سبک زندگی قرآنی
قسمت چهل وپنج
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ وَ مَنْ يَتَوَلَّهُمْ مِنْكُمْ فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ( مائده :۵۱)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! يهوديان و مسيحيان را سرپرست و ياور نگيريد، (زيرا) بعضى از آنان يار و ياور بعض ديگرند و هر كس از شما كه آنان را ولىّ خود قرار دهد پس قطعاً از آنان است. همانا خداوند، قوم ستمگر را هدايت نمىكند.
ذكر يهود و نصارا در آيه، از باب نمونه است، وگرنه شكّى نيست كه ولايت هيچ كافرى را هم نبايد پذيرفت.از آيات ديگر قرآن استفاده مىشود كه بهرهگيرى از غذاهاى غير گوشتى اهل كتاب، يا ازدواج موقّت با آنان، يا داد و ستد و زندگى مسالمتآميز با آنان جايز است و هيچ يك از اين مسائل به معناى سلطهپذيرى آنان نيست.
دستآورد این آیه در سبک زندگی عبارت است از:
۱-خداوند از بندگان مؤمنش، انتظارات خاصّى دارد. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا
۲- تبرّى از دشمن، از شرايط ايمان است. يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَتَّخِذُوا
۳- اسلام، دين سياست است و تنها به احكام فردى نمىپردازد. «لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ والنَّصارى أَوْلِياءَ»
۴- وقتى يارى گرفتن از كفّار مورد نهى قرآن است، قطعاً در روابط و سياست خارجى، پذيرش ولايت وسلطهى اهل كتاب وكفّار ممنوع است. «لا تَتَّخِذُوا»
۵- ولايت كفّار و دشمنان را نپذيريم، چون آنان تنها به فكر هم مسلكان خويشند. «بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ»
۶- با وجود اختلافات شديد ميان يهود و نصارا، پيوندشان به خاطر نابودى اسلام است. «بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ»
۷- كفّار تنها نسبت به تعهّدات ميان خودشان وفادارند، ولى نسبت به تعهّدات با مسلمانان پايبند نيستند. لا تَتَّخِذُوا الْيَهُودَ وَ النَّصارى أَوْلِياءَ بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ ...
۸- دولتهاى اسلامى كه ولايت و سلطه كفّار را پذيرفتهاند، از كفّار محسوب مىشوند. «فَإِنَّهُ
مِنْهُمْ» (دوستى با هر فرد و گروهى، انسان را جزو آنان مىسازد.)
۹- نه كفّار را «ولىّ» خود گردانيد و نه با آنان كه ولايت كفّار را پذيرفتهاند، رابطه ولايت داشته باشيد. «فَإِنَّهُ مِنْهُمْ»
۱۰- نتيجهى پذيرش ولايت كفّار، قطع ولايت خداست. «فَإِنَّهُ مِنْهُمْ إِنَّ اللَّهَ لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»
۱۱- تكيه بر كفّار، ظلم است. «لا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ»
سبک زندگی قرآنی
قسمت ۴۶
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ عَنْ دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشاءُ وَ اللَّهُ واسِعٌ عَلِيمٌ ( مائده:۵۴)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هر كس از شما كه از دين خود برگردد (به خدا ضررى نمىزند، چون) خداوند در آينده قومى را خواهد آورد كه آنان را دوست دارد و آنان نيز خدا را دوست دارند. آنان نسبت به مؤمنان نرم و فروتن و در برابر كافران سرسخت و قاطعند، در راه خدا جهاد مىكنند و از ملامت هيچ ملامتكنندهاى نمىهراسند. اين فضل خداست كه به هر كه بخواهد (وشايسته ببيند) مىدهد و خداوند وسعتبخش بسيار داناست.
در روايت است: «چون اين آيه نازل شد، پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) دست به شانهى سلمان فارسىزد و فرمود: هموطنان تو مصداق اين آيهاند». (تفسير نورالثقلين)در آيات قبل، خطر سلطه كفّار و منافقان مطرح شد، اينجا سخن از ارتداد است. شايد اشاره به اين باشد كه نفاق و دوستى و رابطه با كفّار و پذيرش سلطه آنان، به ارتداد مىانجامد.ازامام باقر عليه السلام دربارهى «يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ» روایت شده است: «مراد علىّ( عليه السلام) و شيعيان اويند». ( تفسير فراتكوفى، ص ۱۲۳)در روايات شيعه و سنّى آمده است كه پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در جنگ خيبر، پس از ناكامى فرماندهان در فتح قلعههاى دشمن فرمود: «به خدا سوگند فردا پرچم را به دست كسى مىدهم كه خدا و رسولش او را دوست دارند، او هم، خدا و رسول را دوست دارد و پيروزى را به ارمغان مىآورد. آنگاه پرچم را به دست على (عليه السلام )داد». دست آورد این آیه در سبک زندگی عبارت است از:
۱-مؤمن بايد به فكر عاقبت خود باشد، چه بسا مؤمنانى كه مرتدّ شوند. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَنْ يَرْتَدَّ»
۲- رهبر روشن ضمير، بايد احتمال ارتداد و برگشت پيروان خود را بدهد. «مَنْ يَرْتَدَّ مِنْكُمْ»
۳- كفر يا ارتداد گروهى از مؤمنان، به راه خدا ضربه نمىزند. فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ
۴- زمينه ارتداد، نداشتن معرفت و محبّت نسبت به دين و خداست. «يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ»
۵- خداوند، نيازى به ايمان ما ندارد. «فَسَوْفَ يَأْتِي اللَّهُ»
۶- در راه ايمان و شكستن سنّتها و عادات جاهلى نبايد از سرزنشها وهوچىگرىها و تبليغات سوء دشمن ترسى داشت و تسليم جوّ و محيط شد. «لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ»
۷- رفتار مسلمان، نرمش با برادران دينى و سرسختى در برابر دشمن است و هيچ يك از خشونت و نرمش، مطلق نيست. «أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ»
۸-- فضل خدا تنها مال و مقام نيست، محبّت خدا و جهاد در راه او و قاطعيّت در دين هم از مظاهر لطف و فضل الهى است. «ذلِكَ فَضْلُ اللَّهِ»
۹-- دوستى متقابل ميان خدا و بنده، از كمالات بشر است. «يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ»
۱۰- با نويد جايگزينى ديگران، جلو يأس و ترس را بگيريد. مَنْ يَرْتَدَّ ... فَسَوْفَ يَأْتِي ... وَ لا يَخافُونَ
۱۱- مؤمن واقعى كسى است كه هم عاشق و هم محبوب خدا باشد. «يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ»
۱۲- كسى كه ايمان واقعى دارد، هرگز در برابر كافران احساس حقارت نمىكند. «أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ»
۱۳- دلى كه از محبّت خدا خالى شد، بيمار و وابسته به كفّار مىشود، ولى دلى كه از مهر خدا پر است هرگز وابسته نمىشود. فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يُسارِعُونَ فِيهِمْ؛ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ؛ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ
۱۴- اسلام رو به گسترش است، تنها به ريزشها نگاه نكنيم به رويشها نيز نگاه كنيم. مَنْ يَرْتَدَّ ... يَأْتِي اللَّهُ
۱۵- در آينده پرچم اسلام را كسانى بدست خواهند گرفت كه عاشق خدا و مجاهد و با صلابت باشند. يَأْتِي اللَّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَ يُحِبُّونَهُ ... أَعِزَّةٍ عَلَى الْكافِرِينَ يُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ
۱۶- جنگ روانى، در مؤمنان واقعى اثرى ندارد. «لا يَخافُونَ لَوْمَةَ لائِمٍ»
۱۷- فضل خداوند، محدود نيست؛ ليكن به هركس به قدر حكمتش عطا مىكند.
۱۸- اگر خداوند به شخصى لطفى كرد، آگاهانه است. «واسِعٌ عَلِيمٌ».
وعده ما در راه پیمایی ۲۲ بهمن به امید مضاعف مجد وعظمت اسلام وجمهوری اسلامی
حضور شکوهمند، انقلابی وبا بصیرت مردم شهید پرور اصفهان همچون همه شهر ها وروستاهای کشور نشان داد که مردم پای اسلام ناب ونظام مقدس خود ایستاده اند.