میرفتند، و به نظر دو کارگر یا پیشهور بودند. یکی میگفت:
-قسمت همین بود.
دیگری جواب میداد:
-من، برادر، اعتقاد به قسمت ندارم. قسمت در همت است.
-همت، اگر هم باشد، از قسمت است.
جوانکی دانشجو از راه رسید و با لحنی قاطع گفت و رفت:
-قسمت جز همت اجتماع نیست.
📚از #کتاب نقش پرند | نوشتهی #محمود_اعتمادزاده
@chaame ⛵️