eitaa logo
افسران جنگ نرم 🇮🇷
81 دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
16.2هزار ویدیو
56 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
اگر 10 هزار تومان داشت 9 هزار تومان آن را به فقيران و كساني كه محتاج بودند مي‌داد و مي‌گفت فعلاً هزار تومان برايم كافي است. پس از 11 ماه حضور در و نبرد با ، به مشهد ‌آمده بود. جهت دريافت حقوق به رفت. از مبلغ 22 هزار تومان كه به او دادند 2 هزار تومان را برداشت و مابقي را به جهت تقويت پرداخت نمود. ✍ : پدر شهید •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• شادےروح شهدا 💔🕊بسم رب الشهداءوالصدقین... ⚘🕊کانال شهدایی سربازان همیشه بیدار ولایت رادر ایتاهمراهی کنیدوبه دوستان خود معرفی کنید.. 🕊⚘شادی روح والامقام امام راحل وشهدای عزیز فاتحه صلوات..... 💔 @bidaravelayat1
✨بسم الله الرحمن الرحیم 🔴دو شب پیش حضرت برای پیامی رو فرستادن که ابعاد اون بسیار 🔴من امشب میخوام یک زاویه مهم اون رو بررسی کنم 🔴در یک بند این نامه و پیام، حضرت یک   مهم رو در پیش گرفتن که قبلا هم از اون استفاده کرده بودن در 🔴و اون هم این بود که ایشان دایره را تا قلب و تعریف کردن ایشان دقیقا این رو قسمتی از تعریف کردن یعنی پهنه تا قلب رفت 🔴این یعنی شروع نهضتی همچون و و و .... و قطعا ما از این بخش از مانند دیگر بخشها خواهیم کرد 🔴بارها در سالهای قبل عرض کردم که از درون فرو خواهد ریخت و زمینه فروپاشی ان شاءالله توسط همین انجام خواهد شد 🔴یادتون هست حضرت دایره رو چقدر بزرگ کردن که هر آزاده ای ایشان در عالم شد و این شد که الان هیچ در هیچ کجا نداره و هر کس از هر کجا بلند میشه به اونها میکنه 🔴الان هم دایره رو بقدری تعریف کردن که از این به بعد هر جای آزاده بر علیه به پا میخیزند 🔴قبلا این کلمه یک بود ولی به زودی اون رو خواهید دید 🔴و اما بعد... 🔴امروز در اومد که ای یعنی رو مورد اصابت قرار داده 🔴من حیرت کردم از این همه جرأت ناو آیزنهاور هر وقت وارد منطقه میشد خیلی از از جمله خودمون (حسن )هم به لرزه می افتادن ولی الان تبدیل شده به سیبل هدف ها 🔴نگید ، بگید این ارتش برای همینه که گفتن در ، است 🔴لشگری که هیچ خوفی از هیچکس نداره الا و با هیچ مماشات نمیکنه 🔴 در حال یک روزی خواهید دید که این کشور تمام رو به درخواهد آورد منتظر از باشید با تمام توان خودشون وارد شدن ولی از پس لشگر برنخواهند اومد 🔴منطقه به زودی دچار یک خواهد شد که و برای و برای میشود شما خودتون رو در کدوم تعریف میکنید الان در دست شماست چه میکنید؟ از کسی که نگاه رو داره یا کسی که به دنبال مذاکره است ؟ 🔴در مورد هم یک موضوع بگم 🔴 برای ثبت نام کرد 🔴دلم برای میسوزه ای رو فرض کنید که توش باشه که و هم باشه که رو قبول نداره مردم هم که از این نمیاد خدا به دادش برسه من جای بودم با همون اسنپی که گرفته بودم برمیگشتم 😂 🔴 نیست دیگه علنا وارد میشیم 😂😂 🔴اگر فرض بر و و و و بگذاریم به نظر من یک کج میشه که یه جورایی کمک به و و الا بعد از دیگه چیزی ازش نمیمونه😂 ✅والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
🕊🌷شهید عزیزی که سال ١٣٦٠ به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت و در وصف این شهید می توان همین یک جمله را بیان کرد، شهیدی که حاضر شد سرش بریده شود ولی عملیات (فتح المبین) را لو ندهد. شهیدی که بعلت لو ندادن عملیات زنده سرش را بریدند.....و مادر بزرگوارش بعد از بوسیدن رگ های بریده شهید عباسعلی فتاحی دیگر حرف نزد… عباسعلی فتاحی بچه دولت آباد اصفهان بود حدود ۱۷ سال سن داشت. سال شصت به شش زبان زنده‌ی دنیا تسلط داشت تک فرزند خانواده هم بود زمان جنگ اومد و گفت: مامان میخوام برم جبهه. مادر گفت: عباسم! تو عصای دستمی، کجا میخوای بری؟ عباسعلی گفت: امام گفته. مادرش گفت: اگه امام گفته برو عزیزم…عباس اومد . خیلی ها می شناختنش. گفتند بذاریدش پرسنلی یا جای بی خطر تا اتفاقی براش نیفته. اما خودش گفت: اسم منو بنویس میخوام برم گردان تخریب. فکر کردند نمی دونه تخریب کجاست. گفتند: آقای عباسعلی فتاحی! تخریب حساس ترین جای جبهه است و کوچکترین اشتباه، بزرگترین اشتباهه… بالاخره عباسعلی با اصرار رفت تخریب و مدتها توی اونجا موند. یه روز# شهید حسین خرازی گفت: چند نفر میخوام که برن پل چهل دهنه روی رودخونه دوویرج رو منفجر کنن. پل کیلومترها پشت سر عراقیها بود… پنج نفر داوطلب شدند که اولینشون عباسعلی بود. قبل از رفتن.. حاج حسین خرازی خواستشون و گفت: ” به هیچوجه با عراقی ها درگیر نمی شید. فقط پل رو منفجر کنید و برگردید. اگر هم ها فهمیدند و درگیر شدید حق اسیر شدن ندارین که عملیات لو بره… تخریبچی ها رفتند… یه مدت بعد خبر رسید تخریبچی ها برگشتند و پل هم منفجر نشده، یکی شونم برنگشته… اونایی که برگشته بودند گفتند: نزدیک پل بودیم که عراقی ها فهمیدن و درگیر شدیم. تیر خورد به پای عباسعلی و اسیر شد… زمزمه لغو عملیات مطرح شد. گفتند: ممکنه عباسعلی توی شکنجه ها لو بده! پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: حسین! عباسعلی سنش کمه اما خیلی مرده، سرش بره زبونش باز نمیشه برید عملیات کنید… فتح المبین انجام شد و پیروز شدیم. رسیدیم رودخانه دوویرج و زیر پل یه جنازه دیدیم که نه پلاک داشت و نه کارت شناسایی. سر هم نداشت. پسر عموی عباسعلی اومد و گفت: این عباسعلیه! گفتم سرش بره زبونش باز نمیشه… اسرای عراقی میگفتند: روی پل هر چه عباسعلی رو شکنجه کردند چیزی نگفته… اونا هم زنده زنده سرش رو بریدند…😭😭😭 جنازه اش رو آوردند اصفهان تحویل مادرش بدهند. گفتند به مادرش نگویید که سر ندارد. زمان تشییع مادر گفت: صبر کنین این بچه یکی یه دونه من بوده، تا نبینمش نمیذارم دفنش کنین! گفتن مادر بیخیال. نمیشه… مادر گفت: بخدا قسم نمیذارم. گفتند: باشه! ولی فقط تا سینه اش رو می تونین ببینین. یهو مادر گفت: نکنه میخواین بگین عباسم سر نداره؟ گفتند: مادر! عراقی‌ها سر عباست رو بریدند. مادر گفت: پس میخوام عباسمو ببینم… مادر اومد و کفن رو باز کرد. شروع کرد جای جای بدن عباس رو بوسیدن تا رسید به گردن. پنبه هایی که گذاشته بودن روی گلو رو کنار زد( یاد گودی قتلگاه و مادر سادات) و خم شد رگ های عباس رو بوسید. و مادر شهید عباسعلی فتاحی بعد از اون بوسه دیگه حرف نزد… (یاد شهدا و این شهید جوانمرد را حفظ کنیم ولو با ارسال این روایت زیبا به یک نفر حتی شده با یک صلوات) شادی روح پاک  صلوات اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم 🌹 😔فقط بدانیم که چه عزیزانی رفتند و چه عزیزانی غریبانه جان دادن تا ما بتوانیم با آرامش ما نفس بکشیم افسران جنگ نرم https://eitaa.com/Qkbbbb .