eitaa logo
شهیدحاج قاسم سلیمانی
360 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
1.3هزار ویدیو
8 فایل
هدف از ایجاد این کانال جمع آوری،تنظیم،حفظ و نشر آثار سردارشهیدحاج قاسم سلیمانی می باشد. «و در میان مردم کسانی هستند که تمام وجود خود را برای خشنودی خدا هزینه می کنند و خداوند نسبت به بندگانش مهربان است.»(بقره 207) ادمین @mahdi_fatemeh59
مشاهده در ایتا
دانلود
➣ ۞ ۞ از مؤمنان مــــــردانی هستند که به آنچه با خــــــدا بر آن پیمان بستند و آن ثبات قــــدم و دفاع از حق تا نثار جان بود صــــادقانه وفا کردند برخی از آنان پیمانشان را به انجام رساندند و به شـــرف شهادت نایل شدند و برخی از آنان را انتظار می برند و هیچ تغـــــییر و تبدیلی در پــــــیمانشان نداده اند. 📒ســــوره احـــزاب آیه ۲۳ @QasemSoleimanii
🔴آخرین روز ... پنج‌شنبه(98/10/12) ساعت 7 صبح با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم، هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. . ساعت 7:45 صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در حاضرند. . ساعت 8 صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. . گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... . ساعت 11:40 ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! . ساعت 3 عصر حدود ! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خوردویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... . ساعت حدود 9 شب حاجی از به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم است و هماهنگی کنند سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسین بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت: میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته! بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... ساعت 12 شب هواپیما پرواز کرد ساعت 2 صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. (راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون)
📃 ..._به ✍دیشب به مناسبتی را در اینترنت جستجو می کردم دلم گرفت .نوشته بود سردار به تو خوردم که تو با این و هیچ وقت دنبال مدرک و دانشگاه و مدرک دکترا و ... نبودی هرگز دنبال هرگز به فکر مثل برخی ها هم نبودی از گل و برگ گل گرفتی و هرگز به خاطرت رسوخ نکرد که شاید نمازم باطل شده باشد شاید فکر کردی این نماز نزد است و بلافاصله بعد از نماز یتیمی را که به تو گل داده بود کردی سردار این قدر بودی که بجز در مراسم رسمی هایت را ، یا یا اگر بود خانه ات ساده بود وسایل خانه ات چقدر معمولی و حیاط منزلت چقدر ساده و خودمانی و از همسرت خواستی که بر سنگ قبرت بنویسند بدون نام و عنوان اگر به ما بود برایت مزاری درست می کردیم درجه یک با چندین گنبد و گلدسته در حد یک الگو و قهرمان چه کنیم که خودت پیش دستی کردی و طور دیگری کردی شاید تو ما را بهتر شناخته بودی وقتی در سایت ها می گشتم و می دیدم نوشته به جز تاریخ تولد و محل تولد اطلاعات بیشتری در دسترس نیست فهمیدم که ما واقعا تو از بودی نه در بودی نه و دارای مقام بودی نه صاحب عنوان و مقام خوشا بحالت که بودی و نه مثل ماها تو بودی نه تو بر بودی نه تو بودی و در مشکلات همیشه پشت مردم بودی هر جا که عازم بودی حتما آن جا لازم بودی چه در چه چه و چه و یا و و و در آخر در به رسیدی هم باز به رفت ، ، ، ، و در گرفتی تا بر سردار ما را ببخش که تو را نشناختیم والبته مهم هم نیست چون که صد البته تو را بهتر می شناسند ببخش که بالاتر از نداریم که بردوش و یا برسینه است بگذاریم . سردار ما تا بحال فکر می کردیم که تو کردی ولی شما به ما فهماند که تو کردی صبح آن روز دیدیم که دوباره در اما این دفعه بود که با لطف خدا تبعات این سیل را از برخواهد کند برای ما که به .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توصیه سردار سلیمانی به رزمندگان: عمر ما میگذرد، به سرعت هم میگذرد حتی اگر بهترین جای دنیا باشیم... 🔹خدایا سرنوشتی که برای سلیمانی‌ها رقم زدی، برای ما هم اراده کن
🌹/ خون عماد ♦️قطعا خون اسرائیل را ساقط خواهد کرد. 🌹.23 بهمن سالروز عماد مغنیه 🕊شادی روح بلندش صلوات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺چگونه به خبر شهادت را دادند و نخستین واکنش ایشان به خبر چه بود⁉️ 🌀 اشک‌های معاون رسانه‌ای دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب به هنگام تعریف خاطره روز حاج قاسم سلیمانی. @QasemSoleimanii
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در مراسم استقبال رسمی از رئیسی توسط رئیس جمهور نیکاراگوئه، به احترام شهادت ژنرال قاسم سلیمانی یک دقیقه سکوت برقرار شد.   https://eitaa.com/QasemSoleimanii
۱ - معنای شهادت🥀 https://eitaa.com/QasemSoleimanii واژه «شهادت»🥀 به معنای حضور همراهِ مشاهده است که این حضور یا به بَصَر است و یا به بصیرت. در اصطلاح دینی، شهادت آن است که آدمی به راه خداوند و در جهاد با دشمنان خداوند جان بازَد.
خدایا! در دفاع از دینت، دویدم، جهیدم، خزیدم، گریستم، خندیدم، خنداندم، گریاندم، افتادم، و بلند شدم؛ کریم حبیب، به کَرَمت دل بسته‌ام.💔 - شهید حاج قاسم سلیمانے عاشق https://eitaa.com/QasemSoleimanii
شهیدحاج قاسم سلیمانی
۱ - معنای شهادت🥀 https://eitaa.com/QasemSoleimanii واژه «شهادت»🥀 به معنای حضور همراهِ مشاهده است که
۲ - وجه تسمیه شهید اینکه چرا چنین کسی را «شهید» می‌نامند، یا برای این است که پس از شهادت، فرشتگان بر بالین او حضور می‌یابند و یا به این است که روح شهید پس از شهادت به محضر پروردگار مشرّف می‌شود شهید حاج قاسم سلیمانے https://eitaa.com/QasemSoleimanii ادامه دارد......🥀🥀🥀🥀
ا✨﷽✨ا ✍️با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه می‌شوم،هوا ابری است و نسیم سردی می‌وزد. 🔹ساعت 7:45 صبح به مکان جلسه رسیدم. مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروه‌های مقاومت در سوریه حاضرند. 🔸ساعت 8 صبح همه با هم صحبت می‌کنند... درب باز می‌شود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد می‌شود. با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی می‌کند ، دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری می‌شود تا اینکه حاج‌قاسم جلسه را رسما آغاز می‌کند... هنوز در مقدمات بحث است که می‌گوید؛ همه بنویسن، هرچی می‌گم رو بنویسین! همیشه نکات را می‌نوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت. گفت و گفت... از منشور پنج‌سال آینده... از برنامه تک‌تک گروه‌های مقاومت در پنج‌سال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از... کاغذها پر می‌شد و کاغذ بعدی... سابقه نداشت این حجم مطالب برای یک‌جلسه . آنهایی که با حاجی کار کردند می‌دانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطع‌کردن صحبت‌هایش را نمی‌دهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه... 🔹ساعت 11:40 ظهر زمان اذان ظهر رسید با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد! 🔸ساعت 3 عصر حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم. پایان جلسه... مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبت‌کنان تا درب خروج همراهیش کردیم. خودرویی بیرون منتظر حاجی بود حاج‌قاسم عازم بیروت شد تا سیدحسن‌نصرالله را ببیند... 🔹ساعت حدود 9 شب حاجی از بیروت به دمشق برگشته شخص همراه‌ش می‌گفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند. حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند. سکوت شد... یکی گفت؛ حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین! حاج‌قاسم با لبخند گفت؛ می‌ترسید بشم! باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد _ که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعه‌ست! _ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمرده‌شمرده گفت:میوه وقتی می‌رسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده می‌شه و خودش میفته!بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضی‌ها اشاره کرد؛ اینم رسیده‌ست، اینم رسیده‌ست... 🔸ساعت 12 شب هواپیما پرواز کرد ساعت 2 صبح جمعه خبر شهادت حاجی رسید به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود. 💎«در آن نوشته بود مرا پاکیزه بپذیر» 📿@QasemSoleimanii