🔸زمانی که طلحه و زبیر و عایشه و اصحاب جمل که بنای بیعتشکنی داشتند به بصره رسیدند، ابتدا با استاندار بصره قرارداد صلح امضا کردند تا قبل از رسیدن امیرالمؤمنین علی(ع) به آنجا، امور بصره را به عثمان بن حنیف (استاندار و کارگزار حضرت در بصره) واگذارند.
🔹اما در غفلت عثمان بن حنیف، بر او حمله کرده و اسیرش کردند و شکنجهوار موهای صورت و مژه و ابروی او را کندند!!! و به چشمانش آسیب زدند!
همچنین به بیتالمال و انبار ارزاق بصره حمله کردند و تعداد زیادی از نگهبانان را به شهادت رساندند.
🔸وقتی خبر این جنایت هولناک به حکیم بن جبله عبدی -از بزرگان بصره و از شیعیان مولا علی(ع)- رسید، همراه با جمعی از صالحان برای دستیابی به بیتالمال و ارزاق مسلمانان و آزادسازی عثمان بن حنیف از چنگال طلحه و زبیر و عایشه، قیام کرد و با دلاوری و شجاعت در مقابل اصحاب جمل جنگید و به شهادت رسید.
🔹هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) از شهادت حکیم بن جبله و همراهانش باخبر شد، با حالتی بسیار اندوهگین در مدح دلاوری و شجاعت او و یارانش فرمود: «حکیم با دعوتی شنیدنی یاران را فراخواند و به مقام و منزلت والایی نایل شد».
🔸در برخی منابع تاریخی، قیام و جنگِ حکیم بن جبله را به نام جملِ اصغر روایت کردهاند.
منابع: اعیان الشیعه، ج۶، ص۲۱۳؛ الغدیر، ج۹، ص۱۸۶؛ الاستیعاب، ج۱، ص۳۶۸.
پ.ن: کلیپ بعدی را هم تماشا کنید.
.#یک_ماه_سی_ستاره ۱۱
🌱 دوستان خود را با اشتراکگذاری نوشتهها، در #ماه_رمضان مهمان #یک_ماه_سی_ستاره کنید 🌙💫
🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁
🔸
💬 قول معروف | علیرضا رنجبر
@qmar71
🔸
قول معروف | علیرضا رنجبر
🔸زمانی که طلحه و زبیر و عایشه و اصحاب جمل که بنای بیعتشکنی داشتند به بصره رسیدند، ابتدا با استاندار
22.59M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔸حکیم بن جبله عبدی از قبیله عبدالقیس در بصره و رئیس آنان، مردی روشنضمیر و تیزبین بود.
🔹او از اصحاب رسول خدا(ص) و از خواص یاران امیرمؤمنان علی(ع) و مردی دیندار و شجاع بود.
🔸او از طرفداران جدی امیرمؤمنان بود و جانش را نیز در راه آن حضرت فدا کرد و به فرمودهٔ مولا علی(ع) دارای مقام بسیار ارجمندی است.
.#یک_ماه_سی_ستاره ۱۱
🌱 دوستان خود را با اشتراکگذاری نوشتهها، در #ماه_رمضان مهمان #یک_ماه_سی_ستاره کنید 🌙💫
🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁
🔸
💬 قول معروف | علیرضا رنجبر
@qmar71
🔸
🔸شیعهٔ علی(ع) و شاعر و حقخواه که باشی، مثل عبدالرحمان بن حنبل جُمَحی در مقابل بیعدالتیهای عثمان (خلیفه سوم) زبان به شعر میگشایی و به خلیفه اعتراض میکنی.
🔹عبدالرحمان در هجو عثمان شعری سرود و چنین گفت: «با ستمکاری در حق بندگان، خمس و خراج و مالیات مردم را به نزدیکانت بخشیدی». عثمان که شعر عبدالرحمان به گوشش رسید، او را احضار کرد و صد تازیانه به او زد و بر شتر سوارش کرد و در شهر گرداند و بعد هم او را به خیبر تبعید و در آنجا غل و زنجیرش کرد.
🔸عبدالرحمان که شیعه و مرید مولایش علی(ع) بود، به ایشان نامه نوشت و مظلومیت خود را شرح داد. حضرت نزد عثمان وساطت کرد تا سرانجام عثمان کمی بر او آسان گرفت و عبدالرحمان از غل و زنجیر رهایی یافت.
وقتی از زندان آزاد شد، در شعری چنین سرود: «جانم فدای علی، که مرا از چنگال کافری نجات داد!».
🔹عبدالرحمان از یاران مجاهد رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین(ع) بود که از اصحاب بدر محسوب میشود. او در جنگ جمل و صفین هم در رکاب امام علی(ع) شجاعانه جنگید تا آنکه در صفین بر ولایت مولا علی(ع) به شهادت رسید.
🔸وقتی خبر شهادت عبدالرحمان به حضرت داده شد، امام در مدح او فرمود: «به خدا سوگند، او راست گفت»؛ که تأییدی بر راستگفتاری و کردار شایستهٔ عبدالرحمان در عدالتخواهی و حمایت از ولیّ خداست.
منابع: الاستیعاب، ج۲، ص۸۲۸؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶؛ دیوان عبدالرحمن بن حنبل.
.#یک_ماه_سی_ستاره ۱۲
🌱 دوستان خود را با اشتراکگذاری نوشتهها، در #ماه_رمضان مهمان #یک_ماه_سی_ستاره کنید 🌙💫
🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁
🔸
💬 قول معروف | علیرضا رنجبر
@qmar71
🔸
🔸شیرزن باشی و در معرکه جنگ، در جبههٔ حق بایستی، خطبه بخوانی و مردان را به نبرد فراخوانی تا عدالت به دستان مولایت علی(ع) برقرار شود، نشانه شجاعت و افتخاری بزرگ است که نصیب زرقاء بنت عدی بن غالب شد.
🔹زرقاء در صفین خطاب به گمراهان چنین میگفت: «ای مردم، سخن مرا بشنوید و از راه باطل برگردید؛ شما در فتنهای هستید که تاریکیاش دید شما را گرفته و شما را از راه درست باز داشته است.
ای وای که فتنه نمیگذارد به صدای ناصح و مشفق گوش فرا دهید و از پیشوایان به حق اطاعت کنید.
ای مردم، با وجود خورشید دیگر چراغ روشنی ندارد و ستاره در برابر ماه نورافشانی نکند؛ بدانید که آهن را جز با آهن نتوان برید.
آگاه باشید که هر کس طالب هدایت باشد، او را هدایت میکنیم و هرکس از ما آگاهی بخواهد، او را آگاه میسازیم».
🔸آری، همین خطبههای آتشین زرقاء و حقگویی او بود که معاویه را واداشت تا او را احضار کند بلکه در مجلس خود، زرقاء و پیشوای او علی(ع) را تحقیر کند.
معاویه به زرقاء گفت: «تو با حرفهایت در تمام خونهایی که علی ریخت با او شریک هستی!»
زرقاء گفت: «چه بشارت خوبی به من دادی و مرا خوشحال کردی؛ چه سعادتی که در کارهای مولا و مقتدایم علی(ع) شریک باشم».
معاویه حیرتزده گفت: «وفاداری شما پیروان علی، پس از مرگ او، از دوستی شما در زمان حیاتش عجیبتر است».
منابع: عقد الفرید، ج۲، ص۱۰۶؛ اعیان الشیعه، ج۷، ص۶۰.
.#یک_ماه_سی_ستاره ۱۳
🌱 دوستان خود را با اشتراکگذاری نوشتهها، در #ماه_رمضان مهمان #یک_ماه_سی_ستاره کنید 🌙💫
🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁
🔸
💬 قول معروف | علیرضا رنجبر
@qmar71
🔸
🔸چشمانت را ببند و تصور کن نابینا باشی و نتوانستی خودت را به کربلای حسین(ع) برسانی تا او را یاری کنی؛ حالا خبر رسیده که سیدالشهدا(ع) و یارانش را مظلومانه به شهادت رساندهاند.
این حالی بود که عبدالله بن عفیف ازدی تجربه کرد و آتش خشم و اندوه در دلش شعلهور شد.
🔹عبدالله بن عفیف از یاران امیرالمؤمنین علی(ع) بود که در رکاب حضرت در جنگ جمل شرکت کرد و در آنجا چشم چپ خود را از دست داد؛ ولی باز هم در صفین به یاری امام خود شتافت و بر اثر ضربت شمشیری که در نبرد به سر و صورتش خورد، چشم راست خود را هم از دست داد و کاملا نابینا شد.
بعد از نابینا شدن بیشتر وقت خود را در مسجد کوفه مشغول نماز و عبادت بود.
🔸عبدالله روز یازدهم محرم در مسجد کوفه حاضر بود که ابنزیاد ملعون بر منبر رفت و با وقاحت و بیشرمی چنین گفت: «خدا را سپاس که حق و اهلش را ظاهر کرد و امیرالمؤمنین یزید بن معاویه و حزبش را یاری کرد و دروغگو پسر دروغگو حسین بن علی و شیعیانش را هلاک کرد!».
🔹عبدالله هرچه صبر کرد کسی به ابنزیاد اعتراض نکرد؛ پس زبان حق گشود و فریاد زد:
«ای پسر مرجانه! دروغگو و پسر دروغگو تویی و پدرت، و آنکه تو را به حکومت کوفه منصوب کرد و پدر او دروغگوست! - نه حسین بن علی و پدرش-؛
ای پسر مرجانه! آیا فرزندان پیامبر را میکُشی و در جایگاه صدیقین و خوبان قرار گرفته و سخن میگویی؟!».
ابنزیاد عصبانی شد و گفت: گوینده چه کسی بود؟
عبدالله گفت: من بودم ای دشمن خدا!
ادامه دارد...
.#یک_ماه_سی_ستاره ۱۴
🔸
💬 قول معروف | علیرضا رنجبر
@qmar71
🔸
قول معروف | علیرضا رنجبر
🔸چشمانت را ببند و تصور کن نابینا باشی و نتوانستی خودت را به کربلای حسین(ع) برسانی تا او را یاری کنی؛
🔸ابنزیاد که انتظار نداشت بعد از پیروزی در کربلا کسی جرأت انتقاد و اعتراض به او را داشته باشد، خیلی عصبانی شد و گفت: این مرد را بیاورید.
مأموران عبدالله بن عفیف را گرفتند تا پیش ابنزیاد ببرند اما عبدالله با فریاد زدن از افراد قبیلهاش کمک خواست و آنها که تعدادشان در آن روز در مسجد کوفه به هفتصد نفر میرسید، برخاستند و او را از دست مأموران نجات دادند و همراه دخترش به خانه فرستادند.
🔹اما ابنزیاد ملعون، کینهٔ شتری داشت و نمیتوانست چنین رسوایی در میان مردم را تحمل کند. پس فرمان داد: بروید این کورِ ازدی را بیاورید.
مأموران ابنزیاد به خانه عبدالله رسیدند؛ درب خانه را شکستند و وارد شدند.
دختر عبدالله فریاد زد: پدر، دشمن به تو نزدیک شده، مواظب باش!
عبدالله گفت: نترس، شمشیرم را بده.
دخترش شمشیر را به وی داد و او به دفاع از خود پرداخت در حالی که رجز میخواند و از پاکی اصل و نسب خود و شجاعتهای بینظیرش در رکاب مولا علی(ع) بر زبان میآورد.
دختر عبدالله هم میگفت: ای پدر، کاش من مرد بودم و در کنار تو با این مردم زشتکار که قاتلان عترت پیامبرند میجنگیدم.
دشمنان پس از جنگیدن با عبدالله، او را دستگیر کردند و نزد ابنزیاد بردند.
🔸ابنزیاد که سرمست به شهادت رساندن امام حسین(ع) در کربلا بود، دستور داد عبدالله را گردن زدند و بدنش را به دار آویختند.
🔹عبدالله بن عفیف ازدی اولین شیعهای بود که پس از واقعه کربلا در اعتراض به عبیدالله بن زیاد، به شهادت رسید.
🔸ای عبدالله! خدا تو را در جنگهای جمل و صفین زنده نگه داشت تا بعد از کربلا هم یکی از یاران علی(ع)، در مقابل ظالمانی چون ابنزیاد و یزید، زبان گویای حق باشد و خفقان و سکوت در برابر چنین ظلم و جنایت غمباری را بشکند. شهادت گوارای تو باد!
منابع: کامل ابن اثیر، ج۲، ص۵۷۵؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۵۸؛ انساب الاشراف، ج۳، ص۴۱۳؛ الملهوف، ص۲۰۳.
.#یک_ماه_سی_ستاره ۱۴
🌱 دوستان خود را با اشتراکگذاری نوشتهها، در #ماه_رمضان مهمان #یک_ماه_سی_ستاره کنید 🌙💫
🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁
🔸
💬 قول معروف | علیرضا رنجبر
@qmar71
🔸
سال ۲۴۲۴ میلادی است؛
🪐 دانشمندان توانستهاند شرایط زندگی پایدار در مریخ را فراهم کنند و حالا قرار است اولین فضاپیما که هزار نفر ظرفیت دارد به مریخ برود تا نخستین انسانها پا روی مریخ بگذارند و در آنجا زندگی کنند.
💵 ولی بلیط این سفر فضایی به قدری گران است که هر کسی توان خریدن آن را ندارد؛ به هر حال این هزار بلیط با قیمت گزافی فروخته شده و تو و من هم یکی از این بلیطها را به دست آوردهایم.
🛸 روز سفر فرا رسیده و همهٔ دنیا پای تصویر نشستهاند تا شاهد پرواز این فضاپیما باشند و حسرت میخورند که چرا جزو این انسانهای خوشبخت نیستند تا اولین کسانی باشند که در مریخ زندگی میکنند.
📨 تو و من هم در خانه نشستهایم و افتخار میکنیم که بلیط گرانقیمت این فضاپیما در دستمان است!
ولی چه نشستهایم که باید رفت و سوار فضاپیما شد تا آن افتخار بزرگ رسیدن به مریخ و چنان زندگیای را به دست آوریم.
وگرنه بلیط داشتن به خودیِ خود، فایدهای که ندارد، هیچ!
یک دقیقه بعد از پرواز فضاپیما هم هرکه از راه برسد به ما میگوید پس چرا نرفتی تا به مقصد برسی؟!
تو که بلیط هم داشتی پس چرا سوار نشدی تا برسی؟!
✨ راستش امروز این داستان تخیلی است؛
فردا را نمیدانم...
شاید به مریخ هم رفتیم!!
اما...
اما...
اما...
من و تو بلیط گرانقیمت دیگری هم در دستمان است که گمان میکنیم ارزان به دست آوردهایم!
بلیط بزرگترین و ارزشمندترین سفر دنیا در دست ماست.
سفری که از عالمِ خاک به افلاک است.
سفر از خود به خدا رسیدن...
بلیط مسلمان و شیعه بودن را داریم و همچون آن سفر فضایی در خانه نشستهایم و تماشا میکنیم و هی میگوییم من بلیط مسلمانی و شیعهٔ علی(ع) بودن دارم!
اما غافل از آنیم که باید حرکت کرد... پیروی کرد... سوار این کشتی نجات شد تا به مقصد حقیقی رسید.
باید به باور و آداب و اخلاق اسلام عمل کرد و رهروِ نبیّ و وصیّ و ولیّ و امامِ زمان باشیم تا به مقصد اسلام و تشیع واقعی رسید.
که جای تعجب است از کسی که بلیط مسلمانی و شیعه بودن دارد و به همین اکتفا کند...
وای از کسی که اگر دری به تخته بخورد میخواهد از زیر بار نماز و روزه و خمس و زکات و صدقه و جهاد و امر به معروف و نهی از منکر و رحمت نبوی و عدل علوی و حیای فاطمی و سخاوت حسنی و ایثار حسینی و حجاب زینبی و... فرار کند؛ در حالی که بلیط مسلمانی و تشیع را هم قاب کرده و به دیوار زندگیاش کوبیده باشد!
لکن امشب که #شب_قدر است، راه رسیدن ما را آسانتر میکند... باید کنار مسافران دیگر نشست و در میان جمع، خلوتِ فکر یافت و اندیشه کرد...
به راهی که آمدهایم...
به جایگاهی که در آنیم...
و به مقصدی که پیش روی ماست، بیندیشیم.
🌱جوانهٔ اسلام خودمان را با اشک پرورش دهیم و مراقبت کنیم که ثمر نشستن ما همان رسیدن به مقصود و منزلی است که بلیط آن را در زندگی کسب کردهایم و مفتخر شدهایم به شیعهٔ علی و اولاد علی بودن -که سلام و درود خدا و فرشتگان بر آنان و پیروانشان باد-.
در این شبهای عزیز و پربرکت طلب حلالیت و التماس دعای خیر دارم 🤲🏻
🔸
💬 قول معروف | علیرضا رنجبر
@qmar71
🔸
🔸این سخن راستین که «عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيّ» یک نشانه برای شناخت آدمهاست؛ معنایش این است که هر کس با علی(ع) ماند، عاقبتبخیر شد و هر که در مسیر حق، ناخالصی داشته باشد قطعاً از علی(ع) دور و عاقبت به شر خواهد شد.
هرکه صیقل ولایت و عدالت مولا بر جان و دلش خورد، پاک و منزه و در زمره بهشتیان شد.
درست مثل سعد بن حارث خزاعی که مسیر حق را با علی(ع) شناخت و در مسیر حق بود تا آنکه در کربلا با شهادت خویش به عاقبتبخیری رسید.
🔹سعد از یاران نزدیک امیرالمؤمنین(ع) بود و فرمانهای ایشان را اطاعت میکرد و چون شجاعت و زیرکی خاصی هم داشت، برخی مسئولیتها از سوی امام برعهدهاش قرار میگرفت.
🔸سعد صدای بلندی داشت و منادی حضرت در کوفه بود؛ پیامهای امیرالمؤمنین(ع) به مردم را با صدایی رسا ابلاغ میکرد. او زمانی که امیرالمؤمنین(ع) کسالت داشت، خطبهای از ایشان را در حضور آن حضرت، حسنین و سایر مردم در مسجد خواند و مردم را تشویق به جهاد کرد.
🔹سعد از طرف امام به عنوان بازرس برای پیگیری برخی گزارشات به بصره اعزام شده و همچنین وظیفه مراقبت از زندانی تا زمان رسیدگی به تخلفش هم بر عهده داشته است.
🔸بعد از شهادت امیرالمؤمنین(ع)، در رکاب امام حسن(ع) و پس از آن ملازم سیدالشهدا(ع) بود تا سرانجام در روز عاشورا به فیض شهادت رسید.
منابع: الغارات، ج۲، ص۵۲۶؛ اعیان الشیعه، ج۷، ص۲۲۱.
.#یک_ماه_سی_ستاره ۱۵
🌱 دوستان خود را با اشتراکگذاری نوشتهها، در #ماه_رمضان مهمان #یک_ماه_سی_ستاره کنید 🌙💫
🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁
🔸
💬 قول معروف | علیرضا رنجبر
@qmar71
🔸
🔸آقازاده هم آقازادههای قدیم! یکی مثل عامر بن مسلم عبدی آقازاده و شیعهٔ واقعیست. او و پدرش مسلم از شیعیان مخلص و وفادار امیرالمؤمنین علی(ع) بودند که در رکاب حضرت به نبرد با دشمنان ولایت میپرداختند.
🔹عامر در صفین همراه پدرش مسلم، با معاویه و لشکریان شام جنگیدند. در همین نبرد هم پدرش به شهادت رسید؛ عامر پس از آن از بزرگان شیعه در بصره بود که آقازادگی و فرزند شهید بودن را خرج ولایت امیرالمؤمنین(ع) و اهلبیت کرد.
🔸عامر بن مسلم سالها بعد هنگامی که خبر حرکت امام حسین(ع) از مکه به سمت کوفه را شنید، همراه غلام خود و یزید بن ثبیط -که او هم از شیعیان بصره بود- حرکت کردند و در یکی از منزلگاهها به سیدالشهدا(ع) رسیدند و با ایشان بیعت کردند و همراه کاروان به سمت کوفه عازم شدند.
🔹عامر در روز عاشورا همراه با غلام خود به دفاع از امام حسین(ع) وارد میدان شد و تا پای جان جنگید و سرانجام پاداش ولایتمداری خویش را با شهادت در رکاب سید و سالار شهیدان دریافت کرد.
🔸در زیارت ناحیه مقدسه بر عامر و غلامش چنین سلام و درود فرستاده شده است: «السَّلَامُ عَلَى عَامِرِ بْنِ مُسْلِمٍ ... السَّلَامُ عَلَى سَالِمٍ مَوْلَى عَامِرِ بْنِ مُسْلِمٍ».
منابع: تنقیح المقال، ج۲، ص۱۱۷؛ ابصارالعین، ص۱۶۶؛ المزار الکبیر، ص۴۹۴.
.#یک_ماه_سی_ستاره ۱۶
🌱 دوستان خود را با اشتراکگذاری نوشتهها، در #ماه_رمضان مهمان #یک_ماه_سی_ستاره کنید 🌙💫
🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁
🔸
💬 قول معروف | علیرضا رنجبر
@qmar71
🔸
🔸وقتی خبر شهادت امیرالمؤمنین علی(ع) به جاریة بن قدامه سعدی -که در مکه بود- رسید، بسیار ناراحت و افسرده شد؛ اما چون در اخلاص و ایمان به ولایت مولا علی(ع) و اهلبیت ذوب شده بود، رو به مردم کرد و گفت: «برخیزید و بیعت کنید»؛
گفتند با چه کسی؟
جاریه گفت: «با امام حسن؛ انتظار دارید مردم کوفه با شخصی جز امام حسن بیعت کرده باشند؟ برخیزید و توسط من با امام حسن بیعت کنید».
مردم برخاستند و با امام حسن(ع) بیعت کردند.
🔹پس از آن جاریه به مدینه آمد و به مسجد پیامبر(ص) رفت و در خطابهای، به مردم گفت: «ای مردم! از روزی که علی به دنیا آمد تا روزی که از دنیا رفت، و تا روزی که برانگیخته شود، بندهای از بندگان صالح خدا بود. به اندازه مقدر زندگی کرد و به اجل مقرر درگذشت. شهادت پسرعموی پیامبر و بهترین مهاجران و بزرگ مسلمانان نباید سرزنشگر باشد؛ اگر بدانم که یکی از شما به علی(ع) دشنام دهد و بدگویی کند، خونش را میریزم و زودتر روانه دوزخش میکنم. اینک برخیزید و با امام مجتبی بیعت کنید».
مردم برخاستند و با امام حسن(ع) بیعت کردند.
🔸جاریه روز بعد به سمت کوفه بازگشت و خدمت امام حسن(ع) رسید و عرضه داشت: «خداوند شما را رحمت کند، هماینک به سوی دشمن حرکت کنید که درنگ، جایز نیست؛ اگر دیر کنید، این دشمن است که به سوی شما سرازیر خواهد شد».
امام حسن(ع) در پاسخ او فرمود: «اگر همهٔ مردم مثل تو بودند، من حتما به مصاف دشمن میرفتم».
منابع: تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۹۹؛ الغارات، ج۲، ص۶۲۴؛ قاموس الرجال، ج۲، ص۵۵۸.
ادامه دارد...
.#یک_ماه_سی_ستاره ۱۷
🔸
💬 قول معروف | علیرضا رنجبر
@qmar71
🔸
قول معروف | علیرضا رنجبر
🔸وقتی خبر شهادت امیرالمؤمنین علی(ع) به جاریة بن قدامه سعدی -که در مکه بود- رسید، بسیار ناراحت و افسر
🔸جاریة بن قدامه سعدی از اصحاب شجاع و جنگاور و ولایتمدار رسول خدا(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) بود که در راه دفاع از اسلام و ولایت ثابتقدم ماند.
🔹جاریه در جنگهای جمل و صفین و نهروان در رکاب امیرالمؤمنین(ع) شجاعانه جنگید و از ولایت و حکومت عادلانه آن حضرت دفاع نمود.
🔸جاریه همان مجاهد شجاعی است که «بسر بن ارطاة» را با همه خشونتها و درندهخوییهایش از قلمرو حکومت امیرالمؤمنین(ع) بیرون راند و همه مناطق تحت فرمان امام(ع) را از لوث وجود نیروهای این مرد جنایتکار که با دستور معاویه برای ایجاد اغتشاش و ناامنی و تضعیف روحیه شیعیان در عراق و حجاز و یمن غارت و چپاول میکردند، پاک ساخت.
🔹از دیگر مجاهدتهای این مرد شجاع و باایمان، نبرد با ابنحضرمی و طرفدارانش در بصره و از بین بردن فتنه آنان و همچنین سرکوب کردن مرتدهای نجران است که امیرالمؤمنین علی(ع) این مأموریتها را به جاریه سپرده بود.
🔸از نصیحتهای جاریه به عایشه در جنگ جمل و دفاع او از امیرالمؤمنین(ع) نزد معاویه که در تاریخ نقل شده است، میتوان به بصیرت و عقیده محکم او نسبت به ولایت علی(ع) و شجاعت و ایمان این مرد کمنظیر پی برد.
منابع: اسد الغابه، ج۱، ص۲۶۲؛ الاصابه، ج۱۰، ص۴۴۴؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۱۱۲ و۱۴۰؛ تهذیب التهذیب، ج۲، ص۲۰؛ شرح ابن ابی الحدید، ج۲، ص۱۶-۱۸؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۶۰؛ الجمل، ص۳۲۱؛ وقعة صفین، ص۲۰۵.
.#یک_ماه_سی_ستاره ۱۷
🌱 دوستان خود را با اشتراکگذاری نوشتهها، در #ماه_رمضان مهمان #یک_ماه_سی_ستاره کنید 🌙💫
🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁
🔸
💬 قول معروف | علیرضا رنجبر
@qmar71
🔸
🔸در کودکی محضر رسول خدا(ص) را درک کرده و شیفته پیامبر بود؛ اما هنوز به بلوغ نرسیده بود که رسول خدا(ص) رحلت نمود. وهب بن عبدالله سُوائی کوچکترین صحابه پیامبر بود که مردم او را به نام ابوجحیفه میشناختند.
🔹ابوجحیفه بارها و بارها فضایل مولا علی(ع) را از زبان رسول خدا(ص) شنیده بود؛ او حتی در سفر حج که به واقعه غدیر ختم شد، حضور داشت و شاهد این بود که پیامبر(ص)، امیرالمؤمنین و خلیفه و امام بعد از خویش را، کسی جز علی(ع) معرفی نکرد. همین بود که ابوجحیفه را راوی حدیث غدیر و دیگر احادیث فضیلت علی(ع) برشمردهاند.
🔸ابوجحیفه بعد از رسول خدا(ص)، ولایت امیرالمؤمنین علی(ع) را پذیرفت و در زمره یاران نزدیک آن حضرت قرار گرفت. مولا هم که به این جوان علاقه داشت، او را «وهب الخیر» یا «وهب الله» مینامید.
🔹وهب بن عبدالله، در دوران حکومت حضرت امیرالمؤمنین(ع) مسئولیتهایی از جمله خزانهداری بیتالمال کوفه و ریاست نیروی انتظامی حضرت در کوفه را برعهده داشت.
🔸وهب الخیر، آنقدر مولا علی(ع) را دوست میداشت که همیشه با شمشیر ملازم حضرت بود تا از جان ایشان مراقبت نماید. به قول امروزیها محافظ مسلحی بود که هر گاه حضرت بر منبر میرفت تا سخنرانی کند، وهب هم هوشیار و آماده پایین منبر میایستاد.
منابع: اسدالغابه، ج۵، ص۱۵۷؛ الغدیر، ج۱، ص۶۰؛ تنقیح المقال، ج۳، ص۲۸۱؛ الکنی و الالقاب، ج۲، ص۳۵.
.#یک_ماه_سی_ستاره ۱۸
🌱 دوستان خود را با اشتراکگذاری نوشتهها، در #ماه_رمضان مهمان #یک_ماه_سی_ستاره کنید 🌙💫
🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁
🔸
💬 قول معروف | علیرضا رنجبر
@qmar71
🔸