eitaa logo
کانال قرآن و اهلبیت علیهم السلام
1.1هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
1.4هزار ویدیو
21 فایل
رستگاری در پرتو معرفت به قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) و پیروی از ولایت فقیه ارتباط با ادمین: 👇 @alamdar3313 "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
من و شما سَد راه ظهور کردیم... بی تعارف!! روایت داریم آقا می‌فرماید که: کم خردان شیعه که بال پشه از دینداریِ اینها محکمتره، اینا دارن دل منو میازارن.... با چی ؟ 👈 ... سلام الله علیها به علامه میرجهانی فرمودند: هیچ می دانید با یوسف من چه کردید، از اشکهای غریبانه اش با خبرید؟ @Quranahlebayt
📚📚 📚 ࿐ྀུ༅﷽࿐ྀུ༅ ✍ امــروز سخن اسیر توست اما هنگامی که از دهان خارج شد، تو اسیر وی خواهی شد. 📖خداوند متعال در قرآن کریم می‌فرماید: 🕋مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ {ق/۱۸} ترجمه: هیچ سخنی را بر زبان نمی‌آورد، مگر این‌که نزدش مراقبی حاضر و آماده نوشتن است. 📚 📚📚@Quranahlebayt
بسم الله الرحمن الرحیم واکنش دو گروه نسبت به ظهور امام زمان (عجل‌الله تعالی فرجه الشریف) ☀️امام جواد علیه‌السلام فرمودند : اِنَّ لَهُ غَيْبَةٌ يَكْثُرُ اَيّامُها، وَيَطْوُلُ اَمَدُها يَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الُمخْلِصُونَ وَ يُنْكِرُهُ الْمُرْتابُونَ حضرت داراى غيبتى است كه روزهايش زياد و مدّتش طولانى است. پس افراد مخلص منتظر ظهور او هستند و افراد شكّاك مُنكر او هستند. 📚 منتخب الأثر، صفحه ۲۲۴ اللھم‌ عجل‌ لولیڪ‌ الفرج ✍ وقتی الآن یک امام زنده‌ داریم و هیچ کاری برای ظهور و آمدن او انجام نمی‌دیم، با چه رویی می‌گیم اگه دوران امام حسین علیه‌السلام بودم فلان کارو می‌کردم آقا تنها نمونه؟؟؟ ------------------------- اللھم‌ عجل‌ لولیڪ‌ الفرج @Quranahlebayt
. 🔸 فرق ما با شیعیان زمان ائمه پیشین در این است که گناهان آنها در آمدن و نیامدن امام آنها اثری نداشت . 🔸 اما من در زمانه ای قرار دارم که رفتارم در آمدن و نیامدن امام موثر است. 🔸 ای کاش ترمزی برای ما باشد تا هر وقت به سمت می رویم بدانیم که گناه من مسیر آمدن امام را ناهموار میکند 🔸التماس دعای فرج ╔ ⃟🥀❥๑‌‌•~-------------- @Quranahlebayt
🏝کمی تأمل... ▫️معمولا این‌گونه‌‌ایم که وقتی از غربت امامی یاد می‌کنیم، در کنارش مردم بی‌غیرت آن زمان را لعن می‌کنیم! ❗️می‌پرسیم و تعجب می‌کنیم که حضرت موسی‌بن‌جعفر علیه‌السلام چگونه سال‌ها در زندان حبس بوده؟! و شیعیان و یاران حضرت چه می‌کردند در مقابل این مظلومیت؟! ❗️گاه می‌گوییم بر تماشاچیان کوچه بنی هاشم لعنت،حتی فریاد می‌زنیم بر آنها که سکوت کردند لعنت... ⚠️آیا به این فکر کرده‌ایم که درآینده، درباره‌ی مردمی که امام زمانشان را بیش از هزارسال غریب رها کردند، چه خواهند گفت  و چگونه از ما یاد خواهندکرد؟ ✨گاهی نگاه به زمان گذشته باعث می‌شود از زمان حال خود غافل شویم،ولی همیشه حاضران در زمان، گذشته خود را نقد و قضاوت خواهد کرد دقیقا مثل ما!! ⚡️از این بگذریم... ❓آن‌جا که در سختی برزخ سوال می‌شود من إمامک؟ آنجا که ندعوا کل أناس بإمامهم چه خواهیم گفت؟چه خواهیم کرد؟ @Quranahlebayt
࿐ྀུ༅﷽࿐ྀུ༅ 🌤«...أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ» ✅ با خودمون چند چندیم⁉️ یکی از عواملی که باعث جدایی عده‌ای از امام حسین علیه‌السلام، شد، زمینه‌ی امتحان، انتخاب دنیا و آخرت بود، عده‌ای صورت مساله را پاک کردند و گفتند: نه با امام خواهیم بود نه با اِبن زیاد. بین حق و باطل حرکت کردن، نوعی نفاق است. همین نفاق باعث شد که به تدریج در جنایت بر اهل‌بیت علیهم‌السلام، از یکدیگر سبقت بگیرند. چون نتوانستند مرزبندی بین حق و باطل را برای خود رعایت کنند. عصر ظهور نیز، نفاق افراد در حرکت به سمت ظهور مشخص خواهد شد. پس برای رسیدن به ظهور باید نفاق را در خود بُکُشیم. (نفاق، همان ریا و دورویی است) 📚 📚🖌 @Quranahlebayt
࿐ྀུ༅﷽࿐ྀུ༅ 🌤«...أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ» ✅ ✍یک تحویلدار بانک تعریف می‌کرد: روزی ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪﺍﯼ ﯾﻪ ﻗﺒﺾ آﻭرد تا ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ کنه. ﮔﻔﺘﻢ: ﻭقت ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺳﺎﯾﺖ ﻫﺎﺭﻭ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺎﺭ! ﮔﻔﺖ: ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﻣﻦ ﭘﺴﺮ ﮐﯿﻢ❗️ ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ ﺑﯿﺎﺭمم ﻫﻤﯿﻨﻮ ﻣﯿﮕﯽ⁉️ ﮔﻔﺘﻢ: فرقی نمیکنه! ﺳﺎﯾﺘﻮ ﺑﺴﺘﯿﻢ ﭘﺴﺮ ﺟﺎﻥ! رفت، ﺑﺎ ﯾﻪ ﻣﺮﺩﯼ ﺍﻭﻣﺪ لباس‌های کهنه ﻭ ﭼﻬﺮﻩ ﺭنج دیدﻩای داشت، ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﺑﺎﺑﺎﺷﻪ... . ﺑﻠﻨﺪﺷﺪﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻗﺼﺪ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺗﺤﻮیلش ﮔﺮﻓﺘﻢ، ﻗﺒﺾ ﻭ ﭘﻮﻟﺸﻮ ﮔﺮﻓﺘﻢ ﮔﻔﺘﻢ: ﭼﺸﻢ ﺗﻪ ﻗﺒﻀﻮ ﻣﻬﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﻬﺶ. ﮔﺬﺍﺷﺘﻢ ﺗﻪ ﮐﺸﻮ ﻓﺮﺩﺍ ﺻﺒﺢ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﮐﻨﻢ... ﭘﺴﺮﻩ ﮔﻔﺖ ﺩﯾﺪﯼ ﺑﺎﺑﺎﻣﻮ ﺑﯿﺎﺭﻡ ﻧﻤﯿﺘﻮﻧﯽ ﻧﻪ ﺑﮕﯽ ﺑﻬﺶ! ﺑﻌﺪﺵ ﺧﻨﺪﯾﺪ... ﺑﺎﺑﺎﺵ ﺑﻪ ﭘﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ ﺑﺮﻭ ﺟﻠﻮﯼ ﺩﺭ ﻣﻦ ﻣﯿﺎﻡ، ﺍﻭﻣﺪ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻢ ﮔﻔﺖ ﻣﻤﻨﻮﻧﻢ ﺍﺯﺕ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺟﻠﻮﯼ ﺑﭽﻢ ﺑﺰﺭﮔﻢ ﮐﺮﺩﯼ! بعضی وقتا میشه : تیغ باشی اما نبُری تبر باشی اما نشکنی 📚 📚🖌 @Quranahlebayt
࿐ྀུ༅﷽࿐ྀུ༅ 🌤«...أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ» ✅ ●از خوبی آدم ها برای خودت دیواری بساز. ●هر وقت در حقت بدی کردند فقط یک آجر از دیوار بردار. ●بی انصافیست اگر دیوار را خراب کنی. ✅تلنگــــــــر ●هیچگاه نگـران حـرف های مردم نبــاش. ●همین که وقت‌شان را می‌گذارند تا پشت سرت حرف بزننـد. ●یعنی شخص مهمی هستی... ✅تلنگــــــــر ●برج های بلند از یک خشت ●سفرهای دور و دراز از یک گام ●داستانهای طولانی از یک کلمه ●و درختان تناور از یک جوانه شروع شدن... ●مواظب باش! ●هیچ چیزی تو را از مسیرت منحرف نکنه. ●تو حتماََ موفق میشی و به هدفت میرسی. 📚 📚🖌 @Quranahlebayt
࿐ྀུ༅﷽࿐ྀུ༅ 🌤«...أَلَيْسَ الصُّبْحُ بِقَرِيبٍ» ✅ (بیشتر هوای همدیگر را داشته باشیم) ✍آثار گچ روی ناخن‌های مرد کارگر مشخص بود و دخترکش از اینکه مادرش پسری حامله است، خوشحال بود، ولی پدر در اعماق نگاهش غمی پنهان بود و لبخندی دروغین بر لب داشت. مادر دختر چند تکه لباس پسرانه ارزان برداشته بود و دخترک تندتند اجناس گران‌قیمت را روی پیشخوان مغازه می‌گذاشت. مادر دوباره آن‌ها را سر جای خود می‌گذاشت و می‌گفت: دخترم این‌ها را آقای فروشنده برای بچه‌های خودش آورده است. دختر در جواب مادرش گفت: پس چرا به خانه‌اش نمی‌برد؟ من هم به‌عنوان فروشنده از اینکه اجناسم را می‌فروشم باید خوشحال می‌بودم ولی ناراحت بودم و پدرومادر نگران و دخترک خوشحال را یکی‌یکی نگاه می‌کردم. این وسط فقط آن دخترک خوشحال بود. چه کسی یا چه چیزی باعث نگرانی این پدرومادر شده بود؟ آیا باید این پدرومادری که خدا داشت به آن‌ها فرزندی دیگر می‌داد، نباید خوشحال می‌بودند؟ یک نایلون روی میز گذاشتم تا مادر زودتر سروته کار را جمع کند. چند تکه لباس را در نایلون گذاشتم. مرد رو به من گفت: چقدر شد عمو؟ گفتم: قابل شما را ندارد. ۱۵٠هزار تومان. مرد کارت بانکی‌اش را داد و گفت: ان‌شاءالله که داخلش چیزی مانده باشد. کارت را کشیدم و ۱۵۰هزار ریال وارد کردم و دکمه سبز را زدم. هنوز دستگاه کاغذش بیرون نیامده بود، مرد گوشی قدیمی شکسته خود را درآورد و نگاه به پیامک بانک کرد. من تند کاغذ را از دستگاه درآوردم و با کارت در دست مرد گذاشتم. تا خواست بگوید اشتباه کشیدی و به ریال کشیدی، دست او را فشار دادم و به او چشمک زدم و گفتم: خدا برکت بدهد. زن و دخترک نایلون را برداشتند و تشکر کردند و به‌راه افتادند. مرد خود را مشغول کرد تا کارت را داخل کیف کهنه‌اش جا بدهد. پشت‌سرش را نگاه کرد دید دخترومادر از مغازه بیرون رفتند. سپس گفت: ان شاءالله هر چه از خدا می‌خواهی به شما بدهد. یک هفته است بیکارم. تازه متوجه علت ناراحتی او شدم. بهش گفتم: مبارک شما باشد، کاری نکردم. کمی بیشتر به شما تخفیف دادم. مرد رفت و من ماندم و احساس کردم صدای خدا را شنیدم که گفت: دمت گرم. آن روز اولین روزی بود که زیانی پر از سود کردم، چون هوای بنده خدا را داشتم. 📚 📚🖌 @Quranahlebayt
قیمت غفلت... از طلوع تا غروب جمعه‌ رو در بی‌خبری و فراموشی می‌گذرونیم، اما از غم غروب جمعه‌ و نیومدن امام، شکایت داریم. و می‌خوانیم، اما فراموش می‌کنیم که قیمت غفلت و دنبال هوای نفس رفتن، از دست دادن لبخند و رضایت امام‌ زمانه.😔 @Quranahlebayt
کیفیت مردم در 👌انسان مکلف است که اگر جانش به خطر افتاد از مالش بگذرد تا جانش محفوظ بماند و اگر دینش را خطری تهدید کرد از جانش مایه بگذارد تا خطر متوجه دینش نشود؛ ولی در آخرالزمان دین را به بهای کمی می فروشند و انسانهایی که صبح مومن بوده اند بعدازظهر کافر می شوند. رسول خدا(ص) در اینباره فرموده است: «وای بر عرب از شری که به آنان نزدیک شده است. فتنه هایی چون پاره های شب تاریک و ظلمانی. صبحگاهان مرد مومن است و به هنگام غروب کافر. گروهی دین خود را به بهای ناچیز و متاع اندک می فروشند. کسی که در آن روز به دین خود چنگ زده و پایبند است، همانند کسی است که گلوله ای از آتش را درست گرفته یا بوته ای از خار را در دست می فشرد.»(1) ⚠️این روایت به ضعف آگاهی مردم در آن دوران دلالت دارد. 1-مسند احمد، ج2، ص 39. «برگرفته از نشانه هایی از دولت موعود»، نجم الدین مروجی طبسی @Quranahlebayt
💠امام (عج) خطاب به 💠 احاديث عن الامام المهدي(عجله الله تعالي فرجه الشريف) قالَ عليه‌السلام: إنَّهُ لَيسَ بَينَ اللّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ بَينَ أَحَدٍ قَرابَةٌ، وَ مَنْ أنْکَرَني فَلَيسَ مِنّي، وَ سَبيلُهُ سَبيلُ ابْنِ نُوحٍ. ای شیعه ی ما بين خداوند و هيچ يک از بندگانش، خويشاوندی وجود ندارد و برای هرکس به اندازه ی اعمال و نيات او پاداش داده می شود، هرکس مرا انکار نمايد از شيعيان و دوستان ما نيست و سرنوشت او همچون فرزند حضرت نوح خواهد بود. بحارالانوار/ج50/ ص227 @Quranahlebayt