eitaa logo
علیرضا زادبر
57.3هزار دنبال‌کننده
2.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
12 فایل
دکتری علم سیاست، گرایش مسایل ایران تاریخ ثبت نام کلاس های ترم جدید از ۳۱ خرداد
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6041985367232482820.mp3
46.18M
صوت جلسه هشتم سطح اول اخیرا رهبری گفته بودند به نزدیکیم خسته نشوید. این گزاره را از نظر جنبش های تاریخی معاصر ایران در کلاس مجازی جریان شناسی مورد بررسی قرار داده ام. دنبال کنید. https://eitaa.com/Politicalhistory
13.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
همه می دانستند شاه زنی را به قدر او دوست ندارد! متن را بخوانید👇👇 https://eitaa.com/Politicalhistory
علیرضا زادبر
همه می دانستند شاه زنی را به قدر او دوست ندارد! متن را بخوانید👇👇 https://eitaa.com/Politicalhistor
. زنِ پسرزآ . غریبه و آشنا سلطنت طلب و ضد آن هرکس که قدری پژوهش در تاریخ معاصر داشته می داند بین معشوقه های رسمی و غیر رسمی محمدرضا پهلوی هیچکدام جایگاه "ثریا بختیاری" را نداشتند. البته پری یا پروین غفاری، موطلایی معروف هم بسیار محبوب شاه بود اما عشق ناکام باقی ماند. پری خانم کتابی خودنوشت دارد به نام"تا سیاهی در دام شاه" که خودش به نقل داستان سال ۱۳۲۶ تا ۱۳۲۸ و عشق شکست خورده پرداخته است اگر اصل کتاب پیدا شد بخوانید. ماجرای زنِ پسرزآ را قبلا شرح داده ام. زن در دستگاه سلطنت یک رسالت داشت و آنکه پسر بزاید تا سلطنت تداوم داشته باشد. فوزیه همسر اول شاه دختر زایید. شهناز که بعدها با اردشیر زاهدی ازدواج کرد. طلاق گرفت مدتی افسرده شد. به پیشنهاد اسدالله علم مجمعی درست کردن به نام رسیدگی به امور دانشجویان خارج کشور و سرپرستی آن مدتی با شهناز بود تا از افسردگی خارج شود‌. همسر دوم همین ثریا خانم بود. شاه هیچ زنی را به قدر او دوست نداشت. در ماموریت زاییدن پسر، ثریا هم موفق نبود‌. البته ثریا با مادر و خواهر شاه سازش نداشت‌ ولی برای شاه آرامش بود. طلاق گرفت. برایش حقوق مادام العمر در نظر گرفتند و به اروپا رفت. مدتی به بازیگری علاقمند شد. همسر سوم فرح موفق شد ماموریت را به سرانجام برساند و بالاخره "پسر" بدنیا آمد. اما شیطنت شاه با همراهی اسدالله علم ادامه داشت. در سفر اروپا شاه مخفیانه با ثریایش دیدار کرد. عَلَم میگوید: فرح ترتیب دادن ملاقات را از سر من میدانست! سفر زهر شد برایشان. کاش در تمام این سالها در سینما ما یک فیلم جاندار درباره پسرزآ بودن و اولویت پسر نسبت به دختر ساخته شده بود و بعد همه باهم شعار زن زندگی آزادی سر میدادیم! دیدم فردی این ویدئو را پست کرده و تعداد زیادی بی اطلاع، به به می کنند در کامنتها!! این موسیقی عاشقانه به من ربط ندارد! چقدر ما از تاریخ نزدیکمان دوریم! https://eitaa.com/Politicalhistory
چقدر ما از تاریخِ نزدیکمان دوریم! https://eitaa.com/Politicalhistory
امشب حدود ساعت ۲۰ برنامه "جریان" از شبکه یک را دنبال کنید. شاید به بخشی از سوالات ذهن پاسخ داده شود.
از فردا در منازلتان روضه بگیرید حتی شده دو یا سه نفر دور هم جمع شوند. هرکس میتواند بدون تشریفات یک روضه ساده بگیرد. روضه ها به خانه ها بازگردند. https://eitaa.com/Politicalhistory
قطعا یکی از آنها...
ممنونم اینطوری هم‌میبینید مباحثی بنا بر واقعیت علمی بیان شد به دور از شعار لطفا و حتما ببینید نظرتون رو برام بفرستید https://telewebion.com/episode/0x897eeee لینک مشاهده☝️ @jaryan_tv1 لطفا عضو شوید☝️
هم اکنون ساعت ۳ بامداد میلیون‌ها نفر در مسیر مشهد میلیون‌ها نفر در جاده شمال میلیون‌ها نفر در مسیر اصفهان و شیراز برای آخرین تعطیلات تابستان رضا پهلوی و دار و دسته دنبال انقلاب در مجازی با هشتگ https://eitaa.com/Politicalhistory
💢روزي امام مجتبي عليه السلام سواره از راهي مي گذشت. مردي شامي بر سر راه آن حضرت آمد و گفت. ✅وقتي كه فحش هايش تمام شد، امام عليه السلام رو به او كرده و سلامش كرد! آنگاه خنديد و گفت: اي مرد! فكر مي كنم در اين جا غريب هستي... اگر از ما چيزي بخواهي، به تو خواهيم كرد. اگر گرسنه اي سيرت مي كنيم، اگر برهنه اي مي پوشانيمت، اگر نيازي داري، بي نيازت مي كنيم، اگر از جايي رانده شده اي پناهت مي دهيم، اگر حاجتي خواسته باشي برآورده مي كنيم، هم اينك بيا و مهمان ما باش. تا وقتي كه اين جا هستي مهمان مايي... مرد كه اين همه دل جويي و محبت را از امام مشاهده كرد به گريه افتاد و گفت: «شهادت مي دهم كه تو خليفه ي خدا روي زمين هستي و خداوند بهتر مي داند كه مقام خلافت و رسالت را در كجا قرار دهد. من پيش از اين، تو و پدرت را به سختي در دل داشتم. اما اكنون تو را محبوب ترين خلق خدا مي دانم. آن مرد، از آن پس، از و پيروان امام عليه السلام به شمار آمد و تا هنگامي كه در مدينه بود، همچنان مهمان آن بزرگوار بود 📚ستارگان درخشان، ص 42، محمد جواد نجفي. https://eitaa.com/Politicalhistory
💢آبروی نیازمند ✅فقیری نزد امام حسن مجتبی علیه‌السلام آمد. پیش از آنکه فقیر، تقاضایی کند، امام حسن فرمودند: «هر چقدر که در خزانه ما، سکه باقی مانده است، به او بدهید.» در خزانه، بیست هزار درهم موجود بود که همه آن را به دادند. فقیر گفت: «ای مولای من! چرا نگذاشتید مدح و ثنای شما گویم و خود را اظهار کنم؟» امام حسن مجتبی علیه السلام فرمودند: «ما اهل بیت، بی آنکه کسی به ما امید و آرزو داشته باشد می‌بخشیم، و پیش از آنکه آبروی نیازمند ریخته شود، عطا می‌کنیم» 📚مناقب ابن شهرآشوب، ج ۴، ص ۱۸ https://eitaa.com/Politicalhistory