#سبک_زندگی_شهـــدا
🌹 شهـــید ابراهیم هادی
یک روز ابراهیم را در بازار ؛ در وضعیتی دیدم که خیلی تعجب کردم.
دوکارتن بزرگ اجناس روی دوشش بود. جلوی یک مغازه ؛ کارتن ها را روی زمین گذاشت.
وقتی کارش تمام شد ؛ جلو رفتم و سلام کردم. بعد گفتم : آقا ابراهیم برای شما زشته ، این کار باربرهاست نه شما!
نگاهی به من کرد و گفت: کار عیب نیست، بیکاری عیبه، این کاری هم که من انجام میدهم برای خودم خوبه، مطمئن میشوم که هیچی نیستم!!! جلوی غرورم رو میگیره! گفتم: اگه کسی شما رو اینطور ببینه خوب نیست ؛ تو ورزشکاری و ... خیلی ها میشناسنت.
ابراهیم خندید و گفت: ای بابا: همیشه کاری کن که اگه خدا تو رو دید خوشش بیاد نه مردم.
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
🌱@Qomtanhamasiri🌱
👌 #سبک_زندگی_شهـــدا
🌟 همسر شهـــید مهدی باکری:
خداییش مهدی هیچ وقت به غذا ایراد نگرفت. خودم آش ماست دوست داشتم و چون بلد بودم درست کردم. یاد رفت نمک بریزم. توی بشقاب خودم نمک میریختم. مهدی هیچی نمیگفت. فکر کردم متوجه نشده. پرسیدم: «مهدی به نظرت چیزی کم نداره؟» گفت: «نه». گفتم: «اما نمکش کمه». گفت: «غذاست دیگه. بینمک هم میشه خورد».
❤️ نکات اخلاقی از نقل این خاطره:
1⃣ ایراد نگرفتن از چیزهای بی ارزش
2⃣ آشکار نکردن عیب دیگران تا خدای نکرده باعث خجالتش نشود
3⃣ تغافل (یعنی خود را به غفلت از دانستن عیب دیگران)
4⃣ اهمیت ندادن به مسائل کوچک مثل نمک غذا
🌿@Qomtanhamasiri🌿