💌روز قدس، یک حقیقت روشن... 🔸️روز قدس، یادآور یک مبارزه بی‌پایان است؛ مبارزه‌ای برای عــدالت و بازگرداندن عزت به سرزمین فلسطین و آزادی قدس شریف است. 📜 تــاریــخ، گواه ظــلم بی‌پایانی است که بر مردم مظلوم فلسـطین روا داشــته شده است؛ از اشغال سرزمین‌هایشان تا تلاش برای خاموش کردن صدای مقاومت. اما حقیقت، هیچگاه در سایه قدرت‌ های اســـتکبــاری پـــنهان نمــی‌مـــانـد. امـــروز، فریاد آزادگی در خـــیابان‌های جهان شنــیده می‌شـــود و مــلت‌هایی از هر دین و زبان، یک‌صدا آزادی قدس شریف را مطالبه می‌کنند. 💬روز قـــدس، نه فــقط یک حــرکــت سیـــاسی، که تجــــلی روح انـــســـانی اســـت. پــیـــام روز قدس این است که هـــیچ مـــرزی نــمی‌تواند وجدان بـــشری را مــحدود کند. اینــجا، آرمان فلسطین مرزهای جغرافیایی را در می‌نوردد و به قــلــب‌ هـــای مــردم آزادی‌خــواه جــهــان می‌رسد. ✌️قدس شریف، نه فـقط یک شهر، که نماد هویت و مقاومت اســـت. آزادی آن، آزادی عدالت از چنگال ظلم است و ما تا آخرین نفس حامی این حقیقت خواهیم بود. 💯 هـمچــنین آیت الله‌خامنه‌ای(حفظه الله) تاکید داشــتند که راهپــیمایی#روز_قدس هــمه‌ی ترفــندها و ســخنـان باطل دشمن را ابطال خواهد کرد. ✍️محمد حسین کاردان گروه فرهنگی و هنری ماهو🌱 #انجمن‌نویسندگی #علی_العهد_یا_قدس #بسیج‌دانشجویی‌دانشگاه‌‌بین‌المللی‌قم 🆔 @QomBasij

بهارِ شهادت✨ بهار آمده «غزه» ولی بهار ندارد مرا به غزه ببر قلب من قرار ندارد اگرچه غرقهٔ خونی، خوشا بهار تو غزه! که هیچ جای جهان چون تو لاله‌زار ندارد شبیه ابر بهارم، بگو چگونه نبارم؟ که در هوای تو چشمانم اختیار ندارد از آن همه گل پرپر برایتان چه بگویم؟ نخواه تا بشماری غمم شمار ندارد بگو برون رود از جمع ما هر آن که در این راه هوای بُردنِ سر بر فراز دار ندارد هر آن که رنگ تعلق گرفته دور شود دور بیاید او که بر آیینه‌اش غبار ندارد بگو به آینه، آیین ما شکستنِ محض است دل شکسته که با احتیاط کار ندارد سکوت بشکن و فریاد کن که غزه غریب است! صدای حق شدن ای دوست ننگ و عار ندارد.. کدام روزِ شکفتن؟ کدام عید و نویدی؟ نگاه کن به فلسطین که روزگار ندارد کجاست او که بیاید درِ سحر بگشاید؟ که صبح روشنِ چشمش شبان تار ندارد.. کنون بهارِ شهادت رسیده است به غزه که گفته است که غزه دگر بهار ندارد؟ شهید حق شدنم آرزوست، آه خدا را مرا به غزه ببر قلب من قرار ندارد ✍🏻 امیرحسین دوست‌ زاده گروه فرهنگی و هنری ماهو🌱 #انجمن‌نویسندگی #علی_العهد_یا_قدس #بسیج‌دانشجویی‌دانشگاه‌‌بین‌المللی‌قم 🆔 @QomBasij

🔻غزه خون شکستند در خود،نشستند در خون درختان تین و ، درختان زیتون شهادت در این شهر جاری ست هر دم خیابان شده: رگ، زن و کودکان: خون پر از برگ سرخ است سطح خیابان بهاراست اما، هوا هست گلگون گذر می کند یک زن زخمی آری از این شعر با غنچه ی پرپر اکنون ولی غزه با موشک اش ایستاده زند سیلی محکمی را به صهیون چه کرده ست در غزه، طوفان الاقصی؟ که آن گنبد آهنی شد دگرگون بزن پرچم فتح خون را، فلسطین! که خورشید می آید از ابر بیرون طرب می رسد،می زنی طبل شادی به زودی به زودی،فلسطین محزون دوباره شود سبز ،دوباره دهد بار درختان تین و، درختان زیتون ✍️ سید محمد حسین ابوترابی گروه فرهنگی و هنری ماهو🌱 #انجمن‌نویسندگی #بسیج‌دانشجویی‌دانشگاه‌‌بین‌المللی‌قم 🆔 @QomBasij

بسم رب المهـ(عج)ـدی .... ✨️آفتاب سه شنبه ای دیگر سر زد و ... عشق تو ... حضرت عشق ... یک روز دیگر قلب دلدادگانت را به تپش وا داشت. امروز ... به عشق تو، میخواهم مهربانتر از هر روز باشم؛ نا امیدی اگر دیدم جوانه امید در قلبش بکارم ... غم از دل اندوهگینی بزدایم ... دست افتاده ای بگیرم ... از خطای خطاکاری بگذرم ... امروز میخواهم بر روی هر چه نامهربانی خط بطلان بکشم؛ میخواهم به مردم شهر سبد سبد لبخند هدیه کنم. امروز سه شنبه است و من به عشق تو مهربانتر از هر روزم، مهربان من 🙂 ✍️علی ملک جانی گروه فرهنگی و هنری ماهو🌱 #انجمن‌نویسندگی #سه‌شنبه‌های‌مهدوی #بسیج‌دانشجویی‌دانشگاه‌‌بین‌المللی‌قم 🆔 @QomBasij

غزه، زخمی عمیق بر پیکر جهان، این روزها در خون و آتش می‌سوزد. ناله‌های کودکان در زیر آوارها، هق‌هقِ مادرانِ چشم‌انتظار، و فریادهای پدرانِ داغدار، در آسمانِ دودگرفته‌اش طنین‌انداز است. خانه‌ها، خاطره‌ها، و آرزوها، همه در کامِ آتشِ جنگ خاکستر شده‌اند. آب، این مایهٔ حیات، به حسرتی بدل گشته و غذا، این قوتِ جان، به رویایی دست‌نیافتنی. دارو، این تسکین‌بخشِ درد، در میانِ رنج‌دیدگان کمیاب است و امید، این چراغِ راه، در دل‌ها، رو به خاموشی می‌رود. آوارگی، رنجی مضاعف بر زخم‌هایشان می‌افزاید. در چادرها و پناهگاه‌های ناامن، سایه‌ها ،در کمین نشسته‌اند و ترس، همدمِ شب‌های بی‌ستاره‌شان شده است. جهان، نظاره‌گرِ این فاجعهٔ انسانی است. دستانِ یاری به سوی غزه دراز شده‌اند، اما این کمک‌ها، مرهمی ناکافی بر این دردِ جانکاه است. امید است که آتشِ جنگ خاموش شود و غزه، دوباره روی آرامش را ببیند. باشد که صلح، چون کبوتری سفید، بر فرازِ این سرزمینِ رنج‌دیده به پرواز درآید. ✍️حیدر محمد غفوری گروه فرهنگی و هنری ماهو🌱 #انجمن‌نویسندگی #بسیج‌دانشجویی‌دانشگاه‌‌بین‌المللی‌قم 🆔 @QomBasij

نه دست مانده نه تاب و توان به پیکر من تو را چگونه بغل گیرم آه مادر من؟! مرا به دست دعای شگفت خود بسپار که آزمون غریبی ست در برابر من مگر نه اینکه در آوار ترس و تنهایی فرشته‌ای که تو بودی رسید در بر من مرا گرفت خیال تو تنگ در آغوش چقدر دست نوازش کشید بر سر من مرا به خانه ببر مادرم! ببین! جنگ است بگو کجاست تفنگم؟ کجاست سنگر من؟ در آن حیاط چه شد خاطرات شیرینم چه تلخ‌ سوخته زیتون سایه‌گستر من چه مانده از پسرت-آن همیشه بازیگوش-؟ مرا ببخش و حلالم کن ای صنوبر من! مرا بس است همین نیم جانِ خیره به تو مرا بس است همین روزیِ مقدّر من تو سر نداری و من، دست... عصر دلگیری‌ست تو را چگونه بغل گیرم آه مادر من... ✍میلاد عرفان پور گروه فرهنگی و هنری ماهو🌱 #انجمن‌نویسندگی #بسیج‌دانشجویی‌دانشگاه‌‌بین‌المللی‌قم 🆔 @QomBasij

بسم رب المهـ(عج)ـدی ✨️ می گویند دختر لبخند زیبای خداست ... می گویم چرا اینگونه نباشد آنگاه که نام زیبای زهرای مرضیه که ریحانه رسول مهربانی ها بود و محبوبه آفریدگار ... زینب کبری که زینت پدری بود که خود فخر آفرینش است ... و فاطمه معصومه که پدری چون موسای آل رسول مدال زرین "فداها ابوها" بر سینه اش نشاند، بر تارک عالمیان می درخشد. می‌گویند پروردگار دختر را آفرید تا زمین از فرشتگان بی بهره نباشد ... می گویم فرشتگان بر استان‌ بوسی این اسماء مقدس مباهات میکنند و گوی سبقت از یکدیگر می ربایند ... بابای مهربانم‌ ... آرزو داشتم همچون ام ابیها، مرهمی بودم بر جراحات قلب پر دردت ... یا همچون عمه‌ جانت، زیب و زیور وجود نارنینت می بودم ... و یا چون بانوی کریمه، مایه مباهات تو، اما ... دست ما کوتاه و خرما بر نخیل ... به ناتوانی خود معترفم و از کوتاهی و قصور خود آگاه، اما .‌‌.. به یک‌ نگاه تو تطهیر می شود دل من ... نگاه مهربانت را از لحظه لحظه زندگی ام بازمگیر، مهربان ترین پدر ... ✍️ علی ملک جانی گروه فرهنگی و هنری ماهو🌱 #انجمن‌نویسندگی #بسیج‌دانشجویی‌دانشگاه‌‌بین‌المللی‌قم 🆔 @QomBasij

"بسم رب القلم " 《شعر با موضوع شهید خدمت ابراهیم رئیسی..》 در خدمت وطن بودن چه با عزت است این جان فدایی والای هر ارزش و قیمت است در گوش لاله سرخ شهادتین خواندی که بوی لاله پر ز عطر شهادت است ما را به راه راستین تو سر به طاعت است زیارت مزار تو خود عین شفاعت است گلچین روزگار چون تو گلی که چید هر بوستان و گلشنی در انتظارت است دشنام گوی تو در اوج ندامت است شعار ملت برای تو، عرض ارادت است محب تو باشد، هر که هست گشوده سوی او باب صلابت است قصه زندگانی ات پر ز حکایت است سراسر شجاعت و پر ز شهامت است ما ملتی که، خواهان شهادتیم این خواهش ما عین صداقت است اسیر تن بودن خود یک اسارت است عهد خواهران تو حجب و نجابت است دعای خیرت دریغ ما مکن که هر دعای تو رو به اجابت است.. گروه فرهنگی و هنری ماهو🌱 ✍️ شاعر: فاطمه سادات حسینی کیا #انجمن‌نویسندگی #بسیج‌دانشجویی‌دانشگاه‌‌بین‌المللی‌قم 🆔 @QomBasij

برای سالگرد شهادت مردی که رفت،ولی ماندگار شد... آقای رئیسی... نمی‌دانم باید به شما بگویم "شهید"؟ "رئیس‌جمهور شهید"؟ یا فقط همان چیزی که در دلم مانده؛ "حاج آقا"... اجازه بده همین‌طور خودمانی صدایت بزنم،مثل وقت‌هایی که سخنرانی‌ات را گوش می‌دادم و تو را نه فقط رئیس‌جمهور، که پدری دلسوز،معلمی مهربان و رفیقی بزرگ می‌دیدم. من یک دانشجوی ساده‌ام...از آن‌هایی که شاید حتی فرصت نداشتم از نزدیک با شما دیدار کنم. نه جزو تیم دولت بودم،نه مسئول فرهنگی دانشگاه، نه خبرنگار.اما با تمام وجودم حس می‌کردم که به ما فکر می‌کنی.وقتی از عدالت حرف می‌زدی،انگار مستقیماً با من حرف می‌زدی.وقتی از امید می‌گفتی،انگار می‌خواستی نگذاری زیر بار این همه فشار تحصیل و آینده‌ی مبهم، ناامید شوم. حاج آقا... چرا ما قدر بعضی‌ها را دیر می‌فهمیم؟ چرا تا وقتی هستند،حضورشان را نادیده می‌گیریم؟ راستش را بخواهی،تو را بیشتر وقتی شناختم که دیگر نبودی.وقتی اسم تو با واژه‌ی «شهادت» کنار هم قرار گرفت،دلم لرزید... از آن روز تا حالا،ده ها فیلم از تو دیدم،سخنرانی‌هات را گوش دادم، خاطره‌هایت را خواندم.کاش زودتر می‌فهمیدم با چه گوهری روبه‌رو هستیم. شهید شدی آقای رئیسی... چه واژه‌ای سنگین‌تر از این؟ چه باری بر دوش دل‌هایمان گذاشت این خبر؟ تویی که همیشه بی‌صدا می‌آمدی،بی‌ادعا می‌رفتی،بی‌هیاهو می‌جنگیدی و بی‌منت خدمت می‌کردی.تویی که بغض محرومان را می‌فهمیدی،اشک یتیم را می‌دیدی... حالا خودت رفتی و داغی بزرگ بر دل‌مان گذاشتی. امسال،یک‌سال گذشته،اما هنوز جای خالی‌ات پر نشده... شاید هیچ‌وقت هم پر نشود.هرجا می‌رویم، رد پای تو مانده. نگاهت در چشم‌های پسرکی هست که در روستایی دوردست تو را دید و لبخند زد.بغضت را در سکوت پیرمردی می‌بینم که می‌گفت: «آقای رئیسی از نزدیک به حرف‌هایم گوش داد.» یادت را در نماز ساده‌ی آن زن روستایی حس می‌کنم که تو را دعا می‌کرد،و حالا برایت فاتحه می‌خواند. شهید ابراهیم رئیسی،میدانم که اکنون در آسمانها،در کنار شهدای راه وطن آرام گرفتهای.اما بدان که خون تو،درخت امید را در این خاک آبیاری کرده است.نسل های آینده،از تو خواهند گفت؛از مردی که با سادگی و اقتدار،تاریخ ساز شد. ✍️احمدشرفی #انجمن‌نویسندگی #بسیج‌دانشجویی‌دانشگاه‌‌بین‌المللی‌قم 🆔 @QomBasij

🔸️تشریح قیام خونین ۱۵ خرداد 🔹️ امام خمینی در ۱۳ خرداد ۱۳۴۲ (عاشورا) با سخنرانی تندی علیه حکومت پهلوی و تشبیه آن به بنی‌امیه، زمینه‌ساز دستگیری خود در شب ۱۵ خرداد شد. با انتشار خبر بازداشت ایشان، اعتراضات گسترده‌ای در تهران، قم، ورامین و چند شهر دیگر آغاز شد. در قم، مردم به سمت حرم حضرت معصومه (س) حرکت کردند و اولین شهدا چهار زن بودند. در تهران، تظاهرات به سمت کاخ مرمر و رادیو ادامه یافت، اما با سرکوب شدید مواجه شد. در ورامین، هزاران کفن‌پوش (عمدتاً دهقانان) به سمت تهران حرکت کردند که در سه‌راه باقرآباد هدف تیراندازی نیروهای نظامی قرار گرفتند. 🔹️ دولت اسدالله علم با دستور مستقیم محمدرضا پهلوی، به شدت معترضان را سرکوب کرد. تانک‌ها و هواپیماها برای ترساندن مردم به کار گرفته شدند و ساواک با عوامل خود در میان مردم، به آتش‌زدن مغازه‌ها و کتابخانه‌ها پرداخت تا قیام را ارتجاعی نشان دهد. مراجع تقلید در ایران و عراق، بازداشت امام را محکوم کردند و گروهی از علما به تهران مهاجرت کردند تا مانع اعدام ایشان شوند. 🔹️ پس از دو ماه، امام آزاد شد، اما بسیاری از یارانش زندانی یا تبعید شدند. حکومت نظامی شش هفته‌ای در تهران و شیراز برقرار شد و رژیم با راه‌اندازی تظاهرات ساختگی، سعی در توجیه جنایت خود داشت. قیام ۱۵ خرداد، اگرچه سرکوب شد، اما روحیه انقلابی مردم را زنده کرد و زمینه‌ساز انقلاب ۱۳۵۷ شد. امام خمینی این رویداد را «یوم‌الله» و نقطه عطف نهضت اسلامی نامید. ✍️محمد طاهری گروه فرهنگی و هنری ماهو🌱 #انجمن‌نویسندگی #بسیج‌دانشجویی‌دانشگاه‌‌بین‌المللی‌قم 🆔 @QomBasij

🔻 غدیر؛ آغاز راه روشن... غدیر، طلوعی برای مسیر حق، برای ولایتی که ریشه در آسمان دارد.☀️ آن‌جا، در داغی خورشید و سکوت صحرا، پیامبر، #حجت را تمام کرد: «من کنت مولاه، فهذا علی مولاه» 💚 فرمانی آسمانی برای ادامه رسالت. غدیر، تاجی‌ست که بر سر عدالت گذاشته شد، و علی|علیه‌السلام|، وارث آن نوری شد که از کوه حرا آغاز شد. #غدیر، نقطه آغاز مکتب امامت است؛ امامتی که در کربلا آزموده شد از غدیر تا عاشورا، هردو یک مسیر است، ولایت، وفاداری و فداکاری. غدیر یعنی شناخت امام، یعنی ولایت‌پذیری، یعنی بستن عهدی عمیق‌تر از اشک و شور، عهدی بر مدار معرفت ما پرچم‌داران امروزی همان ولایتیم، ولایتی که مبنایش «الله اکبر» است... ✍محمد حسین کاردان گروه فرهنگی و هنری ماهو🌱 #انجمن‌نویسندگی #بسیج‌دانشجویی‌دانشگاه‌‌بین‌المللی‌قم 🆔 @QomBasij