میلاد قمر بنی هاشم عباس بن علی مبارکباد
حضرت ابوالفضل العباس فرزند امیرالمؤ منین علیهما السلام، در 4 شعبان سال 26 هجری در مدینه به دنیا آمد. مادرش فاطمه کلابیه بود که بعدها با کنیه «ام البنین» شهرت یافت. آن حضرت، قامتی رشید، چهره ای زیبا و شجاعتی کم نظیر داشت و به خاطر سیمای جذابش او را «قمربنی هاشم» می گفتند. در حادثه کربلا، سمت پرچمداری سپاه حسین (ع) و سقایی خیمه های اطفال و اهل بیت امام را داشت. به خاطر فداکاری و جانبازی آن حضرت در روز عاشورا، روز میلادش به نام روز جانباز نامگذاری شده است.
از امتیازات ویژه حضرت عباس علیه السلام بصیرت ژرف و ولایت مداری فوق العاده ایشان بود. در زمان امامت امام حسن علیه السلام مطیع و گوش به فرمان ایشان بود و بدون اجازه ایشان دست به قبضه شمشیر نبرد. در دوران امامت امام حسین علیه السلام نیز جز فرمانبرداری و اطاعت محض، مطلبی از ایشان در تاریخ نقل نشده است. زیارت نامه ایشان بهترین گواه بر این ادعاست: «السَّلامُ عَلَیْکَ أَیُّهَا الْعَبْدُ الصَّالِحُ الْمُطِیعُ لِلّهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ وَالْحَسَنِ وَالْحُسَیْنِ صَلَّی اللّهُ عَلَیْهِمْ وَسَلَّمَ ؛[۶] سلام بر تو ای بنده شایسته و فرمانبر خدا و رسول خدا و امیرمؤمنان و حسن و حسین (درود خدا بر آنان باد).»
هستی ما بود ولایش
تفسیر جانبخش دعایش
دل با دعایش حق را کند یاد
آمد به دنیا امام سجاد
میلاد امام زینالعابدین (ع) مبارک باد
چهارمین قرآن ناطق:
حضرت علی بن حسین (علیهالسلام)، ملقب به زینالعابدین و سیدالسجادین، شخصیتی که جد بزرگوارشان حضرت علی بن ابیطالب (علیهالسلام)، ایشان را بهترین اهل زمین بعد از پدرشان معرفی نمودهاند: « فقال: احتفظ بها و احسن الیها فستلد لک خیر اهل الارض فی زمانه بعدک»
درپنجم شعبان سال ۳۸ هجری در مدینه منوره چشم به دنیا گشودند.دوران کودکی حضرت، در زمان جد بزرگوارشان حضرت امیرالمؤمنین (علیهالسلام) و عموی ارجمندشان، امام حسن مجتبی (علیهالسلام)، گذشت و در زمان نوجوانی تا شهادت پدر بزرگوارشان حضرت امام حسین (علیهالسلام)، که حدود ده سال به طول انجامید، در خدمت پدر و به همراه حضرت بودند.
حضرت سجاد (علیهالسلام) در حالیکه ۲۴ سال سن داشتند، در واقعه کربلا حاضر بودند ولی به علت بیماری در خیمه بستری بود و همراه با اهل بیت، پس از شهادت پدر به اسیری رفتند. ایشان در کاخ یزید خطبه بسیار مهمی ایراد کرد که چهره یزید افشا شد و مردم شام نسبت به ماهیت حادثه کربلا آگاه شدند.
حضرت سجاد (علیهالسلام) پس از شهادت پدر، به مدت ۳۵ سال یعنی تا سال ۹۴ قمری، در دوران بسیار سخت و خفقان بار خلفای اموی، منصب الهی امامت را به عهده داشتند. امام سجاد (علیهالسلام) در سال ۹۴ ق. با دسیسه ولید بن عبدالملک مسموم و به شهادت رسید و در جوار عموی بزرگوارشان حضرت امام حسن مجتبی (علیهالسلام) در بقیع مدفون شدند. صحیفه سجادیه مجموعهای از دعاهای آن حضرت است که اینک در دست ما بهعنوان گنجینهای از معارف دینی موجود است.
Notes_230226_110329.pdf
حجم:
3.4M
شناخت نامه زبور آل محمد( صحیفه سجادیه)
سبک زندگی قرآنی
قسمت ۵۶
يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ إِذا دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ وَ أَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ ( انفال:۲۴)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! هرگاه خدا و رسول شما را به چيزى كه حياتبخش شماست دعوت مىكنند، بپذيريد و بدانيد خداوند، ميان انسان و دل او حايل مىشود و به سوى او محشور مىشويد.
اقسام حیات از منظر قرآن
۱- حيات گياهى. «أَنَّ اللَّهَ يُحْيِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها» خداوند زمين را زنده مىكند.
۲- حيات حيوانى. «لَمُحْيِ الْمَوْتى» خداوند مردگان را زنده مىكند.
۳- حيات فكرى. «مَنْ كانَ مَيْتاً فَأَحْيَيْناهُ" آن كه مرده بود و زندهاش كرديم.
۴- حيات ابدى. «قَدَّمْتُ لِحَياتِي» كاش براى زندگيم چيزى از پيش فرستاده بودم.
مقصود از حياتى كه با دعوت انبيا فراهم مىآيد، حيات حيوانى نيست، چون بدون دعوت انبيا نيز اين نوع حيات وجود دارد، بلكه مقصود حيات فكرى، عقلى ومعنوى، اخلاقى و اجتماعى و بالاخره حيات و زندگى در تمام زمينهها مىباشد. البتّه ممكن است مراد از دعوت به حيات در اينجا (به دليل آن كه آيه در كنار آيات جنگ بدر آمده است)، دعوت به جهاد باشد.حيات انسان، در ايمان و عمل صالح است و خداوند و انبيا هم مردم را به همان دعوت كردهاند. «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ» اطاعت از فرامين آنان رمز رسيدن به زندگى پاك و طيّب است، چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم: «مَنْ عَمِلَ صالِحاً مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَياةً طَيِّبَةً»و طبق روايات شيعه وسنّى، يكى از مصاديق حيات طيّبه، پذيرش
نداى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله در مسألهى ولايت علىّبن أبىطالب عليهما السلام و اهلبيت اوست.
حايل و فاصله شدن خدا ميان انسان و قلبش، نشاندهندهى حاضر و ناظر بودن خداوند در همه جا و احاطهى او بر تمام موجودات است و اينكه قدرت و توفيق از اوست. از رگ گردن به ما نزديكتر است، فعاليّت عقل و روح نيز به دست اوست و اگر لطف او نبود، هرگز انسان به حقّانيّت حقّ و بطلان باطل پى نمىبرد.از امام صادق عليه السلام روايت شده است كه از مصاديق حائل شدن خدا بين انسان و دل او، مسألهى محو و اثبات است؛ محو كفر و اثبات ايمان، محو غفلت و شك و تثبيت تذكّر و يقين. در جاى ديگر فرمودند: «خداوند نمىگذارد انسان، باطل را حقّ ببيند».همچنين فرمودند: «گاهى انسان با گوش، چشم، زبان و دست خود به چيزى علاقه دارد، ولى اگر آن را انجام دهد، قلبش با آن همراه نيست و مىداند آنچه ميل به آن داشته حقّ نيست». و ممكن است حائل شدن، كنايه از مرگ باشد.
دست آورد این ایه در سبک زندگی عبارت است از:
۱- شرط ايمان واقعى، اجابت كردن دعوت خدا و رسول است. «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ»
۲- دعوت خدا و رسول، داراى حقيقت و هويّتى واحد دارد. «دَعاكُمْ» و نفرمود:«دعواكم»
۳- حركت در مسير خدا و انبيا، حيات واقعى است و كناره گيرى از آن، مرگ انسانيّت است. «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ»
۴- تمام دستورات دينى و فرامين انبيا، حتّى فرمان جنگ و جهاد، مايهى حيات فرد و جامعه مىباشد. «دَعاكُمْ لِما يُحْيِيكُمْ»
۵- كسى كه به حضور و احاطه خداوند ايمان داشته باشد، از دعوت پيامبران
سرپيچى نمىكند. اسْتَجِيبُوا . يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ
۶- تا فرصت داريم، حقّ را بپذيريم. (بنابراين كه حائل شدن خدا بين انسان و قلبش، كنايه از مرگ باشد). اسْتَجِيبُوا . يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ
۷- نه مؤمن مغرور شود ونه از كافر مأيوس گرديد، چون دلها به دست خداست و او مقلّب القلوب است. «يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ»
۸- هر فكر و انديشهاى كه بر دل انسان بگذرد، خداوند بدان آگاه است. «يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ»
۹- خداوند از هر چيزى به انسان نزديكتر است، حتّى از قلب او به خودش.«يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَ قَلْبِهِ»
۱۰- همهى ما خواسته يا ناخواسته در قيامت محشور خواهيم شد، پس به رسولان الهى پاسخ مثبت دهيم. اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَ لِلرَّسُولِ ... إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ