سالی آخر کار شکار دی و آبانی هوشیاری و شب و روز به میخانه_ همدم دُردکشان، همسر مستانی همچو برزیگر آفت‌زده‌محصولی! همچو رزم‌آورِ غارت‌شده‌خفتانی... مار در لانه، ولی مور به افسونی گُرد در خانه، ولی گَرد به میدانی دل بیچاره و مسکین مخراش امروز رسد آنروز که بی ناخن و دندانی داستانت کند این چرخ کهن، هر چند_ نام‌جوینده‌تر از رستم دستانی روز بر مسند پاکیزهٔ انصافی شام در خلوت آلودهٔ دیوانی دست مسکین نگرفتی و توانائی میوه‌ای گِرد نکردی و به بستانی ظاهرست این که بد افتی چو شوی بدخواه روشنست این که برنجی چو برنجانی دیو بسیار بود در ره دل، پروین کوش تا سر ز ره راست نپیچانی https://ganjoor.net/parvin/divanp/ghasidep/sh39