eitaa logo
افسران جنگ نرم 🇮🇷
81 دنبال‌کننده
7.2هزار عکس
12.4هزار ویدیو
40 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
احمد می گفت: از این که تمام وقت خود را صرف رسیدگی به کارهای دسته و نیروها کرده ام و وقتی برای و خودم ندارم، خیلی ناراحتم. تصمیم گرفتم به گردان دیگری بروم که کسی مرا نشناسد و در آنجا بتوانم کمی به خودم برسم. او این کار را انجام داد. او رفت و یکی از دسته ها در گردان دیگری شد. او .پی.جی‌ زن‌ های گردان عمار در لشگر ۲۷ (صلّی اللّه و علیه و آله و سلّم) بود. امّا به‌ عنوان یک در یکی از پایگاه‌های زمان جنگ، کار می‌ کرد. او همیشه مشغول نظافت بود و همیشه بوی بدی بدنش را فرا می‌ گرفت. در یک حمله هوایی در حال نظافت بود که موشکی به آن‌ جا برخورد می‌ کند و او و در زیر آوار مدفون می‌ شود. ✍ :خواهر شهید 🌷 🌷 •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈• شادےروح شهدا