آیت الله مجتهدی ره: استغفار چهار تا فایده دارد :
۱- یکی اینکه غم و غصّه اش می رود. صاحبخانه جوابت کرده خانه گیرت نمی آید ، استغفار زیاد بکن.
۲-«استغفرو ربّکم، یمددکم بأموالٍ و بنینٍ.» با اموال و اولاد شما را کمک می کند.
۳- «و من کل خوفٍ أمناً.»
ترس داری استغفار کن. اول انقلاب من درس میدادم با استغفار. پس هر وقت ترسی بود ، استغفار میکردم.
۴-«ویرزقه الله من حیث لا یحتسب.» استغفارکنی یک هم سفری خوب می آید ، کنار دستت در قطار یا ماشین یا زن خوب گیرتان می آید. یا پدر زن خوب گیرت می آید. استاد خوب گیرت می آید. هممباحثه ای خوب گیرت می آید. هم حجرهای خوب گیرت می آید.
آیت الله فاطمی نیا ره: انسانها مثل چراغند و تذکرات مانند روغن (انسان همیشه نیازمند موعظه وتذکر است).
بت و بتخانه همه ذکر خدا می گویند
سخن از اقرأ و از غار حرا می گویند
حمد حق، مدح رسول دو سرا می گویند
خلق عالم همه تبریک به ما می گویند
حکم توحید به ما و به شما می گویند
همگی با نفس روح فزا می گویند صلی علی محمد وال محمد
مبعث سرآغاز تحول ورشد وبالندگی بشریت با رسالت محمد مصطفی(ص) بر حضرتعالی وخانواده محترم مبارک.
ویژگی های انحصاری مبعث
۲۷ رجب روز مبعث است. در چنین روزی حضرت محمد مصطفی(ص)، پیامبر اعظم، به درجه پیامبری برگزیده شد. روز مبعث، بی شک بزرگترین روز تاریخ بشر است، زیرا هم آن کسی که طرف خطاب خداوند قرار گرفت و مأموریت بر دوش او گذاشته شد، یعنی وجود مکرّم نبیّ بزرگوار اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم بزرگترین انسان تاریخ و عظیمترین پدیده عالم وجود و مظهر اسم اعظمِ ذات اقدس الهی است یا به تعبیری، خودِ اسم اعظم الهی، وجود مبارک او است و هم از این جهت که آن مأموریتی که بر دوش این انسانِ بزرگ گذاشته شد، یعنی هدایت مردم به سوی نور، برداشتن بارهای سنگین از روی دوش بشر و تمهید یک دنیای مناسب وجود انسان و بقیه وظایف لایتناهی بعثت انبیا، وظیفه بسیار بزرگی بود، یعنی هم مخاطب بزرگترین است، هم وظیفه بزرگترین است. پس این روز بزرگترین و عزیزترین روز تاریخ است.
مبعث، ریشه سعادت بشر و تاریخ و سرچشمه خیرات تا ابدالآباد است. بزرگداشت مبعث، فقط تکلیف مسلمانان نیست، بلکه بشریت مظلوم باید از فرامین پیامبر اسلام (ص) که سرآغاز آن، روز مبعث بود، احترام و تجلیل و قدرشناسی کند؛ چون نجات انسان در این تعالیم است. مبعث پیامبر نقطه عطفی در عالم وجود است که در ادعیه وارد شده به تجلی بزرگ الهی معرفی میشود، در هر یک از مبعثهای انبیا الهی قبل از رسول خدا (ص) تجلی الهی صورت پذیرفته ولی در بعثت رسول خاتم بزرگترین تجلی الهی صورت پذیرفته است. وچهار ویژگی خاص دارد
۱-تحقق بزرگترین رسالت الهی:
نخستین ویژگی شامل تحقق بزرگترین رسالت الهی است. در بعثت رسول خدا بزرگترین پیام الهی به بشر منتقل شده است. هرچند همه انبیا الهی مبلّغ یک دین بوده اند که همان دیانت اسلام است. قرآن کریم میفرماید إِنَّ الدِّینَ عِندَ اللَّهِ الْإِسْلَامُ ولی خداوند در هر دورانی یک شریعتی را برای مردم فرستاده است.در هر یک از مبعثهای انبیا الهی قبل از رسول خدا (ص) تجلی الهی صورت پذیرفته ولی در بعثت رسول خاتم بزرگترین تجلی الهی صورت پذیرفته استدر آیه ۴۸ سوره مائده آمده است: لکل جَعَلْنَا مِنکُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا که جامعترین همه آنها شریعت پیامبر اکرم است. این جامعیت یکی از ویژگیهای بی نظیر شریعت خاتماست. در سایر شرایع نواقص و محدودیتهای وجود داشته است مانند اینکه شرایع گذشته برای همه حالات انسان دستورالعمل ندارد ولی شریعت رسول خدا از پیش از تولد تا پس از مرگ، از بیداری اول صبح تا هنگامخواب شب سفارش دارد. از اینرو ویژگی مهم شریعت پیامبر جامعیت برای همه حالات بشر است.
۲- دومین ویژگی مبعث، نزول بزرگترین کتاب الهی است. از سوی خدای سبحان کتب آسمانی متعددی نازل شده است ولی در میان کتب آسمانی نازل شده هیچ کتابی مانند قرآن نبوده است.
ویژگی مهم قرآن که در سایر کتب چنین ویژگی نبوده است اعجاز قرآن است. به اعتراف موافق و مخالف بیان قرآن به گونهای است که هیچ کسی حتی ادیبترین افراد بشر از آوردن مانندش عاجز مانده اند. قرآن همه مردم را فراخوانده که همانند قرآن بیاورند. این درخواست قرآن به چند گونه بیان شده است. در برخی موارد به کتابی مانند قرآن، در مرحله بعد یک مرحله پایین آمده و فرموده ده سوره مانند قرآن و در مرحله سوم با یک سوره از قرآن مخالفان را به هماوردگاه دعوت شده است. اینکه ۱۵ قرن است هیچ سوره و آیهای به عنوان آیه و سوره مشابه قرآن از سوی کسی معرفی نشده میتواند نشانهای از ناتوانی همه مخالفان باشد.
۳-قرآن، تجلی گاه علم الهی:
از دیگر ویژگیهای انحصاری قرآن کریم آن است که قرآن تجلی گاه علم الهی است. ازامام صادق روایت شده است( لَقَدْ تَجَلَّی اللَّهُ لِخَلْقِهِ فِی کَلَامِهِ وَ لَکِنَّهُمْ لَا یُبْصِرُونَ؛) به یقین خداوند برای مخلوقات خود در کلامش تجلی کرده است ولی آنها نمیبینند. از آنجا که در علم الهی حوادث گذشته و آینده و علوم اولین و آخرین وجود دارد این علم در قرآن نیز هست و کسی که به قرآن آگاه است به این علوم واقف خواهد شد. به سبب این جهت قرآن خود را تبیان برای هر چیزی معرفی کرده است و میفرماید وَنَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَانًا لِّکُلِّ شَیْءٍ زمان آغاز نزول چنین کتابی دلیلی بر عظمت روزی است که ظرف نزول آن شده است.
۴-- چهارمین ویژگی مبعث: معرفی بزرگترین ولیّ خدا به جهان است.
شب و روز مبعث یک ویژگی دیگری دارد و آن معرفی بزرگترین فردی که چنین لیاقت پیدا کرده که بهترین و جامعترین شریعت الهی و تنها کتاب اعجاز آمیز الهی و تجلی گاه علم الهی بر قلب او نازل شده است. خود قرآن وقتی به نزول قرآن بر پیامبر اشاره میکند نزول قرآن را عظیم و ثقیل معرفی میکند.
نزول چنین کتابی و چنین شریعتی بر قلب یک بشر دارد.
ویژگی های انسان کامل:
مبعث نشان از سه ویژگی انسان کامل دارد
الف)برگزیدگی رسول الله(ص)
اولین ویژگی است. انسانی که در میان همه بشر برای این مسئولیت سنگین انتخاب شده است نشان از تحمل و ظرفیت بی نهایت این بشر است. ظرفیت ویژه این فرد را تنها او دارد در غیر این صورت انتخاب یک فرد با وجود افراد همانند و توانا در پذیرش این مسئولیت در میان بشر، ترجیج بلا مرجح خواهد بود.
ب)علم گسترده :
ویژگی دیگر رسول الله(ص) انسانی که مخاطب این شریعت و کتاب آسمانی قرار گرفته است خود باید اولین کسی باشد که به این کتاب عالم باشد وگرنه اگر مخاطب وحی، خود عالم به وحی نباشد قادر به تبلیغ و تفسیر تبیین آن و رفع ابهام و اختلاف از آن نخواهد بود و کس دیگری نیز عالم آن نبوده و نخواهد شد و نزول چنین علمی در میان بشر لغو خواهد بود. بنابراین رسول خاتم اولین و برترین کسی است که طبق آیه ۷ سوره آل عمران مصداق راسخان در علم معرفی شده اند که عالمان به این کتاب مفسران واقعی این کتاب الهی معرفی میشوند.
ج)ولایت و تصرف در تکوین: دیگر ویژگی است. بر اساس آیات قرآن کریم خدای والا یکی از آثار آیات قرآن را قدرت تصرف در تکوین معرفی میکند. بدیهی است که عالِم به قرآن نیز خود متصرف در عالَم خواهد بود در غیر این صورت نمیتوان آن را عالم به قرآن دانست.
سبک زندگی قرآنی
قسمت پنجاه ویک ۵۱:
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَسْئَلُوا عَنْ أَشْياءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ وَ إِنْ تَسْئَلُوا عَنْها حِينَ يُنَزَّلُ الْقُرْآنُ تُبْدَ لَكُمْ عَفَا اللَّهُ عَنْها وَ اللَّهُ غَفُورٌ حَلِيمٌ ( مائده:۱۰۱)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از امورى كه اگر برايتان آشكار شود ناراحتتان مىكند نپرسيد، و اگر هنگام نزول قرآن از آنها سؤال كنيد، برايتان روشن مىشود. خداوند از سؤالهاى نابجاى شما گذشت و خداوند آمرزندهاى بردبار است.
قَدْ سَأَلَها قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوابِها كافِرِينَ(مائده:۱۰۲)
همانا (از اين گونه سؤالها) گروهى از پيشينيان نيز پرسيدند (و چون طاقت عمل نداشتند) نسبت به آن منكر و كافر شدند.
پيامبر اكرم (صلى الله عليه و آله) با مردم دربارهى حج سخن مىگفت. كسى پرسيد: آيا حج، همه ساله واجب است يا در تمام عمر تنها يكبار؟ پيامبر پاسخ نداد. او چند بار پرسيد، رسول خدا فرمود: اين همه اصرار براى چيست؟ اگر بگويم: «هر سال، كار بر شما سخت مىشود»، تا موضوعى را مطرح نكردهام، شما هم نپرسيد: «يكى از عوامل هلاكت امّتهاى پيشين سؤالهاى نابجاى آنان بود».
گرچه آنچه را نمىدانيم، بايد از اهلش بپرسيم، «فَسْئَلُوا أَهْلَ الذِّكْرِ إِنْ كُنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ» امّا برخى سؤالهاست كه اگر جوابش روشن شود، به زيان فرد يا جامعه است، مثل سؤال از عيوب ديگران، يا اسرار نظامى.
نمونهها و مصاديق:
مسئولان، بعضى از مطالبى را كه مىدانند، نبايد در اختيار عموم بگذارند. نظير مسائل اقتصادى، مانند: كمبود گندم و ....
صداقت خوب است؛ ولى صراحت، همه جا مفيد نيست.
اخبار و اطّلاعات، بايد ردهبندى و طبقهبندى شود. (جابرِ جُعفى، هزاران حديث از امام باقر عليه السلام مىدانست كه حقّ گفتن آن را براى همه مردم نداشت.
برخى از اخبار، نبايد از رسانهها و جرايد، پخش شود، چون به زيان مردم است (گاهى سكوت، عاقلانه لازم است) «إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ»
معلّمان و گويندگان بايد، ظرفيّت شنوندگان را در نظر داشته باشند.
در برخى موارد، بايد به شيوهى تقيّه، عقايد را كتمان كرد و برخى سؤالها را جواب نداد. «إِنْ تُبْدَ لَكُمْ تَسُؤْكُمْ»
انسان حقّ ندارد اسرار مردم و اسرار نظامى را فاش سازد.
دست آورد این ایات برای سبک زندگی عبارت است از:
۱- دانستن هر چيزى، نه لازم است و نه مفيد، بلكه بايد سراغ دانشهاى مفيد رفت. «لا تَسْئَلُوا» (حسّ كنجكاوى بايد تعديل شود ونبايد در پى اطلاعاتى رفت كه سبب ايجاد كدورت، مشكلات و اختلال در نظام جامعه مىشود.)
۲- مكلّف نساختن مردم به پارهاى از احكام، پرتوى از عفو و گذشت الهى است. «لا تَسْئَلُوا ... عَفَا اللَّهُ عَنْها»
۳- خداوند به بندگانش مهلت توبه مىدهد. «غَفُورٌ حَلِيمٌ»
۴- اگر مردم ظرفيّت نداشته باشند، بيان پارهاى از حقايق، سبب كفر آنها مىشود. «قَدْ سَأَلَها قَوْمٌ مِنْ قَبْلِكُمْ ثُمَّ أَصْبَحُوا بِها كافِرِينَ»
سبک زندگی قرآنی
قسمت ۵۲
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعاً فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ ( مائده: ۱۰۵)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! بر شما باد (حفظ) خودتان. چون شما هدايت يافتيد، آن كه گمراه شد زيانى به شما نمىرساند. بازگشت همهى شما به سوى خداست، و او شمارا به آنچه مىكرديد، آگاه مىسازد.
بعضى اين آيه را دستاويز قرار داده و مىگويند:
وظيفهى هر كس تنها حفظ خود است، و مامسئول گناه ديگران و امر و نهى آنان نيستيم!در پاسخ آنان مىگوييم: با وجود آيات و روايات متعدّدى كه همه نشان از وجوب امر به معروف و نهى از منكر دارد، بايد گفت: مراد اين آيه رها كردن اين دو وظيفه نيست، بلكه مراد آن است كه اگر امر و نهى صورت گرفت، ولى اثر نكرد شما ديگر وظيفهاى جز حفظ خود نداريد. علاوه بر آنكه حفظ جامعه از گناه به وسيلهى امر به معروف و نهى از منكر، يكى از مصاديق «حفظ خويشتن» است.
دست آورد ایه در سبک زندگی عبارت است از:
۱- در راه حقّ، از تنهايى نترسيم. «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ»
۲- اگر حريف ديگران نمىشويم، حريف نفس خود باشيم. عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ ...
۳- انحراف جامعه، مجوز گناه كردن افراد نيست. عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ ...
۴- در قيامت، هر كس مسئول كار خويش است. «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ»
۵- در پى كشف و افشاى عيوب ديگران نباشيم. «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ»
۶- اهل ايمان بر رفتار و كردار نارواى گمراهان و عقائد باطل آنان مؤاخذه نخواهند شد. «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ»
۷- در راه نجات ديگران، خودتان غرق نشويد. «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ»
۸- چنان بايد تربيت شويم كه فساد محيط وجامعه در ما تأثير نگذارد. «لا يَضُرُّكُمْ»
۹- روحيّهى خود را به خاطر انحراف ديگران از دست ندهيم. «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ»
۱۰- گرچه منحرفان در كمين هستند، امّا راه مصونيّت يافتن، هدايت پذيرى است. «لا يَضُرُّكُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ»
۱۱- ايمان به معاد، عامل خودسازىاست«إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ»
۱۲- پيروى از نياكان و تقليد كوركورانه از ديگران، در قيامت نجاتبخش انسان نيست، بلكه هر كس بايد پاسخگوى راه و عمل خويش باشد. عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ؛.فَيُنَبِّئُكُمْ
۱۳- رفتار و كردار انسان در دنيا، فرجام او را در قيامت روشن مىكند. «فَيُنَبِّئُكُمْ بِما كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ»