سبک زندگی قرآنی
قسمت ۲۹
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ(ال عمران:۲۰۰)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! (در برابر مشكلات و هوسها) استقامت كنيد و (در برابر دشمنان نيز) پايدار باشيد (و ديگران را به صبر دعوت كنيد) و از مرزها مراقبت كنيد و از خداوند پروا داشته باشيد، شايد كه رستگار شويد.اين آيه، در چند مرحله به صبر در برابر انواع حوادث و مصائب توصيه مىكند؛
۱-در برابر ناگوارىهاى شخصى و هوسها صبر كنيد. «اصبروا»
۲-در برابر فشارهاى كفّار، مقاومت بيشتر كنيد. «صابروا»
۳-در حفظ مرزهاى جغرافيايى از هجوم دشمن، حفظ مرزهاى اعتقادى و فكرى، از طريق مباحث علمى و حفظ مرز دلها، از هجوم وسوسهها بكوشيد. «رابِطُوا»
كلمهى «رابطوا» از ريشهى «رباط» به معناى بستن چيزى در مكانى است. به كاروانسرا نيز به اين دليل رُباط مىگويند كه كاروانها در آنجا اتراق كرده و مالالتجاره و اسب و شترها را در آنجا نگه مىدارند. همچنين به قلبى كه محكم و بسته به لطف خدا باشد، رُباط گفته مىشود. كلماتِ «ارتباط»، «مربوط» و «رباط» ريشهى واحدى دارند.در روايات، «رابطوا» به معناى انتظار اقامهى نماز آمده است. گويا مسلمانان دل و جان خود را با پيوندى كه در نماز ايجاد مىكنند، محكم مىسازند.ازامام صادق عليه السلام روایت شده است:«اصبروا على الفرائض» در برابر واجبات صبر كنيد.
«صابروا على المصائب» در برابر مشكلات صبر كنيد.
«ورابطوا على الائمّه» «2» از پيشوايان خود دفاع كنيد.
ازرسول خدا صلى الله عليه و آله روایت شده است «اصبروا على الصَّلَوات الخمس وصابروا على قتال عدوّكم بالسيف و رابطوا فى سبيلاللَّه لعلّكم تفلحون» بر نمازهاى شبانه روزى پايدارى كنيد ودر جهاد با دشمن، فعّال ودر راه خدا با يكديگر هماهنگ باشيد تا رستگار شويد.
۱- در سايهى ايمان، به كمالات مىرسيد. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اصْبِرُوا وَ صابِرُوا »
۲- تا در مشكلات فردى صابر نباشيد، نمىتوانيد در برابر دشمنان دين مقاومت كنيد. ابتدا «اصْبِرُوا» سپس «صابِرُوا»
۳- از ديگران عقب نمانيد، اگر كفّار در كفر خود مقاومت مىكنند، كشته مىدهند و مال خرج مىكنند، شما نيز در راه خدا با جان و مال پايدارى كنيد. «صابِرُوا»
۴- مسلمانان بايد مشكلات يكديگر را تحمل كنند و يكديگر را به صبر سفارش كنند. «صابِرُوا»
۵- اسلام، دين ارتباط است. ارتباط با مردم و خدا و پيامبران. «رابطوا»
۶- صبر و مصابره و مرابطه بايد جهتدار باشد و در مسير تقوا و رضاى الهى قرار گيرد، وگرنه كفّار هم اين امور را دارند. «صابِرُوا وَ رابِطُوا وَ اتَّقُوا اللَّهَ»
۷- اسلام دين جامعى است، صبر و تقوا در كنار توجّه به مرزها بيان شده است. «اصبروا . رابطوا»
۸- تقوا، مرتبهاى بالاتر از ايمان است. «آمنوا ..واتقوا»
۹- صبر، زمينهى رسيدن به سعادت و پيروزى است.
سبک زندگی قرآنی
قسمت ۳۰
گرامیداشت مقام ومنزلت زن
(يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً وَ لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ وَ عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ يَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْراً كَثِيراً )( نساء:۱۹)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! براى شما حلال نيست که:
۱-زنان را به ارث بريد
۲- و بر آنان سخت نگيريد تا بعضى از آنچه را به آنان بخشيدهايد، خود ببريد، مگر آنكه مرتكب فحشاء آشكار شوند
۳- و با آنان به نيكويى رفتار كنيد
۴- و اگر از همسرانتان خوشتان نيامد چه بسا شما چيزى را خوش نداشته باشيد، ولى خداوند، خير فراوان در آن قرار داده باشد.
بر خلاف سنّت جاهليّت، كه گاهى زن نيز به ارث برده مىشد، ممكن است آيه اشاره به اين باشد كه تنها اموال قابل ارث است و همسرِ متوفّى، ارثِ كسى نيست. او خودش مىتواند بعد از فوت شوهرش، همسر ديگرى انتخاب كند.
۱- اسلام، مدافع حقوق زن است. «لا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّساءَ كَرْهاً»
۲- بازپسگرفتن مهريه با زور و اجبار، حرام است. «لا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ ما آتَيْتُمُوهُنَّ»
۳-- تنها در صورتى كه زن در معرض بىعفّتى باشد، مرد حقّ سختگيرى دارد.لا تَعْضُلُوهُنَ .، إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ
۴- با زنان بايد خوش رفتارى كرد. «عاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ»
۵- مرد، سنگزيرين آسياى زندگى است و بايد با خوشرفتارى، بر سختىها شكيبا باشد. (خطاب آيه به مرد است.) لا تَعْضُلُوهُنَ ... عاشِرُوهُنَ
۶- بسيارى از خيرات، در لابلاى ناگوارىهاى زندگى است. يَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْراً ...
۷- حلّ مشكلات خانواده و داشتن حلم و حوصله، براى سعادت فرزندان، بهتر از جدايى و طلاق است. «فِيهِ خَيْراً كَثِيراً»
۸- هميشه خير و شرّ ما همراه با تمايلات ما نيست، چه بسا چيزى را ناخوشايند داريم، ولى خداوند خير زياد در آن قرار داده باشد. زيرا انسان به همهى مصالح خويش آگاه نيست. فَعَسى أَنْ تَكْرَهُوا ... فِيهِ خَيْراً كَثِيراً
سبک زندگی قرآنی
قسمت ۳۱
پرهیز از حرام خواری
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَأْكُلُوا أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْباطِلِ إِلَّا أَنْ تَكُونَ تِجارَةً عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِيماً (نساء:۲۹)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! اموال يكديگر را در ميان خود به باطل نخوريد، مگر اينكه تجارتى با رضايت يكديگر باشد. و خود (و يكديگر) را نكشيد، همانا خداوند نسبت به شما همواره مهربان بوده است.رمز اينكه نهى از قتل، «لا تَقْتُلُوا» بدنبال نهى از حرامخورى، «لا تَأْكُلُوا» آمده است، شايد آن باشد كه سيستم اقتصادى ناسالم، زمينهى قيام محرومان عليه زراندوزان و بروزدرگيرىها و پيدايش قتل و هلاكت جامعه است.
ازامام صادق عليه السلام به هنگام تلاوت اين آيه روایت شده است: كسى كه قرض بگيرد و بداند كه نمىتواند بازپرداخت كند، مال باطل خورده است.از امام باقر عليه السلام در ذيل آيه فرمود: ربا، قمار، كمفروشى و ظلم از مصاديق باطل وحرام خواری است.
ازرسول خدا صلى الله عليه و آله درباره وضو و غسل با آب سرد، آنجا كه خطر جانى دارد روایت شده است: «وَ لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ إِنَّ اللَّهَ كانَ بِكُمْ رَحِيماً».
ازامام صادق عليه السلام روایت شده است: اگر مسلمانى به تنهايى وارد منطقهى كفّار شد و كشته شد، خودكشى كرده است.
كشتن رهبران معصوم از مصاديق خودكشى و به هلاكت انداختن جامعه است، ازامام صادق عليه السلام دربارهى «لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ» روایت شده است: يعنى اهلبيت پيامبر خود را نكشيد.
از این آیه نتیجه می گیریم که:
۱- مالكيّت فردى محترم است و تصرّف در اموال ديگران، جز از راه معاملاتصحيح و بر اساس رضايت، حرام است. لا تَأْكُلُوا ؛؛ إِلَّا . تِجارَةً عَنْ تَراضٍ
۲- جامعه، داراى روح واحد و سرنوشت مشترك است. اموال ديگران را همچون اموال خودتان محترم بدانيد. «أَمْوالَكُمْ بَيْنَكُمْ»
۳- هر نوع تصرّفى كه بر مبناى «حقّ» نباشد، ممنوع است. لا تَأْكُلُوا . بِالْباطِلِ
۴-- داد و ستدها بايد با رضايت طرفين باشد، نه با اجبار واكراه. «عَنْ تَراضٍ مِنْكُمْ»
۵-- جان انسان محترم است، لذا خودكشى ويا ديگركشى حرام است. «لا تَقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ»
۶-- احكام ومقرّرات اسلام پرتوى از رحمت خداست. «كانَ بِكُمْ رَحِيماً»
دتش هرچند زیاد و طولانی باشد هیچ تاثیری نخواهد داشت. چنین شخصی همانند ریاکاری است که آب پاک و شربتی شیرین و عسل مصفایی را با خون و دیگر آلودگیها مخلوط کند و در حجم بسیار به کسی پیشکش کند که قابل استفاده نخواهد بود.
ازرسول خدا (ص) درباره عدم قبولی نماز حرامخوار روایت شده است: مَنْ اکلَ لُقْمَهًْ حَرامٍ لَنْ تُقْبَلَ لَهُ صَلَوهًْ ارْبَعینَ لَیلَهًْ، وَ لَمْ تُسْتَجَبْ لَهُ دَعوَهًْ ارْبَعینَ صَباحاً وَ کلُّ لَحْمٍ ینْبِتُهُ الْحَرامُ فَالنَّارُ اوْلی بِهِ وَ انَّ اللُّقْمَهًْ الواحِدَهًَْ تُنْبِتُ اللَّحْمَ؛ نماز کسی که لقمهاش حرام است تا چهل روز از ارزش چندانی برخوردار نیست و تا چهل روز دعای او مستجاب نمیشود و هر مقدار از بدن که پرورش یافته لقمه حرام باشد سزاوار آتش و سوختن است. (بحارالانوار، ج ۶۳ ص ۴۱۳) البته این به آن معنی نیست که نماز و عبادات از او ساقط میشود و عباداتش صحیح نیست بلکه باید به وظیفهاش عمل کند، اما اعمالش مقبول نخواهد بود.، نه عمره او و نه صلهرحم او، حتّی مال حرام نکاح را هم تباه کرده و خانوادهها را متلاشی میکند. (بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۱)
۵. عدم اجابت دعا: از دیگر آثار حرامخواری این است که دعای چنین شخصی از سوی خداوند اجابت نمیشود. در حدیثی قدسی آمده است که خداوند متعال میفرماید: فَمِنْک الدُّعَاءُ وَ عَلَی الْإِجَابَهًْ فَلَا تَحْتَجِبُ عَنِّی دَعْوَهًْ إِلَّا دَعْوَهًَْ آکلِ الْحَرَام؛ بنده من! تو دعا کن، من اجابت میکنم. بدان که تمام دعاها به پیشگاه اجابت من میرسد، مگر دعای کسی که مال حرام میخورد. (بحارالانوار، ج ۶۳، ص ۳۱۴؛ عده الداعی ص ۹۳۱)
۶. نسلهای ناپاک: آثار لقمه در نسلهای آدمی ظهور و بروز میکند و اینگونه نیست که پس از مدتی تمام شود. اگر از این لقمه نطفهای بسته شود این بچه جز گناه و بدکاری و پلید اندیشی کاری نخواهد کرد. ازامام صادق (ع) روایت شده است: کسب الحرام یبین فی الذریه؛ آثار کسب حرام در نسل آدمی آشکار میشود. (فروع کافی، ج ۱، ص ۳۶۳؛ وسائل الشیعه، حر عاملی، موسسه آلالبیت (قم، اول، ۱۴۰۹ ق، ج ۱۷، ص ۸۲)
۷. عدم شفاعت: از دیگر آثار لقمه ناپاک و حرامخواری این است که آدمی به شفاعت پیامبر (ص) و دیگر شفیعان نخواهد رسید. ابیالعباس مکبر روایت میکند که: در محضر امامباقر (ع) شرفیاب بودم که مردی به نام ابو ایمن حضور آن حضرت رسید و گفت:ای اباجعفر! مردم مغرور شده و مدعی هستند که برای امت، شفاعت پیغمبر اکرم (ص) کافی است. حضرت سخت متغیر شد، به طوری که آثار غضب از چهره مبارکش هویدا گشت و فرمود: وای بر توای ابا ایمن! چگونه این مردم فکر میکنند که [اگر]مرتکب هر منکری شده و امیال خود را انجام دهند و هر لقمه حرامی را خورده و دست درازی به اموال و نوامیس دیگران بکنند، [باز میتوانند]چشم به شفاعت پیغمبر داشته باشند؟ (تفسیر جامع، سیدمحمد ابراهیم بروجردی، انتشارات صدر، تهران ۱۳۶۶ ش، ششم، ج ۵، ۴۱۳)
۸. عذاب الهی: در آیات و روایات از دیگر آثاری که برای حرامخواری بیان شده، عذابهای الهی در دنیا و آخرت است. (نگاه کنید: مکارم الاخلاق، ص ۴۶۸)
برخی از آثار لقمه حرام که در آیات و روایات بیان شده است عبارتند از:
۱. مهر شدن و سیاهی دل: در آیات قرآن بارها تکرار شده که گناهان موجب زنگاری قلب و سیاهی آن و در نهایت دفن و مهر خوردن آن میشود. (شمس، آیات ۷ تا ۱۰؛ مطففین، آیه ۱۴؛ بقره، آیه ۷) وقتی دل انسان بسته شود و راه ادراکی قفل گردد، انسان مطالب را وارونه میفهمد و بر عکس عمل میکند و لذا گرفتار فکر پلید و عمل زشت میشود و حتی به آسانی مرتکب قتل پیامبران و امامان معصوم میگردد. همچنین در روایات معصومان (ع) آمده که لقمههای حرام و درآمدهای ناپاک موجب سیاهی دل میشود. (بحارالانوار، ج ۵۴ ص ۸)
۲. لعنت فرشتگان، کسی که لقمه حرام میخورد مورد لعن فرشتگان قرار میگیرد. ازرسول خدا (ص) روایت شده است: اذا وقعت اللقمه من حرام جوف العبد لعنه کل ملک فیالسماوات و فیالارض؛ هرگاه لقمهای حرام در شکم بندهای از بندگان خدا قرار گیرد، تمام فرشتگان زمین و آسمان او را لعنت میکنند (الدعوات، ص ۵۲؛ و نیز نگاه کنید: مکارم الاخلاق، طبرسی، قم، چهارم، ۱۴۱۲ ق، ص ۱۵۰؛ بشارهًْ المصطفی، عمادالدین طبری، چاپ کتابخانه حیدریه، نجفاشرف، ۱۳۸۳ ق، ص ۲۸)
۳. عدم قبولی اعمال خیر: عدهای از مردم کارهای خیر میکنند، ولی به دلیل آنکه حرام در زندگی آنان راه یافته این کارهای خیر بیارزش خواهد بود و هیچ تاثیری در زندگی دنیوی و اخروی آنان نخواهد گذاشت. ازرسول خدا (ص) در این باره روایت شده است: کسی که کسبش حرام است خداوند هیچ کار خیری را از او نمیپذیرد، چه آن کار، صدقه باشد، چه آزاد کردن بنده، حج باشد یا عمره و خداوند متعال به عوض پاداش این کارها، گناه برای او ثبت میکند و آنچه پساز مرگش باقی میماند. توشه دوزخ او خواهد بود. (ثواب الاعمال، ص ۲۸۲؛ و نیز نگاه کنید: عوالی اللئالی، ابن فهد حلی، دار الکتاب الاسلامی، اول ۱۴۰۷ ق، ج ۱، ص ۳۶۵)
ازامام باقر (ع) روایت شده است مَنْ أَصَابَ مَالًا مِنْ أَرْبَعٍ لَمْ یقْبَلْ مِنْهُ فِی أَرْبَعٍ، مَنْ أَصَابَ مَالًا مِنْ غُلُولٍ أَوْ رِبًا أَوْ خِیانَهًْ أَوْ سَرِقَهًْ لَمْ یقْبَلْ مِنْهُ فِی زَکاهًْ وَ لَا صَدَقَةهًْ وَ لَا حَجٍّ وَ لَا عُمْرَهًٍْ؛ کسب در آمد از چهار منبع؛ موجب میشود که چهار عمل نیک از انسان پذیرفته نشود: کسب در آمد از راه فریبکاری، رباخواری، خیانت و سرقت سبب میشود که اعمال نیک انسان همچون زکات، صدقه واحسان، حج و عمرهاش پذیرفته نشود. (وسائلالشیعة، ج ۱۱، ص ۱۴۵) ازامام باقر (ع) در سخن دیگری روایت شده است: إِنَّ الرَّجُلَ إِذَا أَصَابَ مَالًا مِنْ حَرَامٍ لَمْ یقْبَلْ مِنْهُ حَجٌّ وَ لَا عُمْرَهًْ وَ لَا صِلَةُ رَحِمٍ حَتَّی إِنَّهُ یفْسُدُ فِیهِ الْفَرْجُ؛ چون کسی مال حرامی به دست آورد، نه حج او قبولمیکند. (بحارالانوار، ج ۱۰۰، ص ۱۱)
ازپیامبر اکرم (ص) روایت شده است خدا را فرشتهای است که هر شب بر بیتالمقدس بانگ برمیدارد که: هر کس حرام بخورد، خدا نه نماز نافله او را میپذیرد نه نماز واجب را (عدهًْالداعى، ج ۱۵۳، ص ۱۵۲)
ازپیامبر (ص) در سخن دیگری عبادت را با لقمه ناپاک بیثمر دانسته و روایت شده است : الْعِبَادَهًْ مَعَ أَکلِ الْحَرَامِ کالْبِنَاءِ عَلَی الرَّمْلِ وَ قِیلَ عَلَی الْمَاءِ؛ عبادت با خوردن حرام، همچون بنا کردن ساختمان بر روی ریگ یا آب است که هر لحظه ممکن است نابود شود. (بحارالانوار، ج ۸۱، ص ۲۵۸) همچنین ازآن بزرگوارروایت شده است: هر کس مالی حرام کسب کند، خدا نه صدقه او را میپذیرد و نه بنده آزاد کردن و نه حج گزاردن و نه عمره گزاردن او را، و به اندازه پاداش این اعمال برای او گناهانی سنگین مینویسد؛ و آنچه از وی پس از مرگش بر جای بماند، توشه راه جهنّم او خواهد بود و هر کس بر حرام دست یابد و از ترس خدا آن را رها کند، خداوند او را مورد دوستی و رحمت قرار میدهد و دستور میدهد تا او را به بهشت ببرند. (وسائلالشیعهًْ، ج ۱۱، ص ۱۴۵)
ازامام علی (ع) به کمیل روایت شده است : یا کمَیلُ لَیسَ الشَّأْنُ أَنْ تُصَلِّی وَ تَصُومَ وَ تَتَصَدَّقَ الشَّأْنُ أَنْ تَکونَ الصَّلَاهًْ بِقَلْبٍ نَقِی وَ عَمَلٍ عِنْدَ اللَّهِ مَرْضِی وَ خُشُوعٍ سَوِی وَ انْظُرْ فِیمَا تُصَلِّی وَ عَلَی مَا تُصَلِّی إِنْ لَمْ یکنْ مِنْ وَجْهِهِ وَ حِلِّهِ فَلَا قَبُول؛ای کمیل مهم آن نیست که فقط نماز بگزاری و روزه گیری و صدقه دهی، مهمّ آن است که نماز با دلی پاک و کرداری خدا پسندانه و خشوعی درست همراه باشد و بنگری که در چه مکان و لباسی نماز میگزاری و بر چه زمین و سجده گاهی پیشانی میگزاری که اگر از راه درست و حلالش نباشد پذیرفته نیست. (بحارالأنوار، ج ۷۴، ص ۴۱۷)
۴. عدم قبولی نماز: حرامخواری آثاری دارد که از جمله آنها عدم قبولی عباداتی، چون نماز و روزه است؛ خداوند به صراحت بیان میکند که فقط عبادات متقین مورد قبول است (مائده، آیه ۲۷) پس کسی که حرامخواری میکند و بیتقوایی دارد، عبا