هر روز با قرآن
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره 253 - اینک پیمبران برتری دادیم بعضیشان را بر بعضی از آنان است آنکه س
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره
اينان همان پيامبران بلندمرتبهاى هستند كه برخىشان را بر برخى ديگر برترى داديم. از ميان آنان كسى است كه خدا با او سخن گفت و برخى از آنها را به چندين درجه بالا برد، و به عيسى پسر مريم معجزاتى روشن و روشنگر داديم و او را به وسيله «روح القدس» تأييد نموديم. و اگر خدا مىخواست، كسانىكه پس از آنان بودند، بعد از آنكه دلايلى روشن برايشان آمد، به جنگ با يكديگر برنمىخاستند، ولى خود اختلاف كردند؛ از ميان آنان كسانى ايمان آوردند و كسانى كافر شدند. و اگر خدا مىخواست، با وجود اختلافاتى كه ميانشان وجود داشت، با يكديگر نمىجنگيدند، ولى خدا آنچه را بخواهد انجام مىدهد، و او خواسته است كه امور جهان براساس علل و اسباب جارى پديد آيد. (253)
اى كسانى كه ايمان آوردهايد، از آنچه به شما ارزانى داشتهايم انفاق كنيد، پيش از آنكه روزى بيايد كه در آن نه داد و ستدى هست و نه دوستى و نه شفاعتى. و كسانى كه با ترك انفاق به كفر روى مىآورند سخت ستمكارند. (254)
تنها خدا- كه هيچ معبودى جز او شايسته پرستش نيست- زنده و برپادارنده هستى است؛ نه خوابى سبك او را فرا مىگيرد و نه خوابى سنگين كه از اداره امور جهان بازماند. آنچه در آسمانها و آنچه در زمين است از آن اوست و اسباب و علل همه از او فرمان مىگيرند. كيست آنكه جز به اذن او نزد وى شفاعت كند؟ و انجام كارى را سبب شود آنچه را كه پيش روى شفاعتگران است و از آن آگاهند و آنچه را كه در پى دارند و از آنان نهان است، همه را مىداند؛ و آنها به چيزى از دانش او- جز آنچه برايشان خواسته است- احاطه ندارند. قلمرو فرمانروايىاش آسمانها و زمين را فراگرفته است، و نگهدارى آن دو بر او دشوار نيست، و اوست بلندمرتبه و بزرگ. (255)
در گرايش مردم به دين اجبارى نيست، زيرا راه درست به خوبى از راه نادرست مشخص شدهاست. پس هركس به طاغوتها كافر شود و به خدا ايمان بياورد، قطعا به استوارترين دستاويز كه براى آن گسستنى نيست چنگ زدهاست، و خدا شنونده گفتار مردم و آگاه از كفر و ايمان آنهاست. (256)
هر روز با قرآن
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره 257 - خدا دوست آنان است که ایمان آوردند برون آردشان از تاریکیها بسوی
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره
خداوند سرپرست كسانى است كه ايمان آوردهاند. آنان را از تاريكىها بيرون مىبرد و به سوى روشنايى (شناخت معارف و اطاعت از خدا) هدايت مىكند. و كسانى كه كفر ورزيدهاند، سرپرستانشان طاغوتهايند كه آنان را از نور (فطرت خداشناسى) به درمىبرند و به تاريكىهاى شرك و كفر و عصيان مىكشانند. اينان همدم آتشند و در آن جاودانهاند. (257)
آيا به داستان كسىكه چون خدا به او سلطنت داده بود با ابراهيم درباره پروردگارش به محاجّه برخاست، نظر نينداختهاى؟ آنگاه كه ابراهيم به او گفت: پروردگار من كسى است كه حيات مىبخشد و مىميراند. او گفت: منم كه حيات مىبخشم و مىميرانم؛ پس من پروردگار تو و پروردگار اين جهانم. ابراهيم گفت: خداست كه خورشيد را از مشرق برمىآورد، تو آن را از مغرب برآور. پس آنكسى كه كفر ورزيده بود درمانده و مبهوت شد. و خدا مردم ستمكار را هدايت نمىكند. (258)
يا مانند داستان كسى كه بر ديارى گذر كرد در حالىكه ديوارهاى آن بر بامهايش فروريخته و يكسره ويران شده بود. گفت: چگونه خداوند مردم اين سرزمين را پس از مرگشان زنده مىكند؟ پس خداوند او را به مدّت صد سال ميراند، آنگاه زندهاش كرد و به او گفت: چه مدت در اينجا ماندهاى؟ گفت: يك روز يا پارهاى از روز درنگ كردهام. فرمود: نه، بلكه صد سال درنگ كردهاى. به خوراك و نوشيدنى خود بنگر كه در اين مدت دگرگون نشدهاست؛ و گمان مكن كه چون دگرگون نشدهاى، اين مدت طولانى بر تو نگذشتهاست؛ به الاغ خود بنگر كه به استخوانهايى چند تبديل شدهاست. ما تو را ميرانديم و پس از گذشت صد سال به تو حيات بخشيديم تا آنچه بايد تحقق يابد و تا تو را براى مردم نشانهاى [بر روز رستاخيز] قرار دهيم. اكنون به استخوانهاى الاغت بنگر كه چگونه آنها را رشد مىدهيم و فراز مىآوريم سپس بر آنها گوشت مىپوشانيم. پس هنگامى كه امر زنده شدن مردگان بر او آشكار شد، گفت: مىدانم كه خدا بر انجام هركارى تواناست. (259)
هر روز با قرآن
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره 260 - و هنگامی که گفت ابراهیم پروردگارا بنمایانم چگونه زنده کنی مردگ
#ترجمهی_سورهی_مبارکهی_بقره
و ياد كن هنگامى را كه ابراهيم گفت: پروردگارا، به من بنماى كه چگونه مردگان را زنده مىكنى؟ فرمود: آيا علاوه بر ندانستن چگونگى آن، ايمان نيز نياوردهاى؟ گفت: چرا، ولى پرسيدم تا دلم آرام گيرد. فرمود: چهار پرنده از اين پرندگان را بگير، سپس آنها را در حالىكه با خود مأنوس ساختهاى بكش و قطعهقطعه كن، آنگاه بر هر كوهى بخشى از آنها را قرار ده، سپس آنها را فراخوان كه شتابان به سوى تو مىآيند، و بدان كه خداوند مقتدرى است كه هيچچيز از او پنهان نيست و حكيمى است كه همه كارهايش براساس حكمت است. (260)
حكايت كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند همچون حكايت دانهاى است كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشهاى صد دانه باشد. و خداوند براى هر كه بخواهد آن را دو چندان مىكند، و خداوند را بخششى گسترده است و مىداند چهكسى درخور بخشش است. (261)
كسانىكه اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند، سپس در پى انفاق خود نه كمترين منّتى مىگذارند و نه اندك آزارى مىرسانند، پاداش خود را نزد پروردگارشان خواهند داشت، و نه ترسى آنان را فرو مىگيرد و نه اندوهگين مىشوند. (262)
با تهيدستان سخنى نيكو گفتن و از خطاى آنان درگذشتن، بهتر از صدقهاى است كه آزارى در پى آن باشد. شما نيز خود را به اخلاق الهى متصف كنيد، چرا كه خداوند بىنياز است و هرگز بخشش خود را بزرگ نمىشمرد تا بدين وسيله به كسى آزارى برساند، و بردبار است و در كيفر خطاكاران شتاب نمىكند. (263)
اى كسانىكه ايمان آوردهايد، صدقههاى خود را با منّت نهادن و آزار رساندن تباه نكنيد، همچون كسىكه مال خود را براى نشان دادن به مردم، انفاق مىكند و خدا را در فراخوانى به انفاق باور نمىكند و به سراى آخرت كه روز پاداش و جزاست ايمان ندارد. پس حكايت او همچون حكايت صخرهاى است صاف كه بر آن خاكى بوده و بارانى تند به آن رسيده و خاك را شسته و آن را به صورت سنگى صاف بر جاى گذاشتهاست. آرى همانگونه كه كشاورز از اين خاك و باران محصولى به دست نمىآورد، رياكاران نيز نمىتوانند به اندكى از آنچه فراهم كردهاند دست بيابند، و خداوند مردم كفرپيشه را هدايت نمىكند. (264)