eitaa logo
فصلنامه قرآنی کوثر
141 دنبال‌کننده
887 عکس
201 ویدیو
507 فایل
ارائه معرفی مجله قرانی کوثر و مباحث قرآنی جدید
مشاهده در ایتا
دانلود
سبک زندگی قرآنی(۲۴) عدم اطاعت وتبعیت از یهود ونصارا يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ كافِرِينَ‌( ال عمران:۱۰۰) اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! اگر از گروهى از اهل كتاب اطاعت كنيد، شما را بعد از ايمانتان به كفر باز مى‌گردانند. فردی از يهوديان به نام شاس‌بن قيس، وقتى صفا و صميميّت مسلمانان مدينه به خصوص دو قبيله اوس وخزرج را ديد بسيار ناراحت شد و با خود گفت: اين دو قبيله روزگارى با هم جنگ مى‌كردند، ولى حالا در سايه رهبرىومديريّت محمّد (صلى الله عليه و آله) در كنار هم با صلح و صفا زندگى مى‌كنند، اگر اين وضع ادامه داشته باشد، كيان يهود در خطر است. او با برنامه‌ريزى، گروهى را با خود همراه وجوانى را در ميان مسلمانان مأمور كرد تا با يادآورى خاطرات درگيرى‌هاى «بُغاث»- محلّى كه بين دو قبيله جنگ واقع شده بود- آنان را تحريك كند. آن جوان چنين كرد و عواطف آنان را تحريك کرده، نزديك بود كه نزاع و درگيرى سختى شعله‌ور شود. رسول خدا (صلى الله عليه و آله) ضمن دعوت به آرامش، به آنان هشدار داد و آنها را از توطئه‌ى دشمن باخبر ساخت. آنها سلاح را بر زمين گذاشته، يكديگر را در آغوش گرفته واز عمل خود پشيمان شدند. به گفته‌ى مفسّران، در اين حادثه اين آيه و دو آيه‌ى قبل نازل شد كه متضمّن توبيخ و سرزنش اهل كتاب و هشدار به مسلمانان است. بر اساس این ایه ۱- پيروى از دانشمندان منحرف اهل كتاب سبب ارتداد است. «إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً ؛؛يَرُدُّوكُمْ» ۲-عمل، در عقيده اثر مى‌گذارد. اطاعت از منحرفان، سر از انحراف عقيده در مى‌آورد. «إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً ؛؛ يَرُدُّوكُمْ» ۳-چون اطاعت از كفّار منجر به كفر مى‌شود، پس تبرّى و برائت از آنان لازم است. «إِنْ تُطِيعُوا فَرِيقاً ؛. يَرُدُّوكُمْ» ۴- نتيجه پيروى از بيگانگان، كفر و بدعاقبتى است. «يَرُدُّوكُمْ بَعْدَ إِيمانِكُمْ كافِرِينَ» . تفاسير مجمع‌البيان، روح‌البيان، روح‌المعانى، كبير، قرطبى، مراغی
پای درس اخلاق امام خامنه ای(۲) علامت دل پاک و نورانی از وصایای رسول الله صلی الله علیه و آله به اباذر غفاری علیه الرحمة : يا اَباذَرٍّ: اِذا دَخَلَ النُّورُ الْقَلْبَ اِنْفَسَحَ الْقَلْبُ وَ اسْتَوْسَعَ قُلْتُ: فَما عَلامَةُ ذلِكَ؟ بِاَبى اَنْتَ وَ اُمّى يا رَسُولَ اللّهِ قالَ: اَلاِنابَةُ اِلى دارِالْخُلُودِ وَ التَّجافى عَنْ دارِ الْغُرُورِ وَ الاِسْتِعْدادُ لِلْمَوْتِ قَبْلَ نُزُولِهِ. ( مکارم الاخلاق ،ص ۴۶۴ ) ✅ وقتی نور هدایت الهی در دل کسی وارد شود آن دل گسترۀ وسیعی پیدا می کند. و آماده پذیرش حقایق می گردد.البته عمل انسان یکی از مهمترین عوامل برای اراده ی هدایت از سوی پروردگار و نورانیّت دل هاست ؛ هرچند عوامل دیگری هم هست. جناب ابوذر می پرسد :« علامت دل نورانی چیست؟ » حضرت می فرماید: علایم دل نورانی این است که : ✅ اوّل؛ میل و کشش رجوع به دارِ خلود و جهان ابدی در دل باشد که این دارِ فنا و بلا – که در آن هستیم- دامن ما را نگیرد و گرایش انسان به آن طرف باشد. ✅ دوم ؛ برچیدن از دار غرور و دار فریب ها. نشانه ی دل نورانی این است که ، انسان از این جاذبه ها و علایق تجافی (دوری) کند . یعنی خود را بالا نگیرد و دامن چیند. ✅ سوم : خود را آماده مردن کند،پیش از آنکه مرگ سراغ او بیاید. مردن خبر نمی کند. هیچ یک از من و شما خبر نداریم ،تا یک ساعت دیگر چه خواهد شد.برای مرگ آماده باشیم. علامت دل پاک و نورانی اینهاست. [ احسان طریق الاسلامی، مکارم ولایت، رهنمودهای اخلاقی تربیتی مقام معظم رهبری طریق معرفت ثقلین ، چاپ دوم ، ۱۳۹۶ ، ص۸۶ ]
از عالمی پرسیدند آدرس امام زمان کجاست؟ کجا میشود حضرت را پیدا کرد؟ عالم گفت: آدرس حضرت در قرآن کریم آیه آخر سوره قمر است که میفرماید: هرجا که صدق و درستی باشد، هر جا که دغل کاری و فریب کاری نباشد، هرجا که یاد و ذکر پروردگار متعال باشد، امام زمان آنجا تشریف دارد.
منبر خالصانه عارفی با شاگرد خود زندگی می‌کرد. روزی شاگرد با اجازۀ استادِ خود بجای عارف بر منبر رفت و موعظه کرد.چون از منبر پایین آمد مردم او را بسیار تحسین کردند. عارف چون چنین دید، در همان مجلس بر سخنرانی او ایراد زیادی گرفت و شاگرد ناراحت شد. مجلس تمام شد و عارف و شاگرد به منزل برگشتند. شاگرد از دست عارف ناراحت بود. گفت: استاد! چرا عیب‌های بنی اسرائیلی گرفتی و چه ضرورت بود در جمع آن‌ها را بگویی، آن هم بعد از این‌ که مردم مرا ستایش و تحسین کرده بودند؟! در حالی‌که مردم بعد از منبر از تو تعریف می‌کنند و کسی نیست از تو عیب بگوید، چه شد تو را ستایش شهد است و ما را سم؟عارف تبسمی کرد و گفت: ای شاگرد جوان، تو هنوز از مردم نبریده‌ای و نظر مردم برای تو مهم است. این تعریف‌هایی که از تو می‌کردند درست بود و عیب‌های من غلط! ولی من دلیلی برای این کارم داشتم، تا مبادا این ستایش و تعریف مردم، لذت ارشاد برای خدا و علم را از تو بگیرد و از فردا در منبر بجای این‌ که سخنی گویی که خدا را خوش آید، سخنی گویی که مردمان خدا خوش‌شان آید. اما آنچه مردم از من ستایش می‌کنند برای من مهم نیست. چه ستایش کنند و چه سرزنش کنند هر دو برای من یکی است. چون سنی از من گذشته است و حقیقت را دریافته‌ام. من مانند پرنده‌ای هستم که پَر درآورده‌ام و روزی اگر مردم بر شاخه‌ای که نشسته‌ام آن را ببُرند، به زمین نمی‌افتم و پرواز می‌کنم ولی تو هنوز پَرِ پروازت کامل نشده است. این مردم تو را بالای سر بُرده و بر شاخۀ درختِ طوبی می‌نشانند؛ اما ناگاه و بی‌دلیل شاخۀ زیر پای تو را می‌بُرند و سرنگون‌ات می‌کنند. این مردم امروز ستایش‌ات می‌کنند و تو را نوش می‌آید و فردا ستایش نمی‌کنند و تو را از منبر و سخنرانی بیزارت می‌کنند. به ناگاه شاگرد دست استاد بوسید و گفت: استاد! الحق که نادانِ نادانم.
سبک زندگی قرآنی(۲۵) در پی کمال ایمان وتقوا باشید. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ‌ال عمران:۱۰۲) اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! از خداوند پروا كنيد آن گونه كه سزاوار تقواى اوست و نميريد مگر اين‌كه مسلمان باشيد. هر كمالى مثل ايمان، علم و تقوا، داراى مراحلى است. مرحله‌ى ابتدايى ومراحل بالاتر، تا مرحله كمال مطلق. در قرآن مى‌خوانيم: «رَبِّ زِدْنِي عِلْماً» «1» خدايا! دانش مرا زياد كن.و يا در دعاى مكارم‌الاخلاق مى‌خوانيم: «بلّغ بايمانى أكمل الايمان» خداوندا! ايمان مرا به كمال برسان.در اين آيه نيز مى‌خوانيم: «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ» عالى‌ترين درجه‌ى تقوا را پيشه كنيد. ۱- مؤمن، هر روز بايد مرحله‌ى بالاترى را بپيمايد. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ» ۲- تقواى واقعى، در سايه ايمان به مبدأ ومعاد است. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ» ۳-تقوا، رمز حسن عاقبت است. «اتَّقُوا اللَّهَ . تَمُوتُنَّ . مُسْلِمُونَ» ۴- ايمان آوردن كافى نيست، با ايمان ماندن لازم است. پايان كار از شروع آن مهم‌تر است. «لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» ۵- اسلام، نه تنها چگونه زيستن را به ما مى‌آموزد، بلكه چگونه مردن را نيز به ما آموزش مى‌دهد. «لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» ۶- انسان در سرنوشت وعاقبت خود نقش دارد. «لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ» ۷- اسلام، هم به كيفيّت تقوا توجّه دارد وهم به تداوم آن تا پايان عمر. «اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقاتِهِ وَ لا تَمُوتُنَّ إِلَّا وَ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ»     
سبک زندگی ولقمه حرام اثر لقمه حرام در بدبختی و هلاکت انسان ️مرحوم ملا احمد نراقی ‏رحمه ‏الله در كتاب «معراج السعادة» مال حرام را از بزرگ‌ترین عوامل هلاكت انسان و مهم‌ترین موانع رسیدن به سعادت [دنیوی و اُخروی] معرفی می‌كند و می‌فرماید:«بیش‌تر كسانی كه به هلاكت رسیده‌اند، به سبب خوردن مال حرام بوده و اكثر مردمی كه از فیوضات و سعادات محروم مانده‌اند، به واسطه آن است... كسی كه تأمل كند، می‌داند كه خوردن حرام، اعظم حجابی است كه بندگان را از وصول به درجه ابرار [باز داشته] و قوی‌تر مانعی است برای اتصال به عالم انوار.»ایشان در ادامه می‌فرماید: «آری، دلی كه از لقمه‌ حرام روییده شده باشد كجا و قابلیت انوار عالم قدس كجا؟ و نطفه را كه از مال مردم به هم رسیده باشد با مرتبه رفیعه انس با پروردگار چه كار؟ چگونه پرتو لمعات عالم نور، به دلی تابد كه بخار غذای حرام، آن را تاریك كرده؟ و كی پاكیزگی و صفا از برای نفس حاصل می‌شود كه كثافات مال مشتبه آن را آلوده و چرك نموده است.
به سبز و سرخ و سپیدت گره زدم دل را که شعله‌وار بسوزم هرآنچه باطل را محمدرضا وحیدزاده
شهادت امتحان دوست‌داران خداوند است اگر وقت شهادت چهره‌هاشان غرق لبخند است مجتبی خرسندی
خوشا سری که سر دار آبرومند است به پای مرگ چنین سجده‌ای خوشایند است محمّد رسولی
قطره ی گمشده را نقطه ی پایان، حرم است مقصد آخر یک رود پریشان ،حرم است جان هر گنبد و گلدسته به جانش بسته است خود جمهوری اسلامی ایران، حرم است زهرا سپهکار
کوهی کنار کوه، چه سنگین به خون نشست کوهی که هیچگاه به ذلّت کمر نبست حامدفخری‌زاده
سرو است و به ایستادگی متّهم است از شش‌جهت آماج هزاران ستم است شعرم همه ارزانی این یک مصراع جمهوری اسلامی ایران حرم است میلاد عرفانپور
سبک زندگی قرآنی (۲۶) با دشمنان اسلام دوستی نکنید يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ لا يَأْلُونَكُمْ خَبالًا وَدُّوا ما عَنِتُّمْ قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ وَ ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ قَدْ بَيَّنَّا لَكُمُ الْآياتِ إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ‌(ال عمران،۱۱۸) اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد! از غير خودتان همراز نگيريد. آنان در تباهى شما كوتاهى نمى‌كنند، آنها رنج بردن شما را دوست دارند. همانا كينه و دشمنى از (گفتار) دهانشان پيداست و آنچه دلشان در بردارد، بزرگتر است. به تحقيق ما آيات (روشنگر و افشاگر توطئه‌هاى دشمن) را براى شما بيان كرديم اگر تعقّل كنيد. «بِطانَة» به لباس زير گفته مى‌شود كه به «بَطن» و شكم مى‌چسبد. اين كلمه، كنايه از مَحرم اسرار است. «خَبال» به معناى نابودى فكر و عقل است. «عَنَت» به معنى سختى و رنج، و «يَألُون» به معنى كوتاهى كردن در انجام كار است.دشمن براى ما چه آرزو مى‌كند؟ اگر به واژه‌ى «وَدَّ» در قرآن بنگريم، آرزوهاى دشمنان را درباره خود در مى‌يابيم: غفلت از سلاح وسرمايه خود. «وَدَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ تَغْفُلُونَ عَنْ أَسْلِحَتِكُمْ وَ أَمْتِعَتِكُمْ(نساء: ۱۰۲) ۲-ضعف و سستى و مداهنه و سازش‌كارى. «وَدُّوا لَوْ تُدْهِنُ فَيُدْهِنُونَ» (قلم:۹) ۳- رنج و فشار و به زحمت افتادن. «وَدُّوا ما عَنِتُّمْ» ۴-ارتداد و بازگشت از دين. «وَدَّ كَثِيرٌ مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ لَوْ يَرُدُّونَكُمْ مِنْ بَعْدِ إِيمانِكُمْ كُفَّاراً»(بقره:۱۰۹) آیه ۱۱۸ ال عمران در خصوص سبک زندگی سیاسی،اجتماعی، اقتصادی ونظامی مومنان تاکید دارد: ۱-بيگانگان را مَحرم اسرار خويش قرار ندهيم. «لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ» وجود مستشاران خارجى در كشورهاى اسلامى، ممنوع است. ۲- رازدارى، يك وظيفه‌ى قطعى است. «لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ» ۳- هر مسلمانى هم كه مصداق‌ «دُونِكُمْ» باشد، نبايد محرم اسرار قرار گيرد، زيرا در ميان مسلمانان نيز افراد فتنه‌جو و جاسوس، كم نيستند. «لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ ...» ۴- ملاك دوستى و روابط صميمانه‌ى مسلمانان با ساير جوامع بايد ايمان باشد.«لا تَتَّخِذُوا بِطانَةً مِنْ دُونِكُمْ» ۵- دشمن در ضربه زدن به فكر و انديشه كوتاهى نمى‌كند. «لا يَأْلُونَكُمْ خَبالًا» ۶- دشمنان با شگردهاى گوناگون با ما برخورد مى‌كنند: الف: فساد. «لا يَأْلُونَكُمْ خَبالًا» ب: فشار. «وَدُّوا ما عَنِتُّمْ» ج:نفاق. «ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ» ۷-دشمنان خود را بشناسيد و هشيار باشيد، آنان ذرّه‌اى در توطئه و فتنه عليه شما كوتاهى نمى‌كنند. «لا يَأْلُونَكُمْ خَبالًا وَدُّوا ما عَنِتُّمْ» ۸- اوامر و نواهى الهى، دليل و فلسفه دارد. اگر شما را از روابط صميمانه با دشمنان نهى مى‌كند، به خاطر آن است كه آنان در توطئه عليه شما كوتاهى نمى‌كنند. «لا تَتَّخِذُوا .؛ لا يَأْلُونَكُمْ» ۹-از كوزه همان برون تراود كه در اوست. از دشمن انتظارى جز بغض و كينه‌نيست. «قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ» ۱۰- دشمنان خود را از تبليغات آنان بشناسيد. «قَدْ بَدَتِ الْبَغْضاءُ مِنْ أَفْواهِهِمْ» ۱۱- روابط صميمى با دشمنِ توطئه‌گر، نشانه‌ى بى‌عقلى است. برخورد صميمانه، با افراد بى‌صفا، كم عقلى است. «ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ ... إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ» ۱۲- خداوند به درون همه آگاه است و نقشه‌هاى دشمنان اسلام را افشا مى‌كند.«وَ ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ أَكْبَرُ» دشمنان شما منافق هستند، ظاهر و باطنشان يكى نيست. «ما تُخْفِي صُدُورُهُمْ» ۱۴-خداوند با معرّفى روحيات دشمن، با شما اتمام حجّت كرده است. «قَدْ بَيَّنَّا الْآياتِ» ۱۵- مؤمن بودن مسأله‌اى است و عاقل بودن مسأله ديگر، لذا در اين آيه خداوند به مؤمنان مى‌فرمايد: كفّار را محرم اسرار خود قرار ندهيد، اگر عقل داريد. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ... إِنْ كُنْتُمْ تَعْقِلُونَ
رهبر معظم انقلاب در دیدار خانواده آیت‌الله مصباح یزدی: بزرگداشت جناب آقای مصباح یکی از واجبات کارهای حوزه و روحانیت و ماها و همه است و بزرگداشت ایشان به معنای زنده نگه‌داشتن جهت‌گیری ایشان و راه ایشان است. مرحوم آقای مصباح یک خصوصیات منحصربه‌فردی داشتند که من در مجموعه فضلای برجسته قم که از قدیم می‌شناختیم، و حالا هم  بحمدالله برکات بعضی‌شان ادامه دارد، نگاه می‌کنم، جامع این خصوصیّات را کسی مثل مرحوم آقای مصباح مشاهده نمی‌کنم؛ علم فراوان، فکر خوب و نوآور، بیان رسا و واضح، انگیزه‌ی تمام‌نشدنی و بی‌نظیر، خلقیات و رفتارهای شایسته و برجسته، سلوک و معرفت و توجه معنوی و مانند اینها؛ مجموع اینها را واقعاً انسان نمی‌تواند پیدا کند؛ اینها در آقای مصباح جمع بود.
اهم رهنمود های امام خامنه ای در دیدار با بانوانان، به مناسبت ولادت حضرت فاطمه زهراء(س)۱۴-۱۰-۱۴۰۱ * زنان فرزانه‌ی ما، کارآمد ، مجرب ، دانشمند ، عاقل و فهمیده‌ در رده‌های گوناگون تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری کشور، هستند واین مطلب مهمی است. * در مسئله‌ی زن موضع ما در قبال مدعیان ریاکار غربی موضع مطالبه است، موضع دفاع نیست. یک وقتی سالها پیش در دانشگاه دانشجوها از من پرسیدند شما در فلان قضیه چه دفاعی از خودتان دارید؟ گفتم من دفاعی ندارم، من هجومی دارم. در قضیه‌ی زن این‌جوری است، دنیا مقصر است، دنیا که میگویم یعنی همین دنیای غرب و فلسفه‌ی و فرهنگ غربی موجود البته غرب متجدد به قول خودشان مدرنیته غرب *غرب متجدد در قبال مسئله‌ی زن گناهکارند، مقصرند، جداً، ضربه زدند، جنایت کردند. *جامعه‌ی زن غربی امروز در یک رنج ناخودآگاه در مواردی و آگاه در یک موارد دیگری است. * جهاد هم بر زن، هم بر مرد واجب است منتها جهاد مرد یک‌جور است جهاد زن یک‌جور دیگر است. یعنی همین جنگ مثلاً‌ دفاع هشت ساله زنها هم مکلف بودند، تکلیف داشتند تکلیفشان را هم خوب عمل کردند زنها در این مدت اگر بهتر از مردها عمل نکرده باشند حداقل به اندازه‌ی مردها عمل کردند. * شرح حالهایی که مربوط به همسران شهداست. گمان نمیکنم شما بتوانید یکی از این شرح حالها را بخوانید و در مدت خواندن این، ده بار اشک نریزید، امکان ندارد. *زنهاجهاد میکنند. امر به معروف و نهی‌ از منکر می کنند این هم بر زنان واجب است هم بر مردان واجب است منتها تقسیم نقش شده؛ نقش‌ها یکسان نیست. این نگاه اسلام است، هم یک نگاه مترقی است هم عادلانه است. * نظام سرمایه‌داری غرب یک نظام مردسالار است. در نظام سرمایه‌داری سرمایه بالاتر از انسانیت است. انسانیت انسانها در خدمت سرمایه قرار میگیرد. خب هر انسانی که بیشتر بتواند سرمایه‌آوری کند، سرمایه‌اندوزی کند، ارزشش بیشتر است. مرد گردن کلفت‌تر است، قوی‌تر است. *مدیریت‌های کلان اقتصادی و تجاری و مانند اینها را مردها انجام میدادند. بنابراین در نظام سرمایه‌داری مرد اولویت دارد بر زن. چون رجحان‌ سرمایه بر انسان در مورد مرد بیشتر صادق است. خب، حالا که بنا شد سرمایه جایگاه انسانها را تعیین بکند انسانها یکسان نیستند دیگر طبعاً مختلف‌اند. گفتیم بر طبق این نگاه سرمایه‌سالاری، جنس مرد طبعاً بالاتر از جنس زن است. *مزد زن همین الان در بسیاری از کشورهای غربی برای کارِ مشابه با مرد، کمتر از مرد است. این یک‌جور سوء‌استفاده است که یک علت اینکه در قرن نوزدهم و بعد قرن بیستم، بیشتر قرن نوزدهم، مسئله‌ی آزادی زن مطرح شد برای این بود که زنها را از خانه بکشند بیرون، ببرند کارخانه. از آنها استفاده کنند با مزد کمتر.
آیت‌ الله مجتهدی ره: امام باقر (ع) به شخصی فرمودند: «اگر اراده کردی که بفهمی بهشتی و یا جهنمی هستی، به قلبت مراجعه کن، اگر دیدی اهل طاعت را دوست داری، اهل بهشت و اگر اهل گناه را دوست داری، اهل جهنم هستی و انسان در قیامت با کسی که او را دوست دارد، محشور می‌شود»، در دوره آخرالزمان قلب مؤمن آب می‌شود؛ زیرا گناه را می‌بیند و استطاعت تغییر ندارد
تربیت اعتقادی سردار سلیمانی آیت الله مصباح یزدی (ره) در جلسه درس اخلاق: دین چنین کسانی را مانند حاج قاسم می‌تواند بپروراند که حتی در اوج قدرت و در جلسات رسمی سعی می‌کرد گوشه‌ای بنشیند و به شدت از شهرت و مطرح شدن پرهیز داشت. آن وقت این را مقایسه کنیم با حال خودمان. اگر بیاییم در مجلسی و کسی به ما اعتنا نکند، چه حالی پیدا می‌کنیم؟ مخصوصا اگر کسی فحشی هم به ما بدهد، چه حالی پیدا می‌کنیم؟ آن وقت کسی با این فضائل سعی می‌کرد دوستانش هم او را نبینند. این تربیت دین است. هیچ مکتبی این طور نمی‌تواند افراد را تربیت کند. ما خیال نکنیم دین صرفا یک نماز و روزه و حجّ است، نه اینطور نیست. کسانی باور کرده‌اند که اساس دین در قلب است. اساس دین عشق و محبت و اخلاص و خشیت و خوف و رجا است. اصل دین اینجا است. بقیه رفتارها نمودهایی است که در موقعیت‌های مختلف خودش را نشان می‌دهد. ما باید بیشتر برای قلبمان حساب باز کنیم.بسیاری از ما غافل هستیم و گمان می‌کنیم اگر ولا الضالین را خوب بگوییم دیگر دین را ادا کرده‌ایم. اما این بزرگوار اساس دین را فهمید ریشه‌اش کجا است، به چه چیزی باید بیشتر اهمیت داد و تا لحظه آخر هم دست از این منش‌اش بر نداشت.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◼️ ️سالروز وفات شهادت گونه فاطمه بنت حِزام ( ۷۰ قمری) معروف به ام البنین، همسر امیر المومنین امام علی بن ابی طالب(ع) و مادر علمدار کربلا حضرت ابالفضل العباس سلام الله علیهما تسلیت باد ⚫️ بعد از این دیگر مرا با لقب ‏«امّ البنین» نخوانید 🔹این مادر بزرگوار (امّ البنین) در کربلا نبود. در مدینه برایش خبر آمد که چهار پسر تو در خدمت حسین بن علی علیه السلام شهید شدند. برای این پسرها ندبه و گریه می‏‌کرد. ولی گریه اش برای امام حسین(ع) بیشتر بود 🔹گاهی سر راه عراق و گاهی در بقیع می‌‏نشست و ندبه‌‏های جانسوزی می‌‏کرد. زن‌ها هم دور او جمع می‌‏شدند. مروان حکم که حاکم مدینه بود، با آن‌همه دشمنی و قساوت گاهی به آنجا می‌‏آمد و می‏‌ایستاد و می‏‌گریست. از جمله ندبه‌هایش این است: 🔹ای زنان! من از شما یک تقاضا دارم و آن این است که بعد از این مرا با لقب ‏امّ البنین نخوانید (چون‏ امّ البنین یعنی مادر پسران، مادر شیرپسران)، دیگر مرا به این اسم نخوانید. وقتی شما مرا به این اسم می‏‌خوانید، به یاد فرزندان شجاعم می‏‌افتم و دلم آتش می‏‌گیرد. زمانی من ‏امّ البنین بودم ولی اکنون ‏امّ البنین و مادر پسران نیستم. استاد مطهری٬ حماسۀ حسینی، ج۱، ص۲۲۹-۲۲۸
مبارزات فاطمی ام البنین(س) 🔶همانگونه که حضرت زهراء (س) بعد از شهادت رسول الله‌(ص)، با سخنرانی و خطبه خوانی، راه ندادن آنها برای عیادت، منع از حضور در مراسم تشییع جنازه خود و وصیت به مخفی نگه داشتن قبر، تا امروز پتک سنگینی بر سر غاصبانِ حکومتِ امام علی (ع) فرود آورد و آنها را تا همیشه تاریخ رسوا کرد، حضرت ام البنین نیز بعد از واقعه کربلا شکل دیگری از مبارزه را آغاز نمود. همان مبارزه منفی! که از حضرت فاطمه(س) آموخته بود.لذا با وجود شرایط خفقان در مدینه ای که بعدها واقعه حره در آن واقع شد و جوی خون به راه افتاد تا آنکه قبر پیغمبر (ص) رنگ خون گرفت، از مرگ نهراسید و جلسات روضه مستمر برپا کرد. این جلسات نه در خانه که در جلوی چشم مردم، در قبرستان بقیع بود. حضرت ام البنین هر روز دست عبیدالله فرزند حضرت عباس را می گرفت و به بقیع می آمد و خودش با شعرهای جانسوزی که خود سروده بود مرثیه خوانی می نمود و مردم جمع می شدند و گریه می کردند. ناله های ام البنین صرفا بر خاسته از حس عاطفانه نبود بلکه هدف ام البنین مبارزه منفی با رژیم طاغوت زمانه بود تا هم پیام نهضت عاشورا را زنده نگه دارد و هم از چهره متظاهر دستگاه بنی امیه پرده بردارد و هم افکار عمومی را برای مطالبه حق روشن نماید. لذا عاقبت آن بانو را با عسل زهرآگین مسموم و به شهادت رساندند چنانکه مورخ نامی حاج شیخ علی فلسفی در کتاب زنان نابغه و جناب عبدالعظیم بحرانی در کتاب ام البنین نگاشته اند که بنی امیه همسر امیرالمومنین صلوات الله علیه، را مسموم و به شهادت رساندند ۱-.بر این اساس اگر خواهانیم تا جلسات روضه ما، همچون جلسات روضه و عزاداری فاطمتین(سلام الله علیهما) باشد باید همچون ایشان در روضه هایمان با طاغوت و نفاق زمانه مبارزه کنیم که اگر چنین نباشد عزاداری های ما مثل عزاداری های اهل بیت(ع) نبوده و واضح است که قطعا مورد رضایت خدا و امام عصر ارواحنا فداه نیز نخواهد بود و اگر آن محفل روضه ای اذهان مردم را را از آرمانهای ولایی ایشان دور یا منحرف کند، قطعا آن محفل، شیطانی است! ۲-🔶اساس ازدواج حضرت علی (ع) با حضرت فاطمه بنت حزام (ام البنین) برای تولد و پرورش انسانهایی بود شجاع، وفادار، با بصیرت و هوشیار، تا همگی در راه خدا و در رکاب ولایت برای حفظ دین، جان فشانی کنند. چنانچه امام علی(ع)، برادرش عقیل را مامور کرد تا زنی از قبیله ای شجاع عرب، برای او برگزیند تا با او ازدواج نموده و فرزندانی متولد شوند که همگی شجاع و دلیر باشند. چنانچه این اتفاق افتاد و روز عاشورا، زهیر بن قین، هنگام تحویل دادن پرچم به حضرت عباس، ماجرای ازدواج امام علی(ع) و ام البنین(س) را یاد آوری نمود و گفت: ای عباس! پدرت تو را برای چنین روزی ذخیره کرده بود؛ و چنین شد که عباس (ع) و سه برادرش (عبدالله و جعفر و عثمان) همگی در کربلا، پیشاپیش امام حسین(ع) هوشمندانه جهاد نمودند و دلیرانه به شهادت رسیدند. ۳-🔶حضرت ام البنین(س) در وقت ازدواج با امام علی(ع)، خود کاملا آگاه بود که هدف از این ازدواج، رویش و پرورش سربازان و دلیرانی است تا دست و بازوی ولایت باشند؛ و لذا با بدو ورود به خانه امام علی (ع) اجازه نداد تا با وجود تشابه اسمی با حضرت فاطمه(س)، او را در این خانه، فاطمه صدا بزنند. بلکه خود را کنیز فرزندان حضرت زهرا(س) معرفی نمود و می دانست فرزندانی که خواهد آورد، همگی غلامان و سربازان ولایت هستند. ۴-🔶از آنجایی که سوم و سیزدهم جمادی الثانی، سالگرد شهادت دو بانویی است که هر دو در وقتِ تنگیِ دست و زبانِ ولیِ زمانه، وظیفه خود را خوب شناختند و مبارزات خود را با دستگاه ظلم شروع کردند تا دست و بازوی ولایت باشند، بنابراین پسندیده است از سوم جمادی الثانی تا سیزدهم جمادی الثانی را دهه *یاری ولایت* نام بگذاریم.الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج