🅾 مقایسهای تحقیرانه!
⭕️ به پدری گفتند از درس فرزندت راضی هستی؟ گفت بله. گفتند معدلش چند شده است؟ گفت پانزده. به او گفتند این معدل که خوشحالی و رضایت بخشی ندارد، از چه خوشحال و راضی هستی! گفت فرزند من نفر دوم کلاس است. پایین ترین معدل کلاس 12 بوده و اکثر بچه ها معدلشان از او پایین تر است. چرا از او راضی نباشم! او برای من در مقایسه با دوستانش، رضايت بخشی را حاصل می کند و به او تبریک می گویم بابت این رشد و پیشرفت!
🔶 بسياری از مقایسه های سیاسی امروز ما حُکم این داستان پدر و پسر را دارد. عادت کرده ایم، یادمان داده اند که خود را همیشه با ضعیف ترین ها مقایسه کنیم. خو گرفته ایم به مقایسه با ضعیفان و نحفیان سیاسی. مثل دانش آموزی که امتحان خود را خراب کرده است و به خانه می آید و فرار رو به جلو می کند و می گوید پدر! مادر! من بهترین کلاس شده ام! چطور؟ مامان امروز خیلیا افتادند و بعضی ها هم 11 و 12 گرفتند اما من 15 گرفتم. این افراد فقط پُشت سر خود را می ببینند. عادت کرده اند پایین را نظاره کنند و نه بالا. انگار که نه انگار قرار بود 20 بگیرد اما امروز به 15 خود می نازد و فخر می فروشد.
🔸 این مدل مقایسه در فضای سیاسی امروز کشور مصادیق متعددی دارد. یک مثال کلی و یک مثال جزئی میزنم.
یکی از مقایسه های معمول و مورد علاقه بسیاری از دلسوزان جمهوری اسلامی، مقایسه عملکرد نظام جمهوری اسلامی با نظام شاهنشاهی و طاغوتی پهلوی است. مقایسه ای که در طی آن کلی آمار و ارقام و اطلاعات ردیف می شود که اثبات کند ما به عنوان نظام الهی و اسلامی که مدعی برپایی عدالت در جامعه ایرانی بوده است، از رژیم سفاک و طاغوتی پهلوی کارآمد تر بوده ایم و بهتریم! مقایسه ای بس ذلیلانه و حقیرانه. مقایسه ای که در دل خود، کوچک بینی و خود حقیر پنداری را صادر می کند. مقایسه ای که در جهت اثبات خویشتن متوسل به ناکارآمدی های خائنانه خاندان پهلوی می شود!
🔸 دیگر مقایسه ای که حقیقتا انسان را عذاب می دهد مقایسهای هست که این روزها برخی حامیان دولت سیزدهم انجام می دهند. مقایسه ابراهیم رئیسی و اصحابش با حسن روحانی و حواریونش. مقایسه دولتی که مدعای انقلابی، عدالتخواه و مردمی بودن را یدک می کشد با ضعیف ترین، ناکارآمد ترین و بی عُرضه ترین دولت تاریخ انقلاب اسلامی. مقایسه ای که مصداق اتم و اکمل نعل وارونه زدن است. مقایسه ای که شاید بتوان گفت از فحش بدتر است! این جنس پردازش مسائل تنها یک خروجی دارد؛ خودتحمیقی مومنانه. خودتحمیقی مؤمنانه ای که تو را به وضع موجود راضی می کند و وجدانت را آرامش می دهد که الحمدلله اینها دیگر حسن روحانی نیستند! اینها حداقل خون به دل آقا نمی کنند و گوش به فرمانند و تمام.
🔸مقایسه با شاه و حسن روحانی هم تا یکجایی جواب می دهد. شاید هنوز هم برای برخی جذاب باشد و نقش قرص آرامش بخش را ایفا کند اما حداقل امروز دیگر برای بسیاری از مردم این مدل مقایسه ها رنگ و لعابی ندارد. این دیالوگ تکراری شده است. دیالوگ تکراری زدگی می آورد. تجدید نظر بفرمایید. خدای نکرده دیر می شود.
🔸 سوال؛ پس با چه مقایسه کنیم؟ چگونه کارآمدی و توفیق و یا عدم توفیق نظام یا دولت را بسنجیم؟ با شعارهایش، با وعده هایش، با اهدافش، با سخنان رهبرانش، با خودش. جمهوری اسلامی و دولت سیزدهم را باید با خودش مقایسه کرد. حکومت های پیشرفته و دوران حکمرانی علی(ع) پیشکش، نیازی نیست، می گوییم شرايط متفاوت است و... سلمنا. اما با خودشان که می توانیم مقایسه کنیم. با انتظاراتی که خودشان آفریدند که می توانیم مقایسه کنیم. دهها وعده و وعید داده اند با همان ها مقایسه کنید. با «گذشته» و «هستها» مقایسه نکنید، با «بایدها» مقایسه کنید. با آنچه قرار بوده باشد و نیست مقایسه کنید. وگرنه مطمئن باشید تا زمانی که ما عملکردمان را با دیروزی ها و گذشتگان آنهم نه خوبان و شایستگان بلکه ضعیفان و عاجزان سیاسی مقایسه کنیم، در بر همان پاشنه می چرخد که امروز می چرخد.
✍علی ریاحی پور
#دولت_سهمیهای
#ریاست_رئیسی_بر_دولت_روحانی
#صاحب_تحلیل_باشیم