eitaa logo
کانال قرآن و اهلبیت علیهم السلام
1.4هزار دنبال‌کننده
6هزار عکس
1.4هزار ویدیو
21 فایل
رستگاری در پرتو معرفت به قرآن و اهل بیت (علیهم السلام) و پیروی از ولایت فقیه ارتباط با ادمین: 👇 @alamdar3313 "تبادل و تبلیغ انجام نمی شود"
مشاهده در ایتا
دانلود
ناز عـشـاق تـو وَلله کشیدن دارد تا قیامت سُخَنِ عشق شنیدن دارد مرغ باغ مَلَکوتم بخدا حیف شدم روزگاریست که دِل شوق پریدن دارد دِلِ مـا اهـل قَـرَن بود نمیدانستیم فـال مـا نیز فقط هولِ ندیدن دارد البته شوق وصالَم به فراقش زیباست آن فراقیست که آخر سَرِ دیدن دارد هرکه دارد غَمِ تو از همه عالم بِدَرست زیرِ تیغِ غمت ای دوست دَویدَن دارد این بهشت است که مات است که ما ماتِ توایم که غلامانِ تو را قَصدِ کشیدن دارد رویِ یوسف چه اگر دست بریدن دارد دیدنِ روی تو از هَست بریدن دارد : چشم دیدار ندارم شده ام کورِ گناه رو که رو نیست ولی تشنه‌ ی دیدار توام آرزو بر مـن آلــوده روا نیست، ولـــی کاش یک روز ببینم که ز انصار توام صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام منتقم خون اباعبدالله
به خواب غفلت خویشم ز هم پاشیده سامانم منِ بیچاره یک عـمــری اسیر این زمـستانم به سمت این و آن بردم نگاهم را ولی افسوس تو را دیگر نمیبینم چه سنگین است تاوانم خجالت میکشم آقا بگویم شیعهات هستم اگـر اذن شما باشد بگویم از مـحـبـانـم برایم گریهها کردی ولی من فکر خود بودم پریشانم شدی الـعـفـو، نفهمیدم پشیمانم من آلـوده را آخـر چـرا تحـویل میگیری چه دیدی از من آخر که خودم حتی نمیدانم عـلــی این روزها دیگر به خانه دیر میآید ز تنهائیش میسوزم ز حیرانیش حیرانم گمانم نیمه شب زهرا صدا کرده حیدر را که ای یار غریب من حلالم کن نمیمانم : ﻋﻤﺮیست، که ﺩﺭ ﺳﻮﺯِ ﻏـﻢِ ﻓﺎطـمه هستی ﺩﻟـﺴـﻮختـه‌ی، ﻋـﻤـﺮِ کـمِ ﻓﺎطـمه هستی ﻣـﻦ ﻣـﻄﻤـﺌـﻨـﻢ، ﺭﻭﺯِ ﻇـﻬـﻮﺭت، ﺍﻭل ﺩﺭ فکــرِ ﺑﻨﺎی ﺣـــــﺮﻡِ ﻓﺎطـمه هستی صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام منتقم خون اباعبدالله
همین‌که بی تواَم آقا برای من کافی است به‌تو نمیرسد این ناله های من کافی است برای اینکه بمیرم به تیغ حاجت نیست جدایی از تو برای عزای من کافی است دگر خیال نه نمیکنم هرگز همینکه سوی تو شد باز، پای من کافی است همینکه نام تو گل کرده روی لبهایم همینکه تو شده ای آشنای من کافی است مرا که از دم اول تو را صدا زده ام اگر صدا بزنی ام گدای من کافی است بده اجازه که هر شب به سینه ام بزنم سری تکان بدهی هم برای من کافی است دگـر به عـالـم و آدم ندارم هیچ نیاز اگر تو داشته باشی هوای من کافی است نــوكـــر نـوشـــت: ڪاش میشد ڪه شبی درحرمٺ سر می شد اگــرم بود چه بهتر می شد و همان شب دل ما در حرم ڪرب و بَلا فـرش راه قـدم می شد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام منتقم خون اباعبدالله
یک نظـر کـن به دل در به در نوکـرها دست خود را بکش آقا به سر نوکرها سر به زیریم و گرفتار ز بس خم کرده معصیتهـای فـراوان کـمـر نوکـرها پر زدیم و نرسیدیم به تو افتادیم مرهمی باش به هر زخم پر نوکرها با وجودی که دلت خون شده از ما اما در همه حـال تـو بودی سپر نوکرها کاش در روضه ببینیم که هستی آقا تو خـریدار دو چـشـمـان تر نوکرها پیش تو هرکه زمین خورده ز جا برخیزد لـطف کـن باز بیا دور و بر نوکـرها با دعای پدر و مادرمان اینجاییم ای به قربان تو مادر پدر نوکـرها رخصتی باز بده تا که بیوفتد آقا یک شبی صحن حسین جان گذر نوکرها مادری خورد زمین صورت او زخمی شد سوخت از روضه ی مـادر جگـر نوکرها نــوكـــر نـوشـــت: زیر قدمت بند دل ماست که گیر است بهتر بنویسم دل مـا عبد و اسیر است هر کس به تو دل داد محال است نگوید از هر چه دلش غیر تماشای تو سیر است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام منتقم خون اباعبدالله
لحظات مناجات فقط مشغله دارم خیلی سرِ نفسم عوضش حوصله دارم یک بار نشد تا که شکایت کنم از خود تنهـا فقط از دست بقیه گـِلـِه دارم بهر منِ دنیا زده پرواز محال است اینگونه که بر بال و پرم سلسله دارم من را چه شده یاد قیامت نمی افتم؟ با این همه ترسی که ز یک زلزله دارم در خوابم و یک لحظه نشد تا که بفهمم با یوسف زهــرا چـقـدر فـاصلـه دارم نــوكـــر نـوشـــت: رفته ای در سفرُ مشکلی هست مگر باعث تأخیر شده؟ سالـهـا می گذرد غایبـی از دیده ی ما نکند شده صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
ﮔﻔﺘﻢ ﺩﻭﺍﯼ ﺩﺭﺩ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺭﺍﻩ ﻣﯽ‌ﺭﺳﺪ ﺍﻣّـﺎ ﻃﺒﯿﺐ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﺑﯿﻤـﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﺴﯽ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﯾﻮﺳﻒ ﻧﻤﯽ‌ﺭﻭﺩ ﺣﻖ ﻣﯽ‌ﺩﻫﻢ ﮐﻪ ﺑﺮ ﺳﺮ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﭼﺸﻢ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﭼﺸﻢ ﺗﺮﻡ ﺭﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﺩﻩ ﻣﺎﻧﺪ ﭘﻨﺠﺎﻩ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺟﻤﻌﻪ ﻭ ﺩﻟـﺪﺍﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﻣﻦ ﭼﻪ ﻏﺮﻭبهـا ﮐﻪ ﻧﺸﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﭘﺎﯼ ﺗﻮ ﺁﯾﻪ، ﻗﺴﻢ، ﺑﻬـﺎﻧﻪ ﻭ ﺍﺻـﺮﺍﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﺩﺭ ﮔﻨﺎﻩ ﺩﻟـﻢ ﺭﺍ ﻧﻈﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩ ﺷﮑﺮ ﺧــــــﺪﺍ ﺯ ﻣﺎ ﻧﻈﺮ ﯾﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺣﺴﺎﺏ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﺳﺎﻟﻬﺎ ﺑﯿﺮﺍﻫﻪ ﺭﻓﺖ ﺍﯾﻦ ﺩﻝ ﻭ ﯾﮑﺒﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﺍﻭ ﺳﺎﻟﻬﺎﺳﺖ ﺁﺑﺮﻭﯾﻢ ﺭﺍ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﺑﺮ ﮐَــﺮَﻡ ﺯ ﻋـﺒـﺪ ﮔـﻨﻬﮑﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﺍﺻﻼ‌ً ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻭ ﭼﻪ ﺑﻬﺎﺭﯼ؟ ﭼﻪ ﻟﺬّﺗﯽ؟ ﺑﯽ ﺍﻭ ﻧﺴﯿﻢ ﻫﻢ ﺳﻮﯼ ﮔﻠﺰﺍﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ ﺳﺎﻝ ﺟﺪﯾﺪ، ﺳﺎﻝ ﻓـﺮﺝ، ﺳﺎﻝ ﮐــﺮﺑﻼ‌ ﺍﻣﺴﺎﻝ ﻫﻢ آمــد ﻭﻟﯽ ﯾﺎﺭ ﺑﺮﻧﮕﺸﺖ : عید امسال مرا لایق دیدار کنید یا مرا گریه کن صحن علمـدار کنید بهترین عیدی ما دیدن شاه شهـداست کاش یک گوشه ی چشمی به من زار کنید صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
سر‌ سال است بیا کاسه ی ما را پر کن با همان دست خودت دست گدا را پرکن بد حسابی مـرا پای حسابم ننویس بی حساب این دل من را ز تولا پر کن یابن زهرا سر سال است بجای عیدی کاسه ام را فقط از گریه به زهرا پر کن چشمه ی چشم مرا اول این سال جدید  تو محبت کـن و اندازه ی دریا پر کـن سفره ی بی برکت را نمک رزق بریز سفره ها را فقط از برکت مولا پر کن همه مشغول به عیدند و محافل خالیست هیئتت را پسر فـاطمـه با ما پر کن سال آینده بیا و همه ی وقت مرا با همین روضه و این سینه زنی ها پر کن قاب چشمان مرا لحظه ی نو گشتن سال باز با گـنبـد و گـلـدسته ی آقا پر کن نــوكـــر نـوشـــت: حالا نمی شود که بیایی و با خودت چیزی بیاوری شبِ عیـدی برای ما؟ چیزی شبیهِ مرهمی از جنسِ عاشقی چیزی شبیهِ تذکـره‌ی کــربلای مـا صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
می‌شود بر شانه‌ی لطفت پریشان گریه کرد پابرهنه سویت آمد مثل باران گریه کرد هر دم ای آئینه با آهت دل عـالـم گرفت چشم دنیا تار شد سر در گریبان گریه کرد خون به جای اشک از زنجیر دستانت چکید پا به پای تو در و دیوار زندان گریه کرد از شکوه تو زن آوازه‌خوان لکنت گرفت با نـوای ربنـای تو نگـهـبـان گریه کرد تازیانه خط به خط بر پیکرت مقتل نوشت تازیانه زخمـهـایت را فراوان گریه کرد بیت آخر خواند دعبل از غریب کاظمین بی صدا زیر عبا، شاه خراسان گریه کرد : در رثایت می‌چکد از دیده جای اشک خون این همه بی‌حـرمتی چشمی ندیده تاکنون السلام ای نور حـق؛ ای آفتاب کاظمـین السلام ای حجتِ آزرده "فی قعرالسجون صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... شهادت مظلومانه ی حضرت موسی ابن جعفر علیه السلام تسلیت باد
بنا نیست امروز افسرده باشیم پس از چند شب باز پژمرده باشیم مگر می شود نور را دیده باشیم؟ ولی دل به خورشید نسپرده باشیم بنا شد اگر سائلی نان بگیرد چه خوب است که از کریمان بگیرد بنا شد اگر شاه نوکــر بگیرد چه بهتر که از نسل سلمان بگیرد علی خواست تا که برای حسینش زنــی در بلندای ایمـان بگیرد تمام زمین و زمان را که می گشت بنا شد عروسی از ایران بگیرد اسیری شه بانوی ما می ارزد که این خاک بوی حسین جان بگیرد تو آقـاترینی و سجـاد مایی تو شاهی و فرزند داماد مایی : با نامِ علــی که نامِ بین المللیست جاری زِ لبـانِ شیعه نهرِ عسلیست بر مهـدی و بر آلِ محـمّـد صلوات میلادِ علیّ اِبنِ حسین اِبنِ علیست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... ولادت با سعادت چهارمین نور سپهر ولایت و امامت حضرت امام سجاد (ع) مبارک باد.
باز در شعر تو نوآوری ام گل کرده باز انگار رگ حیدری ام گل کرده هوس خواندن اوصاف علی کردم من عشقِ مدّاحیِ پامنبری ام گل کرده دفترم مست و قلم مست و خودم دیوانه باز اشعارِ عـلـی اکـبری ام گل کرده یک علی گفتم و صد زلزله افتاده به شعر باز روحیّه ی ویرانگری ام گل کرده سینیِ شربت و شیرینی و گل آوردم باز خـادم شدم و نوکـری ام گل کرده هر که با لحنِ خودش عرض ادب کرده و من لهجه ی فـارسیِ مـادری ام گل کرده شعر با نام علی رنگ طلا می گیرد صد و ده بیت علی، زرگری ام گل کرده هست مرآت نبی در حرَکات و سکنات به علی ابن حسین ابن علی صد صلوات : کسی که نوکــر بابای توست می‌داند چه بهره‌ها ببرد حشر، از شفاعت تو چه خوب بود شب جمعه کربلا بودم کنار کعبه‌ی شش گوشه با عنایت تو صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... ولادت با سعادت شاهزاده علی اکبر علیه السلام و روز جوان مبارک باد. 🌸
میان چاه ظلمت دلم عذاب می شوم مریضم و دخیل نور آفتاب می شوم خودم دلیل این همه جدایی و مصیبتم خودم برای دیدن شما حجاب می شوم همیشه از گناه بی شمار خویش غافلم ولی فریب خورده ی کمی ثواب می شوم توکلم بدون یاد تو ضعیف می شود تو را ز یاد می برم پر اضطراب می شوم برای تحبس الـدعـا شده کمی دعا کنید اگر مرا دعـا کنید، مستجاب می شوم به گنبد علی قسم اگر به من نجف دهی تُرابِ پای زائران بوتراب می شوم کنار دیگران به خود چقدر فخر می کنم برای روضه آمدن که انتخاب می شوم چهل شبانه روز خرج حاجتم نمی کنم دو بیت روضه خوانِ اصغر و رباب می شوم : تا کی نصیب ماست «اَرَی الخَلق» و «لا تُری» کی می‌شود نوای «اَنا المَهدی» تو را از سمت کعبه بشنوم ای جانِ جانِ جان «عَجّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزّمان» صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... 🌸🌿پیشاپیش ولادت حضرت مهدی(عج) بر شما عاشقان مبارک🌿🌸
دمی که سیر وجودم الی السما می شد تمام صفحه ی شعرم پر از خدا می شد گمان کنم خبر از یار می رسد امشب که باب فیض الهی به سینه وا می شد به زخم کهنه ی چشم انتظارها دیگر نگاه مرحمت دلبری دوا می شد چه جلوه ای شده بر ظرف کوچک قلبم که بند بند وجودم ز هم جدا می شد کنار سفره ی زیباترین مسافر عرش دلم ز پنجه ی تنگ قفس رها می شد به هر نسیم که در زلف یار می پیچد به هر کرشمه گره ها زکار وا می شد در این زمانه که مردم همه غریبه شدند در این سکوت کسی با من آشنا می شد چه بیقرار دلم میل سامرا کرده خدا به حضرت نرگس پسر عطا کرده : آسمان غـرق غـرورست کجـایـی آقا خـاک دلتنگ ظـهـورست کجـایی آقا همه جا بوی نفسهای تو در جریانست دستم از دست تو دورست کجایی آقا صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... 🌸 میلاد حضرت صاحب الزمان عج بر همه ی منتظران و عاشقان اهل بیت علیهم السلام مبارکباد 🌸