حجاب و عفت در كربلا
بعد از ظهر عاشورا وقتی خيمه های حضرت اباعبدالله الحسين عليه السلام را آتش زدند و به فرمان حضرت سجاد عليه السلام همه فرار كردند.
دختركی از فرزندان امام حسين عليه السلام میگويد: من فرار میكردم، عربی، مرا دنبال كرد و با نيزه به پشت من زد كه بزمين افتادم، آنگاه چنان گوشواره مرا كشيده، كه گوشم را دريد و من بيهوش شدم، وقتی بهوش آمدم ديدم عمه ام زينب سر مرا بدامن گرفته نوازش میكند.
اين دختر دلسوخته ای كه آشيانه اش ويران شده، به آتش كشيده شده، پدرش و برادرانش شهيد شدند، لب تشنه است، سه روز است آب برويش بسته است، وقتی به هوش آمد، نگفت: عمه تشنه ام! نگفت: عمه گوشم مجروح است! نگفت: عمه مرا تازيانه زدند! نگفت: پدرم كو! برادرم كو!...
فقط وقتی متوجه شد چادر بسر ندارد با گريه التماس كرد! عمه جان چادر ندارم!! آيا چادری نداری كه خود را با آن بپوشانم
حضرت زينب گريه كرد و فرمود: دخترم چيزی برای ما باقی نگذاشته اند!
#حجاب
#تاریخچه
اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج
🌹🌹 به شهید بی سر بپیوندید🌹🌹
•┄═•🕊🌹🕊•═┄•
@shahidesarboland
•┄═•🌹🕊🌹•═┄•۰