سبک زندگی قرآنی
قسمت ۳۳
اطاعت وتبعیت از خدا، رسول واولی الامر
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ ذلِكَ خَيْرٌ وَ أَحْسَنُ تَأْوِيلًا «(نساء:۵۹)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! خدا را اطاعت كنيد و از رسول و اولى الامر خود (جانشينان پيامبر) اطاعت كنيد. پس اگر درباره چيزى نزاع كرديد آن را به حكم خدا و پيامبر ارجاع دهيد، اگر به خدا و قيامت ايمان داريد. اين (رجوع به قرآن و سنّت براى حلّ اختلاف) بهتر و پايانش نيكوتراست.
اين آيه به وظيفهى مردم در برابر خدا و پيامبر اشاره مىكند. با وجود سه مرجع «خدا»، «پيامبر» و «اولى الامر» هرگز مردم در بنبست قرار نمىگيرند. آمدن اين سه مرجع براى اطاعت، با توحيد قرآنى منافات ندارد، چون اطاعت از پيامبر و اولى الامر نيز، شعاعى از اطاعت خدا و در طول آن است، نه در عرض آن و به فرمان خداوند اطاعت از اين دو لازم است.
در تفسير نمونه به نقل از ابن عباس آمده است كه وقتى پيامبر اسلام، هنگام عزيمت به تبوك، على عليه السلام را در مدينه به جاى خود منصوب كرد و فرمود: «انت منّى بمنزلة هارون من موسى» اين آيه نازل شد.
در آيه قبل سفارش شد كه امانات به اهلش سپرده شود، اين آيه گويا مىفرمايد: سپردن به اهلش، در سايه اطاعت از خدا و رسول و اولىالامر است.
تكرار فرمانِ «أَطِيعُوا» رمز تنوّع دستورهاست. پيامبر گاهى بيان احكام الهى مىكرد، گاهى دستور حكومتى مىداد ودو منصب «رسالت» و «حكومت» داشت. قرآن گاهى خطاب به پيامبر مىفرمايد: «أَنْزَلْنا إِلَيْكَ الذِّكْرَ لِتُبَيِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَيْهِمْ» آنچه را نازل كردهايم براى مردم بيان كن. و گاهى مىفرمايد: «لِتَحْكُمَ بَيْنَ النَّاسِ بِما أَراكَ اللَّهُ» ميان مردم براساس قوانين الهى، حكومت و قضاوت كن.
قرآن درباره مفسدان، مسرفان، گمراهان، جاهلان، جبّاران و .دستور «لا تُطِعْ»* و «لا تَتَّبِعْ»* مىدهد. بنابراين موارد «أَطِيعُوا» بايد كسانى باشند كه از اطاعتشان نهى نشده باشد و اطاعتشان در تضادّ با اوامر خدا و رسول نباشد.در آيه، اطاعت از اولىالامر آمده، ولى به هنگام نزاع، مراجعه به آنان مطرح نشده، بلكه تنها مرجع حلّ نزاع، خدا و رسول معرفى شدهاند. و اين نشانه آن است كه اگر در شناخت اولىالامر و مصداق آن نيز نزاع شد، به خدا و رسول مراجعه كنيد كه در روايات نبوى، اولىالامر اهلبيت پيامبر معرّفى شدهاند. حسينبن ابىالعلاء گويد: من عقيدهام را دربارهى اوصياى پيامبر واينكه اطاعت آنها واجب است، بر امام صادق عليه السلام عرضه كردم، حضرت فرمود: آرى چنين است، اينان همان كسانى هستند كه خداوند دربارهى آنان فرموده: أَطِيعُوا اللَّهَ ... و همان كسانىاند كه دربارهى آنها فرموده: إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ ... وَ هُمْ راكِعُونَ
ازحضرت على عليه السلام در خطبه ۱۲۵ نهجالبلاغه و عهدنامه مالكاشتر روایت شده است: مراد از مراجعه به خدا و رسول، مراجعه به آيات محكمات وسنّتى كه همه بر آن اتّفاق داشته باشند.ازحضرت على عليه السلام روایت شده است: هر حاكمى كه به غير از نظر اهلبيت معصوم پيامبر عليهم السلام قضاوت كند، طاغوت است.
پذیرش ولایت خدا ورسول الله(ص) و امامان موجب تحولی بزرگ در صحنه زندکی وسبک زندگی خواهد شد ازجمله:
۱- مردم با اطاعت وتبعیت از رهبران الهى در قول و عمل به نظام اسلامی دست می یابند. «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ»
۲-- پیوند دین وسیاست در پرتو اطاعت از خدا ورسول وامامان صورت می گیرد. اسلام مكتبى است كه عقايد و سياستش بهم آميخته است. اطاعت از رسول و اولی الامربهم آميخته است. «أَطِيعُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِي الْأَمْرِ»
۳- مردم باسلسله مراتب ولایت الهی در اطاعت آشنا ودر حفظ آن کوشا می شوند. «اللَّهَ، الرَّسُولَ، أُولِي الْأَمْرِ»
۴- مردم با اولىالامر که همچون پيامبر معصوم هستند انس می گیرد و مانند پيامبر اطاعت از آنان را، برخود لازم و بىچون وچرا می پذیرند. «أَطِيعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِيی الْأَمْرِ»
۵- مردم اطاعت از حاكمى را واجب دانسته كه مؤمن و از خود مردم با ايمان ترباشد. أَطِيعُوا ... مِنْكُمْ
۶- مردم ، با ولایت یاد می گیرند که تنها مرجع برای مراجعه ، درهمه امور وهنگام تنازع و بالا گرفتن درگيرىها (خدا ورسول واولی الامر) هستندو اطاعت وفرمانبری انها واجب. «فَإِنْ تَنازَعْتُمْ»
۷-- مردم با ولایت خدا ومعصوم ايجاد وحدت و حلّ تنازعات را یاد می گیرد فَإِنْ تَنازَعْتُمْ ...
۸- مردم با ولایت خدا ومعصوم مزه دين كامل که براى همهى امور و اختلافها، راه حل دارد را می چشند. «فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى ال
۸- مردم با ولایت خدا ومعصوم مزه دين كامل که براى همهى امور و اختلافها، راه حل دارد را می چشند. «فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ»
۹- مردم با ولایت خدا ومعصوم در
برابرپذيرش فرمان حكومتهاى غير الهى و طاغوت، مقاوم وثابت قدم می شوند وان را حرام می دانند. «فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ»
۱۰- اگر همهى فرقهها، قرآن و عترت را مَرجع بدانند، اختلافها حل شده، وحدت و يكپارچگى حاكم مىشود. «فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَ الرَّسُولِ»
۱۱-مخالفان با احكام خدا و رسول و رهبران الهى، بايد در ايمان خود شك كنند. إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ .
۱۲-- برنامه عملى اسلام بر اساس برنامه اعتقادى آن است. أَطِيعُوا ... إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ. به عبارت ديگر ايمان به خدا و قيامت، پشتوانهى اجرايى احكام اسلام و مايهى پرهيز از نافرمانى خدا و رسول است.
۱۳- دورانديشى و رعايت مصالح درازمدّت، ميزان ارزش است.
امتحان شدن شیعیان در آخرالزمان
ازامام صادق علیه السلام، درباره شدت فتنههای زمان غیبت روایت شده است:
«وَ اللَّهِ لَتُمَحَّصُن؛َّ وَ اللَّهِ لَتُمَیَّزُنَّ؛ وَ اللَّهِ لَتُغَرْبَلُنَّ؛ حَتَّى لَا یَبْقَى مِنْکُمْ إِلَّا الْأَنْدَر»
🔹 به خدا سوگند شما خالص می شوید؛
🔸 به خدا سوگند شما از یکدیگر جدا میشوید؛
🔹 به خدا سوگند شما غربال خواهید شد؛
🔸 تا اینکه از شما شیعیان باقی نمیماند جز گروه بسیار کم و نادر.
💢در این میان کسانی نجات خواهند یافت که:
🔸 خود را در زمان غیبت به امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف نزدیک و نزدیک تر کنند؛
🔹خود را از رذایل اخلاقی پاک کنند و به صفات حسنه نیکو گردانند(تزکیه نفس کنند).
🔸 شناخت امام زمان -عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف- و دعای فراوان برای فرج ایشان، تنها راه نجات در این دوران پر از فتنه است.
بحارالانوار، ج 5 ، صفحه 216
سلام_امام_زمانم♥️
جمعه ای نو سر زد و زندگی
به برکت نفس های زهرایی شما طی شد
و این نهایت امیدواری است
که در هوای یادتان، نفس می کشیم
و در عطر نرگس بارانِ نامتان،
دم می زنیم ...
شکر خدا که در پناه شماییم
سبک زندگی قرآنی
قسمت ۳۴
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ فَانْفِرُوا ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِيعاً ( نساء:۷۱)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! (در برابر دشمن هوشيار باشيد و به علامت آمادگى) سلاح خود را برداريد، پس به صورت دستههاى پراكنده و نامنظّم يا همه با هم بسوى دشمن حركت كنيد.
در آيهى پيشين، اطاعت از خدا ورهبرى معصوم و حاكميّت پيامبر، و در اين آيه، ضرورت هوشيارى و آمادگى رزمى براى امّت اسلامى و رهبرى حقّ مطرح است.
«حَذَرَ»، به معناى بيدارى، آماده باش و وسيله دفاع است. «ثُباتٍ»، جمع «ثُبه»، به دستههاى پراكنده (شامل گروههاى پارتيزانى كه دشمن را گيج و تمركز فكرى او را سلب مىكند) مىگويند.
مسلمانان بايد مرزهاى فکری، عقیدتی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی واقتصادی كشور خود را حفظ كنند. عمل به اين آيه، رمز عزّت و غفلت از آن، رمز سقوط و شكست مسلمانان مىباشد.
۱- مسلمانان بايد در هر حال آماده و بيدار باشند، و از طرحها، نفرات، نوع اسلحه، روحيّه، همكارى داخلى و خارجى دشمنان در همه زمینه های فکری وفرهنگی، سیاسی واجتماعی، درمانی واقتصادی آگاه باشند و متناسب با آنها طرح بريزند و عمل كنند. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ»
۲- آمادگى رزمى در سايه ايمان ارزش دارد. «الَّذِينَ آمَنُوا خُذُوا حِذْرَكُمْ»
۳- مسلمانان بايد بسيج شوند. «انْفِرُوا جَمِيعاً»
۴- مسلمانان بايد از تاكتيكهاى مختلف، براى مقابله با دشمنان خود استفاده كنند. «ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِيعاً»
۵- شيوه بسيج و مبارزه را با تبعیت از رهبری، همدل وهمگام تعيين كنيد. «ثُباتٍ أَوِ انْفِرُوا جَمِيعاً»
امروزه با عده ای که شبکه های مجازی وماهواره فکر وعقل آنها را به اسارت گرفته وانها سرباز اجباری دشمنان اسلام وقرآن شده اند هرچه از خدمات دولت ونظام اسلامی برای آنها می گوییم آن خدمات را ناچیز وغیر مهم می دانند. امام علی(ع) درروایت فوق بیان می دارد اگر همه خواسته های آنها را برآورده سازی باز خوشنود نمی شوند
سبک زندگی قرآنی
قسمت ۳۵
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ كَذلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً (نساء:۹۴)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هرگاه در راه خدا (براى جهاد) گام برداشتيد پس (در كار دشمن) تحقيق كنيد و به كسى كه نزد شما (با كلامى يا عملى يا سلامى يا پيشنهادى) اظهار اسلام و صلح مىكند، نگوييد: تو مؤمن نيستى، تا بدين بهانه كالاى زندگى دنيا و غنائم بدست آوريد. زيرا كه غنائم بسيار، نزد خداوند است.
شما نيز خودتان قبلًا اين گونه بوديد، پس خداوند بر شما منّت نهاد (تا ايمان در جانتان نفوذ كرد) پس تحقيق كنيد (و زود دست به اسلحه نبريد) كه خداوند همواره به آنچه انجام مىدهيد، به خوبى آگاه است.
پس از نبرد خيبر، رسول خدا صلى الله عليه و آله «اسامة بن زيد» را همراه گروهى از مسلمانان به سوى يهوديان در يكى از روستاهاى فدك اعزام كرد تا آنان را به اسلام يا قبول شرايط ذمّه دعوت كنند. يكى از يهوديان به نام «مرداس» با آگاه شدن از آمدن سپاه اسلام، اموال و خانوادهى خود را در پناه كوهى قرار داد و در حالى كه به توحيد و نبوّت پيامبر گواهى مىداد، به استقبال مسلمانان آمد. اسامه به خيال آنكه او از روى ترس اظهار اسلام مىكند، او را كشتو اموالش را به غنيمت گرفت. پيامبر خدا از اين رفتار كه به كشتن يك مسلمان انجاميد، ناراحت شد.انگيزهى مادّى و كسب غنائم در جهاد، چيزى است كه اسلام آن را نكوهش كرده و از اقدام شتابزده و كشتن بى تحقيق، زير عنوان حركت انقلابى و قاطعيّت، انتقاد کرده است.جملهى «كَذلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ» هم مىتواند اشاره به اين باشد كه شما خودتان هم در آغاز، به ظاهر ادّعاى اسلام مىكرديد و هم مىتواند (آن گونه كه در الميزان آمده است) اشاره به اين باشد كه خود شما نيز در جاهليّت با انگيزههاى مادّى و براى رسيدن به غنائم مىجنگيديد و اسلام آن انگيزهها را از ميان برد.ممكن است مراد از «أَلْقى إِلَيْكُمُ السَّلامَ» اظهار اسلام وگفتن شهادتين باشد كه با شأن نزول موافق است ويا مراد از القاى سلام، پيشنهاد آتشبس و ترك جنگ و تسليم باشد نه اسلام آوردن، كه معناى آيه اين مىشود: به كسى كه پيشنهاد عدم تعرّض مىكند و اظهار تسليم و ترك جنگ دارد، نگوييد: تو به حرفت ايمان ندارى ودروغ مىگويى تا بتوانيد او را بكشيد و غنائمى به دست آوريد. دست آورد این در سبک زندگی عبارتند از:
۱- جهاد بايد بر اساس اطلاعات وآگاهى از وضعيّت واهداف دشمن باشد. «فَتَبَيَّنُوا»
۲-كسانى را كه اظهار اسلام مىكنند، با آغوش باز بپذيريد. لا تَقُولُوا ... لَسْتَ مُؤْمِناً
۳- در جبههى جهاد، از قدرت خود سوء استفاده نكنيد. لا تَقُولُوا ... لَسْتَ مُؤْمِناً
۴- بر چسبِ بىدينى به ديگران زدن و عجله در نسبت دادن كفر به افراد مشكوك ممنوع. لا تَقُولُوا ... لَسْتَ مُؤْمِناً
۵- ما مأمور به ظاهريم، نه درون افراد، اگر گفتارشان را نمىپذيريم، فورى هم ردّ نكنيم. لا تَقُولُوا ... لَسْتَ مُؤْمِناً
۶- نه تنها ادّعا دليل مىخواهد، بلكه ردّ مطلب نيز دليل مىخواهد. لا تَقُولُوا ... لَسْتَ مُؤْمِناً
۷- با انگيزههاى مادّى ديگران را تكفير نكنيد. «تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا»
۸- در جنگها، اهداف مادّى را كنار بگذاريد و قداست جهاد را با غنيمت طلبى نشكنيد. «تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا» ادامه دارد