eitaa logo
هر روز یک صفحه از قرآن کریم
39هزار دنبال‌کننده
772 عکس
34 ویدیو
7 فایل
هر روز صبح 5 دقیقه وقت بگذاریم و یک صفحه از قرآن : 👈🏻 صوت زیبا 👈🏻ترجمه روان و رسا+نکته تفسیری کوتاه ارتباط با ادمین : @Msalehi_ejra ☎️ 09132348071 کانال دوم: #رادیو_انتظار👇👇👇 @Radio_Entezar313 شماره کارت نذورات قرآنی: 6037991943080576
مشاهده در ایتا
دانلود
عربی و ترجمه صفحه ۵۶۵ سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ ﴿١٦﴾ به زودی بر بینیِ [پر باد و خرطوم مانند] ش داغ رسوایی و خواری می نهیم. (۱۶) إِنَّا بَلَوْنَاهُمْ كَمَا بَلَوْنَا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ إِذْ أَقْسَمُوا لَيَصْرِمُنَّهَا مُصْبِحِينَ ﴿١٧﴾ بی تردید ما آنان را [که در مکه بودند] آزمودیم همان گونه که صاحبان آن باغ را [در منطقه یمن] آزمودیم، هنگامی که سوگند خوردند که صبحگاهان حتماً میوه های باغ را بچینند، (۱۷) وَلَا يَسْتَثْنُونَ ﴿١٨﴾ و چیزی از آن را [برای تهیدستان و نیازمندان] استثنا نکردند. (۱۸) فَطَافَ عَلَيْهَا طَائِفٌ مِنْ رَبِّكَ وَهُمْ نَائِمُونَ ﴿١٩﴾ پس در حالی که صاحبان باغ در خواب بودند، بلایی فراگیر از سوی پروردگارت آن باغ را فرا گرفت. (۱۹) فَأَصْبَحَتْ كَالصَّرِيمِ ﴿٢٠﴾ پس [آن باغ] به صورت شبی تاریک درآمد [و جز خاکستر چیزی در آن دیده نمی شد!] (۲۰) فَتَنَادَوْا مُصْبِحِينَ ﴿٢١﴾ وهنگام صبح یکدیگر را آوازدادند، (۲۱) أَنِ اغْدُوا عَلَىٰ حَرْثِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَارِمِينَ ﴿٢٢﴾ که اگر قصد چیدن میوه دارید بامدادان به سوی کشتزار و باغتان حرکت کنید؛ (۲۲) فَانْطَلَقُوا وَهُمْ يَتَخَافَتُونَ ﴿٢٣﴾ پس به راه افتادند در حالی که آهسته به هم می گفتند: (۲۳) أَنْ لَا يَدْخُلَنَّهَا الْيَوْمَ عَلَيْكُمْ مِسْكِينٌ ﴿٢٤﴾ امروز نباید نیازمندی در این باغ بر شما وارد شود (۲۴) وَغَدَوْا عَلَىٰ حَرْدٍ قَادِرِينَ ﴿٢٥﴾ و بامدادان به قصد اینکه تهیدستان را محروم گذارند به سوی باغ روان شدند. (۲۵) فَلَمَّا رَأَوْهَا قَالُوا إِنَّا لَضَالُّونَ ﴿٢٦﴾ پس چون [به باغ رسیدند و آن را نابود] دیدند، گفتند: یقیناً ما گمراه بوده ایم [که چنان تصمیم خلاف حقّی درباره مستمندان و تهیدستان گرفتیم.] (۲۶) بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿٢٧﴾ بلکه ما [از لطف خدا هم] محرومیم. (۲۷) قَالَ أَوْسَطُهُمْ أَلَمْ أَقُلْ لَكُمْ لَوْلَا تُسَبِّحُونَ ﴿٢٨﴾ عاقل ترینشان گفت: آیا به شما نگفتم که چرا خدا را [به پاک بودن از هر عیب و نقصی] یاد نمی کنید [و چرا او را از انتقام گرفتن درمانده می دانید؟!] (۲۸) قَالُوا سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا ظَالِمِينَ ﴿٢٩﴾ گفتند: پروردگارا! تو را به پاکی می ستاییم، مسلماً ما ستمکار بوده ایم. (۲۹) فَأَقْبَلَ بَعْضُهُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ يَتَلَاوَمُونَ ﴿٣٠﴾ پس به یکدیگر رو کرده به سرزنش و ملامت هم پرداختند. (۳۰) قَالُوا يَا وَيْلَنَا إِنَّا كُنَّا طَاغِينَ ﴿٣١﴾ گفتند: وای بر ما که طغیان گر بوده ایم. (۳۱) عَسَىٰ رَبُّنَا أَنْ يُبْدِلَنَا خَيْرًا مِنْهَا إِنَّا إِلَىٰ رَبِّنَا رَاغِبُونَ ﴿٣٢﴾ امید است پروردگارمان بهتر از آن را به ما عوض دهد چون ما [از هر چیزی دل بریدیم و] به پروردگارمان راغب و علاقه مندیم. (۳۲) كَذَٰلِكَ الْعَذَابُ ۖ وَلَعَذَابُ الْآخِرَةِ أَكْبَرُ ۚ لَوْ كَانُوا يَعْلَمُونَ ﴿٣٣﴾ چنین است عذاب [دنیا] و عذاب آخرت اگر معرفت و آگاهی داشتند، بزرگ تر است. (۳۳) إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتِ النَّعِيمِ ﴿٣٤﴾ بی تردید برای پرهیزکاران نزد پروردگارشان بهشت های پرنعمت است. (۳۴) أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِينَ كَالْمُجْرِمِينَ ﴿٣٥﴾ آیا ما تسلیم شدگان [به فرمان ها و احکام خود] را چون مجرمان قرار می دهیم؟ (۳۵) مَا لَكُمْ كَيْفَ تَحْكُمُونَ ﴿٣٦﴾ شما را چه شده؟ چگونه داوری می کنید؟! (۳۶) أَمْ لَكُمْ كِتَابٌ فِيهِ تَدْرُسُونَ ﴿٣٧﴾ آیا شما را کتابی [آسمانی از نزد خدا] ست که در آن می خوانید (۳۷) إِنَّ لَكُمْ فِيهِ لَمَا تَخَيَّرُونَ ﴿٣٨﴾ که در آن جهان هر چه را شما بخواهید و انتخاب کنید برای شما خواهد بود؟! (۳۸) أَمْ لَكُمْ أَيْمَانٌ عَلَيْنَا بَالِغَةٌ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ ۙ إِنَّ لَكُمْ لَمَا تَحْكُمُونَ ﴿٣٩﴾ یا شما را بر ما تا روز قیامت پیمان و سوگند استواری است که هر چه را به سود خود حکم کنید ویژه شماست؟! (۳۹) سَلْهُمْ أَيُّهُمْ بِذَٰلِكَ زَعِيمٌ ﴿٤٠﴾ از آنان بپرس کدامشان ضامن آن ادعاست [که مسلمان و مجرم یکسانند؟!!] (۴۰) أَمْ لَهُمْ شُرَكَاءُ فَلْيَأْتُوا بِشُرَكَائِهِمْ إِنْ كَانُوا صَادِقِينَ ﴿٤١﴾ یا شریکانی [در ربوبیت خدا] دارند [که از آنان نزد خدا شفاعت کنند که در اجر و ثواب با مسلمانان یکسان شوند؟] پس اگر راستگویند، شریکانشان را [به میدان] آورند. (۴۱) يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ سَاقٍ وَيُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلَا يَسْتَطِيعُونَ ﴿٤٢﴾ [یاد کن] روزی را که کار بر آنان به شدت سخت و دشوار شود، [و آن روز که جای هیچ تکلیف و عبادتی نیست به عنوان سرزنش و ملامت] به سجده کردن دعوت شوند، ولی در خود قدرت و استطاعت [سجده کردن] نیابند! (۴۲) ❤️کانال تلاوت روزانه یک صفحه قرآن پر از لبخند خدا💚 پر از انرژی مثبت💖💫 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
نکته تفسیری صفحه ۵۶۵:  صاحبان باغ: درختان باغ به ثمر نشسته، میوه­ ها به­ خوبی رسیده و زمان چیدن میوه­ ها بود؛ امّا آن سال، با سال­های دیگر تفاوت داشت. صاحب باغ که پیرمردی مهربان و بخشنده بود، چشم از دنیا بسته بود و اکنون، باغِ سرسبز به پسران پیرمرد به ارث رسیده بود؛ ولی متأسّفانه پسران، مانند پدر، بخشنده و بزرگوار نبودند. از این رو هنگامی که تصمیم گرفتند میوه­ های باغ را بچینند، هم­ قسم شدند که صبح گاهان و دور از چشم نیازمندان به باغ بروند و محصولاتش را برداشت کنند. آنان، فقیر­نوازی و انفاق­ های پدرشان را نوعی ضرر می­ شمردند و گمان می­ کردند که هر چه دارند، ثمره­ ی لیاقت و شایستگی­ شان است، و اگر فقرا و نیازمندان چیزی ندارند، نتیجه­ ی بی­ لیاقتی خودشان است؛ غافل از این­که نه دارندگی این­ها از لیاقتشان است و نه فقر آنان از بی­ لیاقتی­شان، و هر دو در آزمونی مهم هستند؛ آزمون شکر نعمت و صبر بر مصیبت و سختی. به هر حال، این فکرِ آلوده که به آن تصمیم شوم منجر شد، خشم خدای بزرگ را برانگیخت، و بلایی آسمانی ـ که شاید صاعقه­ ای کوبنده بود ـ سراغ آن باغ سرسبز آمد و چیزی از آن باقی نگذاشت. تمام درختان باغ با آن­ همه برگ­های سبز و میوه­ های گوارا به مشتی خاکستر تبدیل شدند و آن باغِ خرم و دل­ انگیز، همچون شب تیره و تار، سیاه شد! صبحگاهان، صاحبان باغ، یکدیگر را صدا زدند و به هم گفتند که اگر می­ خواهید میوه­ هایتان را بچینید، زودتر حرکت کنید؛ شاید شب گذشته، خوابِ میوه­ های رنگارنگ و پول خوبی را که قرار بود از آن به دست آورند، دیده بودند. آنان که از رفتار پدرشان با نیازمندان در فصل چیدن میوه­ ها خبر داشتند، در راه، آهسته به هم می­ گفتند که مبادا امروز شخص فقیری سراغتان بیاید و شما از او پذیرایی کنید. آرام باشید تا اصلاً نیازمندان باخبر نشوند. آنان سرانجام به باغ رسیدند. البتّه باغی در کار نبود، و تا چشم کار می­ کرد، زغال و خاکستر بود. یکی از آن­ها گفت: می­ بایست بیشتر دقّت می­ کردیم؛ راه را اشتباه آمده­ ایم. دیگری گفت: نه؛ درست آمده­ ایم. باغِ خودمان است؛ امّا ما از سوی خدا محروم شده­ ایم. یکی از برادران که از همه عاقل­ تر بود و پیشتر نیز به آن­ها تذکّر داده بود، با سرزنش به آنان گفت: چقدر گفتم که خدا را فراموش نکنید؛ چقدر گفتم که از مخالفت با او بپرهیزید و شکر نعمت­ هایش را به جای آورید؛ چقدر شما را در مورد نیازمندان سفارش کردم و به من توجّه نکردید؟ در این هنگام، آه از نهاد صاحبانِ مغرور و غفلت­ زده‏ ی باغ برآمد و همگی با شرمساری گفتند: خدا را از هر بدی­ ای پاک می­ شمریم؛ ما به خود و دیگران ستم کردیم. آنگاه یکدیگر را سرزنش کردند و مانند تمام خلاف­کارانِ در دام افتاده، همدیگر را توبیخ کردند. آری، داستان صاحبان باغ، زنگ خطری برای تمام ثروتمندان است؛ آنان که خود را از هر کس و هر چیز و حتّی از لطف خدا بی­ نیاز می­ شمرند و غرور و غفلت، تمام زندگی­شان را فرا گرفته است. باید بدانیم که عذاب خدا در دنیا چنین است، و عذاب آخرت، بی­ شک بزرگ­تر است. ای­ کاش مردم می­دانستند.[1]   [1] - در نگارش این متن از تفسیر نمونه، ذیل آیة مورد بحث استفاده شده است. 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
صفحه ۵۶۶ مصحف شریف سوره مبارکه قلم و الحاقه 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_5965476559283291920.mp3
931.8K
🔸ترتیل صفحه ۵۶۶ با صدای استاد حامد ولی زاده 🔸مقام‌ : حجاز - بیات 🛑 فایل بدون ترجمه 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_5965476559283291921.mp3
2.01M
🔸ترتیل صفحه ۵۶۶ قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده مقام حجاز - بیات 🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
قرآن ترجمه المیزان سوره 68 سوره مبارکه القلم صفحه ۵۶۶ خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ۖ وَقَدْ كَانُوا يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ وَهُمْ سَالِمُونَ (43) چشمانشان خاشع است و ذلّتى [وصف ناپذير ]آنان را فرامى گيرد، چرا که [در دنيا ]به سجده دعوت مى شدند در حالى که سالم بودند [و اِبا مى کردند]. (43) فَذَرْنِي وَمَنْ يُكَذِّبُ بِهَٰذَا الْحَدِيثِ ۖ سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَيْثُ لَا يَعْلَمُونَ (44) پس مرا با کسانى که اين سخن (قرآن) را تکذيب مى کنند واگذار، به تدريج از جايى که نمى دانند آنان را فرو خواهيم گرفت. (44) وَأُمْلِي لَهُمْ ۚ إِنَّ كَيْدِي مَتِينٌ (45) و به آنان مهلت مى دهم، همانا تدبير من محکم است. (45) أَمْ تَسْأَلُهُمْ أَجْرًا فَهُمْ مِنْ مَغْرَمٍ مُثْقَلُونَ (46) يا مگر از آنان [در برابر رسالت] اجرى درخواست مى کنى و آنها از غرامتى [بزرگ ]سنگين بارند؟ (46) أَمْ عِنْدَهُمُ الْغَيْبُ فَهُمْ يَكْتُبُونَ (47) يا مگر عالَم غيب در اختيار آنان است و آنها [هر چه بخواهند] ثبت مى کنند؟ (47) فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلَا تَكُنْ كَصَاحِبِ الْحُوتِ إِذْ نَادَىٰ وَهُوَ مَكْظُومٌ (48) پس در برابر حکم پروردگارت صبر پيشه کن و مانند همدم آن ماهى (يونس) مباش آن گاه که با دلى پر اندوه [خدا را ]ندا کرد. (48) لَوْلَا أَنْ تَدَارَكَهُ نِعْمَةٌ مِنْ رَبِّهِ لَنُبِذَ بِالْعَرَاءِ وَهُوَ مَذْمُومٌ (49) اگر عنايتى از پروردگارش او را درنمى يافت به بيابان افکنده مى شد، در حالى که مستحقّ مذمّت بود. (49) فَاجْتَبَاهُ رَبُّهُ فَجَعَلَهُ مِنَ الصَّالِحِينَ (50) پس پروردگارش وى را برگزيد و از صالحانش قرار داد. (50) وَإِنْ يَكَادُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَيُزْلِقُونَكَ بِأَبْصَارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّكْرَ وَيَقُولُونَ إِنَّهُ لَمَجْنُونٌ (51) و همانا آنان که کفر ورزيدند، چون قرآن را [از تو ]مى شنوند نزديک است تو را چشم بزنند و مى گويند: حتماً او ديوانه است; (51) وَمَا هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ (52) در حالى که قرآن جز وسيله بيدارى براى جهانيان نيست. (52) سوره 69 سوره مبارکه الحاقة بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند بخشنده مهربان الْحَاقَّةُ (1) آن حادثه راستين؟ (1) مَا الْحَاقَّةُ (2) چيست آن حادثه راستين؟ (2) وَمَا أَدْرَاكَ مَا الْحَاقَّةُ (3) و تو چه مى دانى که چيست آن حادثه راستين؟ (3) كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَعَادٌ بِالْقَارِعَةِ (4) قوم ثمود و عاد آن حادثه کوبنده را تکذيب کردند [و نابود شدند]. (4) فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ (5) امّا قوم ثمود بهوسيله صاعقه طغيانگر هلاک شدند. (5) وَأَمَّا عَادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عَاتِيَةٍ (6) و امّا قوم عاد به وسيله بادى سرد و سرکش هلاک گشتند، (6) سَخَّرَهَا عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيَالٍ وَثَمَانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُومًا فَتَرَى الْقَوْمَ فِيهَا صَرْعَىٰ كَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْلٍ خَاوِيَةٍ (7) که [خدا] آن را هفت شب و هشت روز پى در پى بر آنان مسلّط کرد، پس آن قوم را در آن مدّت از پا افتاده مى ديدى چنان که گويا آنان تنه هاى نخلِ سقوط کرده اند. (7) فَهَلْ تَرَىٰ لَهُمْ مِنْ بَاقِيَةٍ (8) پس آيا هيچ بازمانده اى از آنان مى بينى؟ (8) 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
نکته تفسیری صفحه ۵۶۶: املاء و استدراج: از آیات قرآن فهمیده می­ شود که انسان­ها در برابر انجام گناه، به سه گروه تقسیم می­ شوند: یکم: کسانی هستند که پس از انجام گناه، بلافاصله پشیمان می­ شوند و توبه می­ کنند. آیه‏ ی 135 سوره‏ ی آل­ عمران، این افراد را جزء پرهیزکاران برمی­ شمرد و در مورد آنان می­ فرماید: «و آنان که چون مرتکب کار زشتی می­ شوند یا به خودشان ستم می­ کنند، خدا را یاد می­ کنند و [از خدا] برای گناهانشان آمرزش می­ خواهند ـ و چه کسی جز خدا گناهان را می­ آمرزد؟ ـ و [دیگر] بر کاری که کرده­ اند، پافشاری نمی­ کنند؛ در حالی که می­ دانند [آن کار، نافرمانی خداست].» گروه دوّم: افرادی هستند که مرتکب گناهان می­ شوند و توبه نمی­ کنند و با گفتار یا رفتارشان، دعوت پیامبران را نادیده می­ گیرند. به فرموده‏ ی آیه‏ ی 94 سوره‏ ی اعراف، خداوند چنین افرادی را در مرحله‏ ی نخست دچار سختی­ ها و مشکلات می­ کند تا از کفر و انکارِ خود دست بکشند و در برابر خدا سر فرود آورند. گروه سوّم: امّا افرادی از گروه دوم هستند که چوب سختی­ ها و مشکلات نیز بر آنان اثر ندارد و معلّم روزگار هم نمی­ تواند آنان را تربیت کند. چنین افرادی، به مجازاتی پنهان محکوم می­ شوند؛ مجازاتی که به ظاهر شیرین و در حقیقت بسیار دردناک است. بر اساس آیات قرآن، افراد سرکشی که با هیچ پند و موعظه یا سختی و مصیبتی ادب و آگاه نشوند، در نعمت­های مادّی دنیا غرق می­ شوند؛ چنان­که اشتباهاتشان را به کلی فراموش می­ کنند و حتّی خود را افراد درست­کار و حق­ به­ جانبی به حساب می­ آورند. در این وضعیّت، آنان پیوسته در گرداب کفر و گناه فرو می­ روند و دلبستگی­ شان به دنیای زودگذر بیشتر می­ شود؛ اما ناگهان فرمان خدا یعنی مرگشان فرا می­ رسد. مرگ، نخستین مجازات آشکار خدا و یکی از بزرگ­ترین عذاب­های او برای چنین افرادی­ست؛ زیرا آنان را از بهشت خیالی­شان در دنیا بیرون می­ کشد و به دوزخی که برای خود ساخته­ اند، وارد می­ کند. آیات مورد بحث، در باره‏ ی سوّمین گروه و عذاب آنان در دنیا سخن می­ گوید. بر اساس این آیات، این افراد دچار عذاب «استدراج و املاء» می­ شوند. استدراج بدین معناست که شخصی را پله پله پایین بکشند تا سرانجام به پایین­ ترین مرحله‏ ی شقاوت و بدبختی برسد؛ مانند دانه­ ای که برای مرغی می­ پاشند تا قدم به قدم به سوی دام صیاد نزدیک شود. «املاء» نیز به معنای فرصت دادن به کافران و گنه­کاران لجوج و سرکش است تا در مدّت عمر، مراحل شقاوت خود را تا به آخر طی کنند و به بدترین وضعیّت ممکن برسند.[1] در حدیثی از امام صادق علیه السلام می­ خوانیم: «هنگامی که خدا برای بنده­ ای [به سبب ایمان و توبه­ کاری­اش] خیر و خوبی بخواهد، اگر آن بنده گناهی کند، پس از آن گناه، خدا او را به سختی و گرفتاری دچار می­کند و استغفار را به یادش می­ آورد؛ و اگر خدا برای بنده­ ای [به سبب لجاجت و سرکشی­ اش] بدی بخواهد، اگر او گناهی کند، پس از آن گناه، به او نعمتی می­ دهد تا استغفار را از یاد او ببرد و به آن گناه ادامه دهد، و این معنای سخن خداست که می­فرماید: «سنستدرجهم من حیث لا یعلمون.» .»[2] [1] - معنای املاء و استدراج از تفسیر المیزان، ذیل آیة مورد بحث اقتباس شده است و در نگارش این متن از تفاسیر المیزان و نمونه، ذیل آیة مورد بحث استفاده شده است. [2] - الکافی، ج2، ص452 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
صفحه ۵۶۷ مصحف شریف سوره مبارکه الحاقه 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_5965476559283291955.mp3
1.02M
🔸ترتیل صفحه ۵۶۷ با صدای استاد حامد ولی زاده 🔸مقام‌ : بیات 🛑 فایل بدون ترجمه 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_5965476559283291956.mp3
2.14M
🔸ترتیل صفحه 567 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده مقام بیات 🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
قرآن ترجمه المیزان سوره 69 سوره مبارکه الحاقة صفحه 567 وَجَاءَ فِرْعَوْنُ وَمَنْ قَبْلَهُ وَالْمُؤْتَفِكَاتُ بِالْخَاطِئَةِ (9) و فرعون و کسانى که پيش از او بودند و [مردم ]آبادى هاى واژگون شده [قوم لوط ]مرتکب خطا شدند; (9) فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِيَةً (10) و از دستورات فرستاده پروردگارشان سرپيچى کردند، در نتيجه [خداوند] آنان را به عقوبتى سخت بگرفت. (10) إِنَّا لَمَّا طَغَى الْمَاءُ حَمَلْنَاكُمْ فِي الْجَارِيَةِ (11) همانا ما [در زمان نوح] وقتى که آب طغيان کرد شما را در آن کشتىِ روان سوار کرديم [و طغيان گران را هلاک ساختيم]; (11) لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ (12) تا آن را وسيله تذکّرى براى شما قرار دهيم و گوشى که شنوا است آن را ضبط کند. (12) فَإِذَا نُفِخَ فِي الصُّورِ نَفْخَةٌ وَاحِدَةٌ (13) پس وقتى که در صور دميده شود، يک دميدن; (13) وَحُمِلَتِ الْأَرْضُ وَالْجِبَالُ فَدُكَّتَا دَكَّةً وَاحِدَةً (14) و زمين و کوه ها برداشته شوند و در هم کوبيده گردند، يک در هم کوبيدن; (14) فَيَوْمَئِذٍ وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ (15) در آن روز آن واقعه (قيامت) به وقوع مى پيوندد. (15) وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ (16) و آسمانى مى شکافد و در آن روز آسمان سست خواهد بود. (16) وَالْمَلَكُ عَلَىٰ أَرْجَائِهَا ۚ وَيَحْمِلُ عَرْشَ رَبِّكَ فَوْقَهُمْ يَوْمَئِذٍ ثَمَانِيَةٌ (17) و فرشتگان بر اطراف آن قرار دارند و عرش پروردگارت را در آن روز هشت فرشته بالاى آنها حمل مى کنند. (17) يَوْمَئِذٍ تُعْرَضُونَ لَا تَخْفَىٰ مِنْكُمْ خَافِيَةٌ (18) در آن روز شما عرضه مى شويد، در حالى که هيچ چيزِ مخفى از [امور نهانى] شما پنهان نمى ماند. (18) فَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِيَمِينِهِ فَيَقُولُ هَاؤُمُ اقْرَءُوا كِتَابِيَهْ (19) پس هر کس نامه عملش به دست راستش داده شود [شادى کنان] مى گويد: بياييد کتاب مرا بخوانيد. (19) إِنِّي ظَنَنْتُ أَنِّي مُلَاقٍ حِسَابِيَهْ (20) همانا من يقين داشتم که با حساب خويش روبه رو خواهم شد. (20) فَهُوَ فِي عِيشَةٍ رَاضِيَةٍ (21) پس او در يک زندگى مورد رضايت خواهد بود; (21) فِي جَنَّةٍ عَالِيَةٍ (22) در بهشتى برين، (22) قُطُوفُهَا دَانِيَةٌ (23) که ميوه هايش در دسترس است. (23) كُلُوا وَاشْرَبُوا هَنِيئًا بِمَا أَسْلَفْتُمْ فِي الْأَيَّامِ الْخَالِيَةِ (24) [به آنان مى گويند:] به سزاى اعمالى که در دوران گذشته انجام داديد [هر چه مى خواهيد] بخوريد و بنوشيد گوارايتان باد. (24) وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيَهْ (25) و هر کس نامه عملش به دست چپش داده شود مى گويد: اى کاش! نامه ام به من داده نشده بود; (25) وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيَهْ (26) و نمى دانستم حساب من چيست؟ (26) يَا لَيْتَهَا كَانَتِ الْقَاضِيَةَ (27) اى کاش! مرگ پايان کارم بود [و ديگر زنده نمى شدم]. (27) مَا أَغْنَىٰ عَنِّي مَالِيَهْ ۜ (28) دارايى ام رفع نيازى از من نکرد. (28) هَلَكَ عَنِّي سُلْطَانِيَهْ (29) و قدرتم از دستم برفت. (29) خُذُوهُ فَغُلُّوهُ (30) [گفته مى شود:] او را بگيريد و در غلّ بکشيد. (30) ثُمَّ الْجَحِيمَ صَلُّوهُ (31) سپس او را در آتش شعلهور بسوزانيد. (31) ثُمَّ فِي سِلْسِلَةٍ ذَرْعُهَا سَبْعُونَ ذِرَاعًا فَاسْلُكُوهُ (32) آن گاه او را در زنجيرى که طولش هفتاد ذراع باشد (در زنجيرى بلند) درآوريد; (32) إِنَّهُ كَانَ لَا يُؤْمِنُ بِاللَّهِ الْعَظِيمِ (33) چرا که او قبلاً به خداى بزرگ ايمان نمى آورد; (33) وَلَا يَحُضُّ عَلَىٰ طَعَامِ الْمِسْكِينِ (34) و بر طعام دادن نيازمندان ترغيب نمى کرد. (34) 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
نکته تفسیری صفحه ۵۶۷: گوش­های شنوا: جهان هستی پر از نشانه­ های خدا و پدیده­ های عبرت­ آموز است. مخلوقات خدا در آسمان­ها و زمین، همگی دفتر خداشناسی هستند. حوادث تاریخی نیز پندآموز و عبرت­ انگیز است. این نشانه­ ها، در اختیار انسان­ ها قرار دارد و همگان می­ توانند از آن­ها بهره ببرند؛ درست مانند آیات نورانی قرآن که پیامبر خدا برای تمامی جهانیان خوانده و در اختیار همه‏ ی مردم دنیا قرار داده است؛ همچون قطرات زندگی­ بخش باران که بدون تبعیض، به تمام نقاط یک سرزمین می­ بارد؛ امّا همان­طور که تمام نقاط یک سرزمین به یک اندازه از باران بهره نمی­ برند، مردم نیز به یک اندازه از نشانه­ های خدا و آیات قرآن استفاده نمی­ کنند؛ زیرا مهم­ ترین شرط برای بهره بردن از آن، کنار گذاشتن هر گونه تعصّب و لجاجت، و باز کردن پنجره‏ ی قلب برای تابش خورشید حقیقت به دل و جان است، و تا زمانی که انسان، خود را از اسارت تعصّب­ های بی­ جا و هواپرستی و شهوت­ رانی رها نکند، از نشانه­ های خدا و آیات قرآن بهره­ ای نخواهد برد. آیه‏ ی مورد بحث، به همین نکته‏ ی ظریف اشاره کرده، می­ فرماید: «تعیها اذنٌ واعیه»؛ یعنی کسانی از نشانه­ های خدا بهره می­ برند و آن را در دل جای می­ دهند که برای شنیدن آن، «گوش شنوا» داشته باشند. آری، کسانی که ـ به قول معروف ـ «از یک گوش می­ شنوند و از گوش دیگر بیرون می­ افکنند»، با شنیدن قرآن هیچ اثری در وجود خود حس نمی­ کنند. در آیه‏ ی 16 سوره‏ ی محمد صلوات الله علیه می­ خوانیم: «برخی از آن­ها به [قرآن خواندن] تو گوش می­ کنند؛ پس هنگامی که از نزد تو بیرون می­ روند، به کسانی که خدا به آنان علم و دانش عطا کرده، می­ گویند: هم­ اکنون او چه گفت؟! آن­ها کسانی هستند که خدا [به سبب لجاجت و هواپرستی­ شان] بر دل­هایشان مهر نهاده [تا چیزی از حقایق قرآن را نفهمند] و [کسانی هستند که] از هوا و هوس خود پیروی می­ کنند.» از سوی دیگر، هر چه انسان از قید و بند هواپرستی آزادتر و در جست­وجوی حقیقت کوشاتر باشد، استفاده­ اش از قرآن بیشتر می­ شود و مفاهیم زندگی­ بخش قرآن را بیشتر در دل خود حفظ می­ کند. در روایات فراوانی که در توضیح آیه‏ ی مورد بحث نقل شده، می­ خوانیم که امام علی علیه السلام ، روشن­ ترین نمونه­ ی کسانی­ است که برای شنیدن آیات قرآن گوش شنوا داشته­ اند، و سینه­ اش، جایگاه علوم و معارف قرآن کریم بوده است[1]. در حدیثی از خود آن امام می­ خوانیم: «هیچ آیه­ ای از قرآن بر پیامبر صلوات الله علیه نازل نشد مگر این­که آن را برای من می­ خواند و می­ گفت تا آن را بنویسم، و من آن را با خط خودم می­ نوشتم. پیامبر، تأویل، تفسیر، ناسخ، منسوخ، محکم، متشابه، خاص و عام قرآن [علوم و معارف گوناگون قرآن کریم] را به من آموخت و از خدا خواست که توفیق فهم و حفظ آن را به من عنایت فرماید. به همین جهت، از آن زمان که پیامبر آن دعا را فرمود، من هیچ آیه­ ای از کتاب خدا و هیچ مطلبی را که برایم توضیح داده و من آن را نوشته­ ام، فراموش نکرده­ ام.»[2] [1] - ر.ک به تفاسیر المیزان و نمونه، ذیل آیة مورد بحث [2] - الکافی، ج1، ص64 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d