سبک زندگی قرآنی
قسمت ۳۵
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَ لا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقى إِلَيْكُمُ السَّلامَ لَسْتَ مُؤْمِناً تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا فَعِنْدَ اللَّهِ مَغانِمُ كَثِيرَةٌ كَذلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ فَمَنَّ اللَّهُ عَلَيْكُمْ فَتَبَيَّنُوا إِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً (نساء:۹۴)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هرگاه در راه خدا (براى جهاد) گام برداشتيد پس (در كار دشمن) تحقيق كنيد و به كسى كه نزد شما (با كلامى يا عملى يا سلامى يا پيشنهادى) اظهار اسلام و صلح مىكند، نگوييد: تو مؤمن نيستى، تا بدين بهانه كالاى زندگى دنيا و غنائم بدست آوريد. زيرا كه غنائم بسيار، نزد خداوند است.
شما نيز خودتان قبلًا اين گونه بوديد، پس خداوند بر شما منّت نهاد (تا ايمان در جانتان نفوذ كرد) پس تحقيق كنيد (و زود دست به اسلحه نبريد) كه خداوند همواره به آنچه انجام مىدهيد، به خوبى آگاه است.
پس از نبرد خيبر، رسول خدا صلى الله عليه و آله «اسامة بن زيد» را همراه گروهى از مسلمانان به سوى يهوديان در يكى از روستاهاى فدك اعزام كرد تا آنان را به اسلام يا قبول شرايط ذمّه دعوت كنند. يكى از يهوديان به نام «مرداس» با آگاه شدن از آمدن سپاه اسلام، اموال و خانوادهى خود را در پناه كوهى قرار داد و در حالى كه به توحيد و نبوّت پيامبر گواهى مىداد، به استقبال مسلمانان آمد. اسامه به خيال آنكه او از روى ترس اظهار اسلام مىكند، او را كشتو اموالش را به غنيمت گرفت. پيامبر خدا از اين رفتار كه به كشتن يك مسلمان انجاميد، ناراحت شد.انگيزهى مادّى و كسب غنائم در جهاد، چيزى است كه اسلام آن را نكوهش كرده و از اقدام شتابزده و كشتن بى تحقيق، زير عنوان حركت انقلابى و قاطعيّت، انتقاد کرده است.جملهى «كَذلِكَ كُنْتُمْ مِنْ قَبْلُ» هم مىتواند اشاره به اين باشد كه شما خودتان هم در آغاز، به ظاهر ادّعاى اسلام مىكرديد و هم مىتواند (آن گونه كه در الميزان آمده است) اشاره به اين باشد كه خود شما نيز در جاهليّت با انگيزههاى مادّى و براى رسيدن به غنائم مىجنگيديد و اسلام آن انگيزهها را از ميان برد.ممكن است مراد از «أَلْقى إِلَيْكُمُ السَّلامَ» اظهار اسلام وگفتن شهادتين باشد كه با شأن نزول موافق است ويا مراد از القاى سلام، پيشنهاد آتشبس و ترك جنگ و تسليم باشد نه اسلام آوردن، كه معناى آيه اين مىشود: به كسى كه پيشنهاد عدم تعرّض مىكند و اظهار تسليم و ترك جنگ دارد، نگوييد: تو به حرفت ايمان ندارى ودروغ مىگويى تا بتوانيد او را بكشيد و غنائمى به دست آوريد. دست آورد این در سبک زندگی عبارتند از:
۱- جهاد بايد بر اساس اطلاعات وآگاهى از وضعيّت واهداف دشمن باشد. «فَتَبَيَّنُوا»
۲-كسانى را كه اظهار اسلام مىكنند، با آغوش باز بپذيريد. لا تَقُولُوا ... لَسْتَ مُؤْمِناً
۳- در جبههى جهاد، از قدرت خود سوء استفاده نكنيد. لا تَقُولُوا ... لَسْتَ مُؤْمِناً
۴- بر چسبِ بىدينى به ديگران زدن و عجله در نسبت دادن كفر به افراد مشكوك ممنوع. لا تَقُولُوا ... لَسْتَ مُؤْمِناً
۵- ما مأمور به ظاهريم، نه درون افراد، اگر گفتارشان را نمىپذيريم، فورى هم ردّ نكنيم. لا تَقُولُوا ... لَسْتَ مُؤْمِناً
۶- نه تنها ادّعا دليل مىخواهد، بلكه ردّ مطلب نيز دليل مىخواهد. لا تَقُولُوا ... لَسْتَ مُؤْمِناً
۷- با انگيزههاى مادّى ديگران را تكفير نكنيد. «تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا»
۸- در جنگها، اهداف مادّى را كنار بگذاريد و قداست جهاد را با غنيمت طلبى نشكنيد. «تَبْتَغُونَ عَرَضَ الْحَياةِ الدُّنْيا» ادامه دارد
حلول ماه رجب مبارک
خداوند عزّوجلّ فرمود: ماه رجب را ريسمانى ميان خود و بندگانم قرار داده ام؛ هر كس به آن چنگ زند، به وصال من رسد.
إقبال الأعمال، ج ۳، ص ۱۷۴
ازرسول الله (ص) روایت شده است: در بهشت قصرى است كه جز روزه داران ماه رجب وارد آن نمى شوند.
بحار الأنوار، ج ۹۷، ص ۴۷
ازپيامبر خدا صلى الله عليه و آله روایت شده است : رجب را «ماه ريزانِ خدا» ناميده اند؛ چون در اين ماه، رحمت بر امّت من، به شدّت فرو مى ریزد
بحارالأنوار جلد۹۷ص ۳۹
ازپیامبر اکرم (ص) روایت شده است: رجب ماه بارش رحمت الهى است. خداوند در اين ماه رحمت خود را بربندگانش فرو مى ريزد.
عيون اخبارالرضا عليه السلام، ج۲، ص۷۱
ازامیرالمؤمنین عليه السلامروایت شده است
خوش دارم كه انسان، سالى چهار شب
خود را وقف عبادت خدا كند:
🔸 شب عيد فطر،
🔸 شب عيد قربان،
🔸 شب نيمه شعبان
🔸و شب اول ماه رجب
ميزان الحكمه جلد۵ صفحه۴۳۰
ازامام کاظم (ع) روایت شده است: رجب ماه بزرگى است كه خداوند [پاداش] نيكى ها را در آن دو چندان و گناهان را پاك مى كند .
من لايحضره الفقيه، ج ۲، ص ۹۲
سبک زندگی قرآنی
قسمت ۳۶
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى بِهِما فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى أَنْ تَعْدِلُوا وَ إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً «نساء:۱۳۵»
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! همواره بر پا دارندهى عدالت باشيد و براى خدا گواهى دهيد، گرچه به ضرر خودتان يا والدين و بستگان باشد. اگر (يكى از طرفين دعوا) ثروتمند يا فقير باشد، پس خداوند به آنان سزاوارتر است. پس پيرو هواى نفس نباشيد تا بتوانيد به عدالت رفتار كنيد. و اگر زبان بپيچانيد (و به ناحق گواهى دهيد) يا (از گواهى دادن به حقّ) اعراض كنيد، پس (بدانيد كه) خداوند به آنچه مىكنيد آگاه است.
كلمات و جملات اين آيه در راستاى تشويق و تأكيد بر عدالت است. قيام به عدالت و گواهى به عدالت ودورى از هرگونه فردگرايى، نژادگرايى و ياضعيفگرايى، معيار حقّ و عدالت است، نه فقر و غنى، يا خويش و خويشاوند.
گواهى انسان چند حالت دارد:
۱-گاهى عليه ثروتمندان به خاطر روحيّهى ضدّ استكبارى.
۲-گاهى به نفع ثروتمندان بخاطر طمع به مال و مقام او.
۳-گاهى عليه فقير به خاطر بىاعتنايى به او.
۴-گاهى به نفع فقير به خاطر دلسوزى براى او.
اين آيه همهى اين انگيزهها را باطل و تنها قيام به عدل را حقّ مىداند.
امام صادق عليه السلام فرمود: مؤمن بر مؤمن هفت حقّ دارد كه واجبترين آنها گفتن حقّ است،گرچه به زيان خود و بستگانش تمام شود.
دست آوردهای این آیه عبارتنداز:
۱- به پاداشتن عدالت هم واجب است، هم لازمهى ايمان است. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ»
۲- قيام به عدالت، بايد خوى و خصلت مؤمن گردد. كلمه «قوّام» يعنى بر پا كننده دائمى قسط و عدل.
۳- عدالت، حتّى نسبت به غير مسلمان نيز بايد مراعات شود. به اقتضاى اطلاق «كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ»
۴- عدالت بايد در تمام ابعاد زندگى باشد. در اقامه عدل نام مورد خاصّى برده نشده است. «قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ»
۵- گواه شدن و گواهى دادن به حقّ، واجب است. كُونُوا ... شُهَداءَ لِلَّهِ
۶- نبايد هدف از گواهى دادن، دستيابى به اغراض دنيوى باشد. «شُهَداءَ لِلَّهِ»
۷- اقرار انسان عليه خودش معتبر است. «شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ»
۸- ضوابط بر روابط مقدّم است. «وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوالِدَيْنِ وَ الْأَقْرَبِينَ»
۹- رعايت مصالح خود و بستگان و فقرا، بايد تحت الشعاع حقّ و رضاى خدا باشد. شُهَداءَ لِلَّهِ وَ لَوْ عَلى أَنْفُسِكُمْ ...
۱۰- سود و مصلحت واقعى فقرا و اغنيا از طريق شهادت به ناحقّ تأمين نخواهد شد. «إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً فَاللَّهُ أَوْلى بِهِما»
۱۱- همه در برابر قانون مساويند. «غَنِيًّا أَوْ فَقِيراً»
۱۲-- پيروى از هواى نفس مانع اجراى عدالت است و ملاحظه فاميل و فقر و غنا نشانهى هوى پرستى است. «فَلا تَتَّبِعُوا الْهَوى أَنْ تَعْدِلُوا»
۱۳- اداى شهادت واجب است وكتمان وتحريف آن ممنوع. «إِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا»
۱۴- هر نوع كارشكنى، تأخير وجلوگيرى از اجراى عدالت، حرام است. «إِنْ تَلْوُوا»
۱۵- ضامن اجراى عدالت، ايمان به علم الهى است. «فَإِنَّ اللَّهَ كانَ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيراً»