🌹 خدا فرمود :
عیبی نداره .... من خدای عادلی هستم نماز خوندی ، عبادت کردی
پاسخش رو بهت میدم....
🔸 چی میخوای❓
⚠️ای ابلیسِ بدبخت !کاش نمیخواستی و میگفتی غلط کردم....😓😰
📛ولی خب بیچاره است دیگه
برای عبرت گرفتن ماست دیگه
چیکارش کنیم.....
🔹🔺🔷🔹
👿 شیطان به خدا گفت :
👈"به من عمر بده" به اندازه ی عمری که به فرزندانِ آدم میدی⏳
🌷خداوند متعال فرمود:
من تا یه زمانی به تو عمرِ طولانی میدم، باشه
😈 شیطان گفت :
"به من قدرتِ نفوذ بده" تا توی رگ و سینه ی بنده های مومن ات برم⚡️〽️
🔸خدا فرمود : باشه
🔴🔴✔️
🌀شما ببین چه عبادتی کرده بود ، که جوابهای اینجوری میخواسته....
💢 بعد به خدا گفت :
👈"به ازای هر یک فرزندِ آدم دو تا فرزند به من بده ما همگی حمله کنیم"
این بنده های تو رو منحرف کنیم....⚡️
♨️ من عبادت کردم یالّا جوابمو بده
🔸خدا فرمود : باشه
🔺🔻🔺
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین
گویند "حر بن يزيد رياحي"
اولين کسي بود که آب را به روي امام بست و اولين کسي شد که خونش را براي او داد؛
"عمر سعد" هم اولين کسي بود که به امام نامه نوشت و دعوتش کرد براي آنکه رهبرشان شود و اولين کسي شد که تير را به سمت او پرتاب کرد
چه کسی ميداند آخر کارش به کجا ميرسد
دنيا دار ابتلاست.
با هر امتحاني چهرهاي از ما آشکار ميشود،
چهرهاي که گاهي خودمان را شگفتزده ميکند . .
چطور ميشود در اين دنيا بر کسي
خرده گرفت و خود را ندید.
ميگويند خداوند داستان ابليس را تعريف کرد
تا بداني که نميشود به عبادتت،
به تقربت، به جايگاهت اطمينان کني.
خدا هيچ تعهدي براي آنکه تو همان
که هستي بماني، نداده است؛
شايد به همين دليل است که سفارش شده،
وقتي حال خوبي داري و ميخواهي دعا کني،
يادت نرود "عافيت"
و "عاقبت به خيريات" را بطلبي
✍🏼حاج محمد اسماعیل دولابی
⚫️وقایع روز هفتم #ماه_محرم سال 61
♨️ در روز هفتم #محرم عبید اللّه بن زیاد ضمن نامه ای به عمر بن سعد از وی خواست تا با سپاهیان خود بین #امام_حسین علیه السلام و یاران، و آب فرات فاصله ایجاد كرده و اجازه نوشیدن آب به آنها ندهد.
🔰عمر بن سعد نیز بدون فاصله "عمرو بن حجاج" را با 500 سوار در كنار شریعه فرات مستقر كرد و مانع دسترسی امام حسین علیه السلام و یارانش به آب شدند.
🌀در این روز مردی به نام "عبداللّه بن حصین ازدی" ـ كه از قبیله "بجیله" بود ـ فریاد برآورد: ای حسین! این آب را دیگر بسان رنگ آسمانی نخواهی دید! به خدا سوگند كه قطره ای از آن را نخواهی آشامید، تا از عطش جان دهی!
🌹امام علیه السلام فرمودند: خدایا! او را از تشنگی بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده.
🔶حمید بن مسلم (خبرنگار کربلا) ميگوید: به خدا سوگند كه پس از این گفتگو به دیدار او رفتم در حالی كه بیمار بود.
♦️ قسم به آن خدایی كه جز او پروردگاری نیست، دیدم كه عبداللّه بن حصین آنقدر آب ميآشامید تا شكمش بالا ميآمد و آن را بالا ميآورد و باز فریاد ميزد: العطش! باز آب ميخورد، ولی سیراب نميشد. چنین بود تا به هلاكت 🔥رسید.
📘الانساب الاشراف،ج3،ص180
📙ارشاد شیخ مفید،ج2،ص86
⚫️وقایع روز هشتم محرم سال61!
☑️ در روز هشتم #محرم امام حسین علیه السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛
بنابراین امام علیه السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند.
💦 آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد.
🌾هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه #حسین چاه ميكَند و آب بدست ميآورد.
💠به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.
✳️در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند.
🌸حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟مگر من #مسلمان نیستم؟
🔰گفت: اگر تو خود را مسلمان ميپنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مينوشند از آنان مضایقه ميكنی؟
🔥عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من ميدانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفته ام و نميدانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش ميسوزم؟
⚡️و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه ميدانم كیفر این كار، آتش است؟
💥 ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نميبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم.
🔆یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند.
🌺امام علیه السلام مردی از یاران خود را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.
🌙شب هنگام امام حسین علیه السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند.
🌹 امام حسین علیهالسلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علي اكبر" را نزد خود نگاه داشت.
عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد.
🍁در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه السلام كه فرمود: آیا ميخواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد.
🔥یك بار گفت: ميترسم خانه ام را خراب كنند! امام علیه السلام فرمود: من خانه ات را ميسازم.
🔥ابن سعد گفت: ميترسم اموال و املاكم را بگیرند!
فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم.
🔥 عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناكم و ميترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
🌷حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نميگردد، از جای برخاست در حالی كه ميفرمود: تو را چه ميشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد.
✨ به خدا سوگند! من ميدانم كه از گندم عراق نخواهی خورد!
✍ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است
💥 پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه ای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیه السلام را رها كنند؛
چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برميگردم یا به مملكت دیگری ميروم.
♨️ عبیداللّه در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند..
📒کشف الغمه،ج2،ص47
📘بحارالانوار،ج44،ص388
📕ارشاد،شیخ مفید،ج2،ص82
▪️بعضی #روضهها ، گریهی متفاوت دارند.
←مثلا روضهی علیاصغر را مادرها بهتر میفهمند .
←مثلا روضهی علیاکبر را داغ جواندیدهها ...
←ولی بعضی روضهها ، داغ غیرت دارند و گریهی مردانه میطلبند.
مثل گریهها و هقهقهای #تاسوعا...😭➢
◾️لطفا امشب اگر مردانه گریستید میان اشکهایتان ما را هم دعا بفرمایید. 🖤
#محرم
▪️@IslamlifeStyles
⭕️ بعدش هم پُر رو پُر رو برگشت گفت: حالا یه چیزی هم از کَرَم ات بهم بده😕
💖خدا خداست دیگه ... بزرگواره😍🌺
🌻فرمود: باشه توی سینه فرزند آدم، خونه بهت میدم
👈 که وقتی "وسوسه اش میکنی" فکر کنه خودش داره اینجوری میگه...
خوشحال شدی ؟❓
🌷بعد فرمود :
برو در عین حال خیلی جوجه ای 😊👌
🔵 [خیلی جوجه ای] ترجمه ی اون آیه قرآن هست که میفرماید :
📖✨اِنَّ کَیدَ الشَیطانَ کانَ ضَعیفا...✨
♻️ ما فارسیِ مامانی بخوایم ترجمه کنیم،اینجوری میشه
فارسی علمایی اینجوری نمیشه ها
💠فارسی مامانیِ[ برو خیلی جوجه ای ] میشه 👇
هر کی میخواد بنده ی تو بشه؛
🖲منم از اونور به آدم امکاناتی میدم
اصلاً مالِ تو ، ما نخواستیم
خلایق هر چه لایق .......🙂
🔸🔹🌺🔹
👆اینا همه ترجمه ی آیاتِ قرآن هست ، من به صورتِ مشتی دارم برای شما عرض میکنم 😊
⭕️ غرض اینکه شیطان خوبیهایی داشت
که پاداش اونها رو توی دنیا خواست🌏
💢💢💢💢
♦️بعضی وقتها خدا ، به بنده هاش هر چی خوبی کنند توی دنیا
زود پاسخشون رو میده🎁
🌺میگه میخوام روز قیامت باهاش بی حساب باشم
👌اونجا حسابش رو برسم....🔚
⛔️ چون این آدم خیلی نامرده......
✅🔷➖🔺🔹
سعی کنیم بیشتر مراقبِ نیّت هامون باشیم....
تنها مسیریهای..قزوین🌹
♦️بعضی وقتها خدا ، به بنده هاش هر چی خوبی کنند توی دنیا زود پاسخشون رو میده🎁 🌺میگه میخوام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَٰذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ
وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ
ای قـوم، ایـن زندگـانی (فانـی) دنیـا متـاع
نــاچـیـــزی بیــش نیـست و ســرای آخــــرت
منـزلگـاه ابـدی (و حیـات جــاودانی) است.
✨️ سوره غافر، آیه ۳۹ ✨️
💠 تاسوعا در کلام
امام صادق علیه السلام
🔹 ثقة الاسلام کلینی قدس الله روحه الشریف روایت کرده است:
✍ ۷- و عنه، عن محمد بن الحسين، عن محمد بن سنان، عن أبان، عن عبد الملك قال: سألت أبا عبد الله عليه السلام عن صوم تاسوعا وعاشورا من شهر المحرم فقال: تاسوعا يوم حوصر فيه الحسين عليه السلام وأصحابه رضي الله عنهم بكربلا واجتمع عليه خيل أهل الشام وأناخوا عليه وفرح ابن مرجانة وعمر بن سعد بتوافر الخيل وكثرتها واستضعفوا فيه الحسين صلوات الله عليه وأصحابه رضي الله عنهم وأيقنوا أن لا يأتي الحسين عليه السلام ناصر ولا يمده أهل العراق بابي المستضعف الغريب...
🔸 امام صادق عليه السلام فرمودند: تاسوعا روزی است كه امام حسین علیه السلام و یارانش عليهم السلام در کربلا محاصره شدند و آن روز لشکریان شام گرد هم آمدند و عرصه را به آن حضرت سخت گرفتند. ابن مرجانه و عمر بن سعد به انبوه لشکر خود خوشحال شدند. در آن روز امام حسین عليه السلام و یارانش عليهم السلام را ضعیف شمردند و یقین کردند که هیچ یار و یاوری برای امام حسین عليه السلام نخواهد آمد و مردم عراق آن بزرگوار را یاری نخواهند کرد، پدرم به فدای آن امام غریب...
📚 الکافی، تالیف ثقة الاسلام کلینی، جلد ۴، صفحه ۱۴۷، حدیث ۷، چاپ انتشارات دار الکتب الاسلامیة
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این نوحه حاج آقا رسولی به گفته ی رهبر معظم انقلاب که جانم فدای او ،کاری است که خودش خلاصه چند منبر و درس است ✅✅✅✅✅✅
دوستان توجه کنید که به درس امروز ما هم تقریباً ربط هم دارد ☘☘☘
ونکته دیگرش هم بحث مهم داشتن تشکیلات رو توی این نوحه میشود دید ✅✅✅✅✅
🆘@BBCMusic🎵.mp3
8.91M
🎤مداح خوزستانی چه غوغایی برای آقا ابوالفضل العباس علیه السلام از زبان مادرش حضرت ام البنین به زبان فارسی ، به پا میکنه
🚨🚨 هشدار مهم🚨🚨
🔹با توجه به اینکه در آستانه روز #تاسوعا و #عاشورا سید الشهداء سلام الله علیه هستیم، از مردم عزیز تقاضا می شود در صورت مشاهده هرگونه #فعالیت_مشکوک در هر نقطه از کشور که هستید، بلافاصله با تماس شماره ۱۱۶ ستاد خبری حفاظت اطلاعات فراجا و یا ۱۱۳ وزارت اطلاعات، نیروهای امنیتی و اطلاعاتی را جهت حفظ امنیت بیشتر یاری فرمایید.
🔹بدانید بسیاری از گزارشات ولو به نظر ساده و غیر مهم، از فاجعه های بزرگی جلوگیری کرده است لذا این مسأله را جدی بگیرید.
⚫️وقایع روز نهم محرم سال 61هجری
🔰در روز نهم محرم (تاسوعای حسینی) شمر بن ذی الجوشن با نامه ای كه از عبیداللّه داشت از "نُخیله" ـ كه لشكرگاه و پادگان كوفه بود ـ با شتاب بیرون آمد
و پیش از ظهر روز پنجشنبه نهم محرم وارد كربلا شد و نامه عبیداللّه را برای عمر بن سعد قرائت كرد.
♨️ابن سعد به شمر گفت: وای بر تو! خدا خانه ات را خراب كند، چه پیام زشت و ننگینی برای من آورده ای.
⛔️به خدا قسم! تو عبیداللّه را از قبول آنچه من برای او نوشته بودم بازداشتی و كار را خراب كردی...
🔥شمر كه با قصد جنگ وارد كربلا شده بود،
از عبیداللّه بن زیاد امان نامه ای برای خواهرزادگان خود و از جمله حضرت عباس علیه السلام گرفته بود كه در این روز امان نامه را بر آن حضرت عرضه كرد و ایشان نپذیرفت.
🔥شمر نزدیك خیمه های امام حسین علیه السلام آمد و عباس، عبداللّه، جعفر و عثمان (فرزندان امام علی علیه السلام كه مادرشان ام البنین علیهاالسلام بود) را طلبید.
🌹آنهابه درخواست امام حسین علیه السلام بیرون آمدند،
شمر گفت: از عبیداللّه برایتان امان گرفته ام.
☘آنها همگی گفتند: خدا تو را و امان تو را لعنت كند، ما امان داشته باشیم و پسر دختر پیامبر امان نداشته باشد؟!
🔴در این روز اعلان جنگ شد كه حضرت عباس علیه السلام امام علیه السلام را باخبر كرد.
🌷امام حسین علیه السلام فرمود: ای عباس! جانم فدای تو باد،
اگر ميتوانی آنها را متقاعد كن كه جنگ را تا فردا به تأخیر بیندازند و امشب را مهلت دهند تا ما با خدای خود راز و نیاز كنیم و به درگاهش نماز بگذاریم.
🌹خدای متعال ميداند كه من بخاطر او نماز و تلاوت قرآن را دوست دارم.
🌸حضرت عباس علیه السلام نزد
سپاهیان دشمن بازگشت و از آنان مهلت خواست. عمر بن سعد در موافقت با این درخواست تردید داشت، سرانجام از لشكریان خود پرسید كه چه باید كرد؟
🍂"عمرو بن حجاج" گفت: سبحان اللّه! اگر اهل دیلم و كفار از تو چنین تقاضایی ميكردند سزاوار بود كه با آنها موافقت كنی.
💥عاقبت فرستاده عمر بن سعد نزد عباس علیه السلام آمد و گفت: ما به شما تا فردا مهلت ميدهیم، اگر تسلیم شدید شما را به عبیداللّه ميسپاریم وگرنه دست از شما برنخواهیم داشت...
📔ارشاد،شیخ مفید،ج2،ص89،91
📕انساب الاشراف،ج3،ص184
📔الملهوف،ص38