🔻کانال مذهبی خادم الشریعه 🔻
🔰پرهیز از احتیاط در نجاست 🔰
🔹امام راحل #رحمة الله مدتی در پاریس بودند. آنجا اکثر مسیحی هستند.
🔹 عبا و #قبایشان را به خشکشویی میدادند. خشکشویی هم همه نوع لباسی را با هم میشویند و خشک میکنند. میگفتند: برای ما مانعی ندارد.
🔹یکی از نزدیکان امام# میگوید: ما برای حمام رفتن احتیاط #میکردیم و
می گفتیم: همه نوع آدمی اینجا حمام رفته است.
🔹 جلوی امام پارچه ای انداختند تا وقتی از حمام بیرون آمدند، پایشان را روی آن بگذارند. امام پارچه را برداشتند و پایشان را روی زمین گذاشتند و گفتند: این کار شما #بیخود است و احتیاط لازم نیست.
🔹عروس #امام میگوید: من وضو گرفتم. امام آمدند وضو بگیرند، گفتم: آقا شیر را آب بکشید. گفتند: برای چه؟ آب نمی کشم.
چه کسی گفته آب بکشم؟ لزومی ندارد اسراف# کنیم.
🔹یکی از نزدیکان مرحوم آیت الله بهاءالدینی# شوخی میکرد و میگفت: خانم ایشان# میگوید: آقا اصلا کاری به نجاست و طهارت ندارد. با همان پا از حمام بیرون میآید، بدون این که آن را آب بکشد.
🔹مرحوم آیت الله حاج آقا #حسن صافی اصفهانی، از بزرگان# اصفهان و از شاگردان آیت الله العظمی خویی بودند. ایشان مسائل را سهل و آسان میگرفتند و حقیقت #دین را پیاده میکردند.
🔹یکی از دوستان که با ایشان به سفر حج یا عمره رفته بود، میگفت: در مسجد شجره #زائران قبل از این که احرام ببندند، دستشویی میروند و کنارش هم دوش حمام است.
🔹به ایشان گفتم: حوله به زمین کشیده شد و نجس #شد. فرمود: نجس نیست. گفتم: زمین تر بود.
فرمود: تر باشد و برای این که # ثابت کند نجس نیست، با حوله احرامشان روی زمین نشستند. گفتند: حالا به دلت نشست؟
♦️آیت الله و #مجتهد با حوله روی زمین تر نزدیک دستشویی و حمام عمومی مینشیند تا بفهماند نجس# نشده است. بعد فرمود: من با همین احرام اعمالم را انجام میدهم.
چرا اینقدر از نجاست #وحشت میکنیم؟
♦️ آقای فلاح زاده میگفتند: وسواسی داریم که شیلنگ #میگیرد وسط اتاق و حیاط، میگوید: هوا نجس است. این کارها آدم را به حد جنون میرساند. چنین #شخصی خواب و راحتی ندارد. دیگران را هم آزار میدهد.
💎لینک کانال مدهبی خادم الشریعه↙️
https://eitaa.com/joinchat/2573139970C47741049db
➡️مطلب را با لینک انتشار دهید...
📌بیتابی زینب(س) از فراق #حسین(ع)
امام #سجاد(ع) می فرمود:
در شب #عاشورا عمه ام #زینب(س) مشغول #پرستاری از من بود.
پدرم به خیمه ما داخل شد، در حالیکه اشعاری را - درباره روزگار و سرنوشت انسان- می خواند.
من مقصود پدرم را دریافتم.
بغض گلویم را گرفت، ولی از گریه خودداری کردم و فهمیدم فردا چه خواهد شد.
اما عمه ام وقتی آنچه را که من شنیده بودم، شنید،
نتوانست خود را نگهدارد.
ازجا پرید و فریاد زد:
وای براین #مصیبت، ای کاش #مرگ من رسیده بود و زنده نبودم.
گویی امروز مادرم #فاطمه(س)، پدرم #علی(ع) و برادرم #حسن(ع) را از دست می دهم.
📚یعقوبی، التاریخ، ج۲، ص۲۴۳
📚طبری، تاریخ الامم، ج۵، ص۴۲۰
┏━━🍃🌺🍃━━┓
🆔 ✅لینک کانال ما را برای بقیه ارسال کنید اجرتون با بی بی حضرت فاطمه الزهرا
https://eitaa.com/joinchat/2573139970Cb9a4b6696e
┗━━🍃🌺🍃━━┛