هدایت شده از دوتا کافی نیست
#تجربه_من ۷۴۷
#ازدواج_در_وقت_نیاز
#ازدواج_آسان
#سبک_زندگی_اسلامی
۱۵ سالم بود که همسرم به خواستگاریم اومد،اون موقع، همسرم ۲۱ سالشون بود، یه طلبه ی ساده بودن که شغل دیگه ای به جز طلبگی نداشتن، حقوق ماهانه شون هم به زور به یک میلیون تومن می رسید.
وقتی با هم صحبت کردیم ایشون ابتدا ملاک های کلی خودشونو گفتن و بعد ملاک های کلی منو پرسیدن، جلسه دوم خواستگاری همسرم صادقانه کل دارایی و خواسته هاش رو بدون ترس از اینکه من مخالفت کنم، بیان کردن و گفتن من حقوق خیلی ناچیزی دارم و از مال دنیا چیز خاصی ندارم و تنها به امید یاری خدا می خوام ازدواج کنم. من از صداقت ایشون بسیار خوشم اومد و به انتخابم مطمئن شدم و باهم عقد کردیم.
خانواده همسرم ساکن قم بودن، تصمیم گرفتیم در گوشه ای از حرم حضرت معصومه سلام الله علیها خطبه عقد رو جاری کنیم، خیلی ساده بدون سفره عقد و تجملات.
همسرم قبل از عقد به من گفتن اگر براتون انگشتر طلا بخرم، هرچی که دارم رو باید بدم، اگر امکان داره انگشتر سر عقد رو نقره بگیریم تا من دست خالی نمونم برای بقیه مخارج.
منم که تصمیم داشتم زندگی مون رو ساده شروع کنیم با کمال میل پذیرفتم انگشتر نقره عقیقی برای عقد انتخاب کردم، انقدر هزینه مراسم عقد کم بود که پدر همسرم با شنیدن اینکه من به انگشتر نقره و ساده راضی شدم تعجب کردن. مهریه م هم ۱۴ سکه بود.
بعد از عقد، اولین چیزی که ذهنمو خیلی درگیر کرده بود این بود که الان با این در آمد کم همسرم چطوری باید بریم سر خونه زندگی مون، با وام ازدواج هم به زور بشه جهیزیه تهیه کرد و نهایتاً پول پیش خونه رو داد، اجاره خونه چی؟ چقدر باید عقد بمونیم تا شرایط برای زندگی مشترک فراهم بشه.
تو همین فکر ها بودم که پسر عموی همسرم، به ایشون اطلاع دادن که از طرف نهادی به خانم هایی که زیر ۲۰ سال ازدواج کنن با ۵ میلیون تومن یک جهیزیه کامل میدن و ما همون فردای عقد پیگیر ماجرا شدیم که دیدیم بله درسته و همون روز های ابتدایی عقد به یاری خداوند و کمک دیگران پنج ملیون رو جور کردیم و برای جهیزیه ثبت نام کردیم،
اینطوری شد که همون اول کار، کل جهیزیه مون جور شد. وسایل خیلی ساده بودن، خیلی ها بهم پیشنهاد دادن که اینها رو بفروش و مدل های بهتر بخر اما من راضی به اینکار نشدم و همون وسایل ساده رو پسندیدم.
۶ ماهی از دوران شیرین عقد می گذشت و تقریبا دوره امتحانات نهایی من و همسرم به پایان رسیده بود که کم کم تصمیم گرفتیم برای اجاره ی خانه اقدام کنیم.
ایام کرونا بود و بساط عروسی های آنچنانی برچیده شده بود، به خاطر همین خیلی ها می گفتن بگذارید کرونا تموم شه، یه عروسی مفصل بگیر اما من و همسرم بیشتر از این طاقت دوری از هم رو نداشتیم و با اصرار و پافشاری ما بلاخره تصمیم گرفتیم پیگیر خونه بشیم.
اجاره ی خونه ها تو قم بسیار بالا بود و پول ما کم، خونه هایی که ما با پول کم می تونستیم اجاره کنیم اکثرا زیرزمین های نمور و تاریک بود، یه روز که طبق روال داشتیم دنبال خونه می گشتیم املاکی یه خونه رو معرفی کرد که ۱۰ ملیون پول پیش و ۳۰۰ تومن اجاره داشت ما اون زمان چهار پنج ملیون بیشتر نداشتم و اما با اصرار های املاکی و امکان اینکه صاحبخانه راه بیاید برای دیدن خونه رفتیم.
خونه ای که رفتیم یه آپارتمان نقلی و نوساز تک خواب و زیبا در طبقه اول بود به قول امروزی ها خونه عروس دامادی، ظاهر خونه اونقدر به دلم نشسته بود که خدا خدا میکردم صاحبخانه به پول اندک ما راضی بشه. صاحبخانه که اومد برخلاف چیزی که فکر میکردم پاشو کرد تو یه کفش که نه همین اجاره که گذاشتم والسلام.
با حسرت از خونه اومدیم بیرون، فردای اون روز من برگشتم تهران و قرار شد همسرم با پدرشون به دنبال خونه بگردن.
به دلم افتاد به همسرم بگم که با پدرشون یه بار دیگه به همون خونه نقلی برن و اینبار پدر همسرم با صاحبخانه صحبت کنن. انگار تو فاصله یکی دو روز معجزه ای رخ داده بود، صاحبخانه دلش به رحم اومده بود و به ۵ میلیون پول پیش و در عوض ۵۰۰ اجاره راضی شده بود. باور نمیکردم که چطور راضی شده بود، انگار خدا به دل من نگاه کرده بود.
با اجاره کردن خانه و البته مخالفت دیگران و میان پچ پچ های مردم که زیر لب میگفتن خیلی ساده لوحه، بچه س، ببین چقدر ساده گرفته همه چیز رو، نگاه کن هیچی براش نخریدن و... بلاخره با برگزاری یه مراسم کوچک و با دعوت بزرگترهای فامیل به دلیل محدودیتهای کرونایی ما سرخونه زندگی رفتیم.
الان ۳ ساله از اون زمان میگذره ما صاحب یه دختر کوچولو ناز به اسم رقیه سادات شدیم که نزدیک دو سالش هست و زندگیمون به همون شیرینی ادامه داره.
باور کنید ازدواج و زندگی انقدرها که بزرگش کردیم و ازش یه غول ترسناک ساختیم، سخت نیست، این ما هستیم که سختش کردیم.
کانال«دوتا کافی نیست»
http://eitaa.com/joinchat/1096876035Ccaac6a6075
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹شهید چمران خطاب به حسن روحانی: موضع شما، موضع خطرناکی است
♦️روحانی:توطئه گرها رو در نماز جمعه به دار بیاویزید | حقوق ارتشی های بازنشسته راحداقلی بدهید🤔
#حتما_ببینید
🇮🇷#اللهــم_عجل_لولیــڪ_الفــرج
🌎🕊️@ProfRasoulian
هدایت شده از بیسیمچی بروجرد
13.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تا حالا دیدین یه برانداز یه اختلاسگر رو بزنه؟
یا تهدید کنن که میخوان بکشنش؟!
میدونین چرا؟!
چند ماه هست منتظر جواب این کلیپ هستم 😅
بیسیمچی بروجرد | رسانه جامع حزب الله بروجرد
https://eitaa.com/joinchat/2372141080Ca458ac8911
8.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 اگر خاموش بنشینی گناه است
🎥 حجت الاسلام هادی گراوند
نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری دانشگاه پیام نور لرستان
هدایت شده از اطلاع رسانی دکتر مهرداد ویسکرمی
1.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸نهضت احداث ۲۲ چمن مصنوعی در نقاط محروم خرم آباد و چگنی با پیگیری دکتر ویسکرمی
🎥 بخشی از شانزدهمین گفتوگوی تلویزیونی #دکتر_ویسکرمی با مردم در برنامه خانه ملت شبکه لرستان
✅ ۱۷ خرداد ۱۴۰۲
🆔 @DrVeiskarami
اطلاعیه کمیته امداد امام خمینی ( ره) میمه
🌹طرح نذر و قربانی 🌹
با عرض تبریک به مناسبت عید سعید قربان و ایام با برکت ماه ذی الحجه
کمیته امداد امام خمینی(ره) میمه به عنوان اولی ترین نهاد متولی امر خانواده های ایتام ،بی سرپرست ،بی بضاعت ،سالخوردگان و بیماران صعب العلاج آمادگی دارد تا با همکاری و مساعدت خیرین و بانیان محترم ، با رعایت کامل پروتکل بهداشتی ذبح گوسفندان قربانی را در روز عید سعید قربان انجام و سپس با اکیپهای سیار امداد و با حفظ کرامت انسانی درب منازل خانواده های ایتام و نیازمند در سطح بخش میمه تحویل نماید.
➖➖➖➖➖➖
راههای اهدا کمکها و نذورات و قربانی به این نهاد:
👇👇👇👇👇👇
١.به صورت حضوری و با مراجعه به کمیته امداد امام خمینی ره و تماس با شماره ۴۵۴٢۵٠۴٠
٢.واریز وجوه نقدی به شماره کارت مجازی
۶٠٣٧٩٩٧٩۵٠٠٢٢۶٩٠
٣.شماره گیری از طریق تلفن همراه
*8 877*0 3129 #
🌐 @Sobhemeymeh
✏️ @a_sheybani
هدایت شده از لب المیزان
🌸همنوا با امام حسین (ع) در مناجات عرفه
🔮استاداصغرطاهرزاده
🌐https://lobolmizan.ir/special-post/123%D8%B9%D8%B1%D9%81%D9%87
کانال لب المیزان
📱 @lobolmizan
کانال صدای لب المیزان
📱 @sound_lobolmizan
3.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدمه یک کشتی تحقیقاتی در اقیانوس متوجه میشوند که یک کوسه در حالی که لاک پشتی رو در دهان داره و کشتی اونها رو تعقیب میکنه
کوسه ؛ لاک پشت رو به داخل کشتی پرت میکنه
خدمه کشتی وقتی لاک پشت را میگیرن متوجه میشن یک طناب به دور گردنش قفل شده به نحوی که لاک پشت در حال مرگ بود و جای زخم گردن عفونت کرده بوده
نهایتاً طناب رو از گردن لاک پشت باز میکنن و عفونت محل زخم رو درمان میکنن و لاک پشت رو دوباره توی دریا رها میکنن
واقعاً زیباست
اینکه حیوانات هم احساس دارن و اون کوسه میدونست که باید لاک پشت زخمی رو برای مداوا پیش انسانها ببره
@ProfRasoulian