eitaa logo
قائـم'🌿|🇮🇷 𝐐𝐀𝐄𝐌 🇵🇸
989 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
83 فایل
❏بِسـم‌ِرَب‌ِّنآمَــت‌ْڪِھ‌اِعجٰآزمیڪُنَد•• ❍چِہ‌میشَۅدبـٰاآمَدَنت‌این‌ پـٰآییزرابَھـٰارکُنۍآقـٰاۍقَلبَم +شرط؟! _اگربرای‌خداست‌چراشرط...؟:)🔗🌿 @alaahasan_na !.....آیدی‌جهت‌تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
انسان بفهمد یا نفهمد، درست مانند کودکی است که تحت تربیت قرار می گیرد، وی جز دستورهایی که از مربی با لفظ «بکن و نکن »می شنود و پیکر کارهایی که انجام می دهد، چیزی نمی فهمد ولی پس از بزرگ شدن و گذرانیدن ایام تربیت به واسطه ملکات روحی ارزنده ای که در باطن خود مهیا کرده در اجتماع به زندگی سعادتمندی نایل خواهد شد و اگر از انجام دستورهای مربی نیکخواه خود سرباز زده باشد، جز بدبختی بهره ای نخواهد داشت. یا مانند کسی که طبق دستور پزشک به دوا و غذا و ورزش مخصوصی مداومت می نماید وی جز گرفتن و به کار بستن دستور پزشک با چیزی سر و کار ندارد ولی با انجام دستور، نظم و حالت خاصی در ساختمان داخلی خود پیدا می کند که مبدا تندرستی و هر گونه خوشی و کامیابی است. خلاصه انسان در باطن این حیات ظاهری، حیات دیگری باطنی (حیات معنوی) دارد که از اعمال وی سرچشمه می گیرد و رشد می کند و خوشبختی و بدبختی وی در زندگی آن سرا، بستگی کامل به آن دارد. قرآن کریم نیز این بیان عقلی را تایید می کند و در آیات (12) بسیاری برای نیکوکاران و اهل ایمان حیات دیگر و روح دیگری بالاتر از این حیات و روشن تر از این روح اثبات می نماید و نتایج باطنی اعمال را پیوسته همراه انسانی می داند و در بیانات نبوی نیز به همین معنا بسیار اشاره شده است (13). دوم:اینکه بسیار اتفاق می افتد که یکی از ما کسی را به امری نیک یا بد راهنمایی کند در حالی که خودش به گفته خود عامل نباشد ولی هرگز در پیغمبران و امامان که هدایت و رهبریشان به امر خداست، این حال تحقق پیدا نمی کند ایشان به دینی که هدایت می کنند و رهبری آن را به عهده گرفته اند، خودشان نیز عاملند و به سوی حیات معنوی که مردم را سوق می دهند، خودشان نیز دارای همان حیات معنوی می باشند، زیرا خدا تا کسی را خود هدایت نکند هدایت دیگران را به دستش نمی سپارد و هدایت خاص خدایی هرگز تخلف بردار نیست. از این بیان می توان نتایج ذیل را به دست آورد: 1 - در هر امتی، پیغمبر و امام آن امت در کمال حیات معنوی دینی که به سوی آن دعوت و هدایت می کنند، مقام اول را حایزمی باشند، زیرا چنانکه شاید و باید به دعوت خودشان عامل بوده و حیات معنوی آن را واجدند. 2 - چون اولند و پیشرو و راهبر همه هستند از همه افضلند. 3 - کسی که رهبری امتی را به امر خدا به عهده دارد چنانکه در مرحله اعمال ظاهری رهبر و راهنماست در مرحله حیات معنوی نیز رهبر و حقایق اعمال با رهبری او سیر می کند (14). ائمه و پیشوایان اسلام به حسب آنکه از فصلهای گذشته نتیجه گرفته می شود، در اسلام پس از رحلت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در میان امت اسلامی پیوسته امامی (پیشوای منصوب) از جانب خدا بوده و خواهد بود. و احادیث انبوهی (15) از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در توصیف ایشان و در عددایشان و در اینکه همه شان از قریشند و از اهل بیت پیغمبرند و در اینکه «مهدی موعود»از ایشان و آخرینشان خواهد بود، نقل شده است. و همچنین نصوص (16) از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در امامت علی علیه السلام که امام اول است وارد شده است و همچنین نصوص قطعی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم و علی علیه السلام در امامت دوم و به همین ترتیب گذشتگان ائمه به امامت آیندگانشان نص قطعی نموده اند. به مقتضای این نصوص، ائمه اسلام دوازده تن می باشند و نامهای مقدسشان به این ترتیب است: 1 - علی بن ابی طالب2 - حسن بن علی3 - حسین بن علی4 - علی بن حسین5 - محمد بن علی6 - جعفر بن محمد7 - موسی بن جعفر8 - علی بن موسی9 - محمد بن علی10 - علی بن محمد 11 - حسن بن علی12 - مهدی علیهم السلام اجمالی از تاریخ زندگی دوازده امام (ع) امام اول حضرت امیر المؤمنین علی علیه السلام وی فرزند ابو طالب شیخ بنی هاشم، عموی پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم بود که پیغمبر اکرم را سرپرستی نموده و در خانه خود جای داده و بزرگ کرده بود و پس از بعثت نیز تا زنده بود از آن حضرت حمایت کرد و شر کفار عرب و خاصه قریش را از وی دفع نمود. علی علیه السلام (بنا به نقل مشهور) ده سال پیش از بعثت متولد شد و پس از شش سال در اثر قحطی که در مکه و حوالی آن اتفاق افتاد، بنا به درخواست پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از خانه پدر به خانه پسر عموی خود پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم منتقل گردید و تحت سرپرستی و پرورش مستقیم آن حضرت در آمد (17). پس از چند سال که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به موهبت نبوت نایل شد و برای نخستین بار در«غار حرا»وحی آسمانی به وی رسید وقتی که از غار رهسپار شهر و خانه خود شد، شرح حال را فرمود، علی علیه السلام به آن حضرت ایمان آورد (18) و باز در مجلسی که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خویشاوندان نزدیک خود را جمع و به دین خود دعوت نموده فرمود: ../🖤 •🍃• #ʝøɪɴ ↷ ╭─🖤〰️🥀〰️🖤─╮ @shahidesarboland ╰─🖤〰️🥀〰️🖤─╯
خودشناسی غایت و نهایت شناختهاست که به شناخت خداوند حکیم منتهی می شود. قرآن برای خداشناسی حساب جداگانه ای باز کرده است؛ به این معنا که سراسر عالم خلقت را آیه و درس خداشناسی قرار داده است؛ همچنان که برای نفس انسان هم حساب جداگانه ای باز کرده؛ یعنی برای انسان آموزندگی هایی بالاتر و بیشتر از دیگر موجودات - مثلا درختان - در نظر گرفته است. برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار 1- عزت و کرامت؛ پیامبر(ص) می فرماید: من برانگیخته شدم تا مایه های ارجمندی و بزرگواری انسان را به حد کمال برسانم. منظور از کرامت و ارجمندی این است که انسان در مسیر خودسازی برخی از کارها را ترک کند که با کرامت و ارجمندی و مقام انسانی خویش ناسازگار می یابد و موجب زبونی و ذلت است. در مقابل، به کارهای نیک و پسندیده - از قبیل احسان، گذشت، عفاف، استقامت، ... - روی بیاورد. 2- تقرب به خدا: کار پسندیده کاری است که انسان را به خدا نزدیک کند. هر اندازه صفات کمال و فضایل اخلاقی در انسان بیشتر باشد به همان اندازه مقرب درگاه خداوندی می شود. از امام صادق(ع) روایت شده است: خدای بزرگ پیامبران را به مکارم اخلاقی (خوبیهای بزرگوارانه) اختصاص داده است. هر کس این خصلتها را داراست خدای را بر چنین مرحمتی سپاس گزارد؛ و هر کس چنین خوبیهایی ندارد با التماس از پیشگاه خدا درخواست کند. خودشناسی غایت و نهایت شناختهاست که به شناخت خداوند حکیم منتهی می شود. در کلام معصومان (ع)، آمده است که خودشناسی نافعترین معارف است و نیز آمده است: هر کس خود را بشناسد خدای متعال را خواهد شناخت. از این رو، خودشناسی برترین حکمتها و سودمندترین شناختهاست و نادانترین مردم کسانی اند که خود را نمی شناسند. خودشناسی کسی می تواند از قدرتهای عجیب روحی خود استفاده کند که از وجود آنها آگاهی داشته باشد و در صدد بیدار ساختن آنهاباشد .بنابراین انسان برای دستیابی به مقامات عالی معنوی باید خودش را بشناسد و به وجود این قدرتها ورا ه پرورش وتکامل آنها آشنا باشد تاراه ترقی و پیشرفت برای او روشن شود . بسیاری از جوانان برای آشنایی با زیباییهای طبیعت به کوهنوردی ومسافرت و به جاهای دور ویا حتی به کشورهای دیگر سفر میکنند وخود را به زحمت فراوان می اندازند ولی مهمتر ازاین گردشها این است که به سفر خودیابی بپردازند وبدانند پی بردن به اسرار وجود خودشان اهمیت بسیار بیشتری از شناخت رازهای جهان دارد به همین جهت حضرت علی علیه السلام میفرمایند :معرفت النفس انفع المعارف (1) یعنی شناخت نفس نافعترین همه معارف است. زیرا بامعرفت نفس موانعی که در وجود او در مورد کسب انواع معارف و ترقی ونجات هست برای او روشن میشود. انسان با شناخت آنها دریچه های نور وروشنایی را برای خود میگشاید وبا انجام مقتضیات ورفع موانع بزرگترین راه نجات را به دست می آورد . فکر واندیشه ،اراده وتصمیم وهمت وایمان ویقین از قدرتهای پرتوان نفس شما هستند آنها را از ضعف و سستی پاکسازی نموده واز قید وبندها آزاد نمایید واز آنها همچون بال برای پرواز به سوی خوبیها ونیکیها استفاده کنید. (2 ) براین اساس حضرت علی علیه السلام میفرمایند: ان النفس جوهره ثمینه من صانها رفعها ومن ابتذلها وضعها (3 ) براستی که که نفس گوهری گرانبهاست هر کس اورا محافظت کند اورا بلند مینماید وهر کس اورا به ابتذال بکشاند اورا پست میکند . راه های خودشناسی چیست؟ انسان از طریق خودشناسی به کرامت نفس و عظمت خلقت بزرگ الهی و اهمیت روح آدمی که پرتوی از انوار الهی است ، پی می‌برد و از همین راه خالق خویش را شناخته و مسیر عبودیتش را طی می‌نماید . (1) فرمود :"کسی که خود را بشناسد ، پروردگارش را می‌شناسد".؟امام علی تفسیر هایی که برای این حدیث شریف شده است ، راه های خودشناسی می‌باشد: 1 _ این حدیث شریف اشاره به برهان نظم است ؛ یعنی هر کس شگفتیهای ساختمان روح و جسم خود را بداند و به اسرار و نظامات پیچیده و حیرت انگیز این اعجوبه خلقت پی برد ، راهی به خدا به روی او گشوده می‌شود. بنابر این شناختن خویشتن سبب معرفه الله است . 2 _ ممکن است حدیث اشاره به "برهان وجوب و امکان " داشته باشد ، چرا که اگر انسان دقت در وجود خویش کند ، می‌بیند وجودی است از هر نظر وابسته و غیر مستقل . علم و قدرت و توانایی و هوشیاری و سلامت و بالاخره تمام هستی او وجودی است غیر مستقل و نیازمند که بدون اتکا به یک وجود مستقل و بی نیاز ، یک لحظه امکان ادامه بقای او نیست . •🍃• #ʝøɪɴ ↷ ╭─🖤〰️🥀〰️🖤─╮ @shahidesarboland ╰─🖤〰️🥀〰️🖤─╯