eitaa logo
کانال قرآن و اهلبیت علیهم السلام
727 دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.1هزار ویدیو
19 فایل
ارتباط باما. نـوكــــري كردنِ اين قـوم مرا بالا بُرد با گـداييِّ حسيـن مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خـدا شكر، عجب پشت و پناهي دارم. @Behruz313
مشاهده در ایتا
دانلود
دو ماه زندگی ام خرج روضه های تو بود سلامِ روز و شبم سمت کربلای تو بود دلیل سجده ی ما تربت تو بود فقط دلیل گریه ی ما مجلس عزای تو بود نگاه کن به دلی که تپیده با غم تو دلی که در همه حالات مبتلای تو بود شبی برای گـدایان خود دعـا کردی خدا هر آنچه به ما داد از دعای تو بود نوشته اند که جبریل هم دلش می خواست به جای این همه منصب فقط گدای تو بود تویی که نور خداوند در تو جلوه نمود تویی همان که خداوند خونبهای تو بود چگونه سمت خداوند پر زدی که زمین سه روز بعد تو دنبال رد پای تو بود میان گـودیِ گـودال سجده می کردی زمین کـرب و بلا محـو ربنـای تو بود نــوكـــر نـوشـــت: .... از شور تو ای عشق نوا می خواهیم چون اهــل وِلا فقط بـلا می خواهیم ما مـزد دو مـاهه ی عزا می خواهیم از دوست برات می خواهیم صلي الله عليڪ يا سيدناالغریب يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... حلول ماه ربیع الاول مبارک باد💐
شادی برای مردم و ماتم برای ما خنده برای خلق ولی غم برای ما خرج تو کرده ایم خدا کرد خرج ما چه خیرها که داشت دو درهم برای ما هرکس نفس کشید در این روضه شد مسیح از بس مقدس است همین دم برای ما اینکه بدون روضه به جایی نمیرسیم ثابت شدست قـدر مسلـم برای ما هرگز به زیر منت مـردم نمیرویم وقتی که هست سایه پرچم برای ما وقتی فرات اشک مهیاست از دوچشم بی قیمت است چشمه ی زمزم برای ما گریه کن حسین کمک کار فاطمست کرده دعـا رسـول مکـرم برای ما بی بی! کدام روضه غذا طبخ میکنی؟ از دستپخت خود بده یک کم برای ما گفتند که حسین گرسنه شهید شد این غصه شد مصیبت اعظم برای ما : کــربلا گفتم و دیدم جگرم می سوزد آسمان دود زمین در نظرم می سوزد گـوییا معجـر بانـوی حــرم می سوزد دختری گفت که ای عمه سرم می سوزد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
مـاه صفـر تمام شد اما عـزا بپاست این هفته، هفته ی غم اولاد مصطفاست جایِ غـدیر را سخـن دشمنان گرفت این بدعتی که شد خودش آغاز ماجراست راه سخیفِ اهـل سقیفه شروع شد پایانِ کار، خانه نشینیِ مرتضـاست با مهرِ حیدر است که عالم بنا شده دنیای بی ولای علی پوچ و بی بهاست بیعت نکرد بیتِ علـی با خلیفه ای راه غدیر و راه سقیفه ز هم جداست دشمن سه بار حمله بر این خانه کرده است بیتی که داغدار غم ختم الانبیاست یا صاحب الزمان نظری کن به پشت در این مادر شماست که در بین شعله هاست محسن به پشت در به چه جرمی شهید شد؟ قـلـب امـام عصـر بر این غصـه مبتلاست ای وای از غـلاف... مـرا می کشد همین... ردی که روی بازوی ریحانه ی خداست کـوچه مقـدّم است به گـودال قتلگاه زیرا مــدینه نقطـه ی آغاز کــربلاست : دارد به غم "عشق"، سما می‌گِرید بـــــاران خدا در همه جـا می‌گرید باید که عـزای فـاطمـه گــرم شود مـا کـم بگذاریم، خـــــدا می‌گرید صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
یادت می آید زیر پرچم گریه کردیم هرجا حسین گفتند، در دم گریه کردیم تا کربلا رفتیم و با هم روضه خواندیم تا کــربلا رفتیم و با هم گـریه کردیم این که روایت گفته زائر عـرشیانند یعنی کنار نوح و آدم گـریه کردیم در زیر بارانـی که نم نم بود، ما هم از اصغرش خواندیم و نم نم گریه کردیم چندین سه سـالـه در میان راه دیدیم بر روضه ای که شد مجسّم گریه کردیم خسته شدیم و با قـد خـم راه رفتیم یک لحظه بعدش بر قد خم گریه کردیم گفتند تا کی گریه بر آقـای مظلـوم؟ گفتیم که اللهُ اَعـلـم... گریه کردیم تنها نه بر کـرب و بلا و هر مقامش بر عکسهای کـربلا هم گریه کردیم این اشکـها آبیست بر دوزخ، به والله فردا پشیمانیم اگر کم گریه کردیم : دل من لک زده تا کنج حرم گریه کنم دو قدم روضه بخوانم، دو قدم گریه کنم بروم سمت ضریحی که بهشتم آنجاست برسم پیش نگـارم، برسم گریه کنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
غزلی از حرمت ساخته‌ام با «مثلا» گرچه خاک است روی قبر تو؛ اما مثلا گنبدِ زرد تو خورشید شده می‌تابد نور می‌گیرد از آن؛ گنبدِ خضرا مثلا چه ضریحی شده کارِ هنرِ فرشچیان جنسِ هر پنجره‌اش هست، مُطلّا مثلا چقدَر پارچه‌ی سبز، گره خورده به آن می‌کنی باز، تمـام گـره‌ها را مثلا خادمانت همه دورِ سرمان می‌گردند ما عزیزیم، در این صحنِ مُعلّا مثلا تشنه‌ها مست شوند از مِـیِ سقاخانه ساقیِ میکده هم «حضرت سقا» مثلا هیئتی شکل گرفته‌ست، میان حـرمت نام هیئت شده «یا حضرت زهرا» مثلا روضه‌خوانی وسطِ صحن، حکایت می‌خواند قصه‌ی کوچه‌ای از شهر تو؛ حالا مثلا مادری با پسرش رد شده از آن؛ امــــا هیچ کس راه نبسته‌ست بر آنها مثلا دست نامردِ کسی هم وسط کوچه نبود چادری خاک نخورده‌ست، در آنجا مثلا مادرِ قصه‌ی ما رفت، صحیح و سالم وَ نپوشاند، رخ از دیده‌ی مـولا مثلا بعدِ مجلس همه رفتند، زیارت کردند تربتِ حضـرت زهـرا شده پیدا مثلا : از هر غریب در وطنِ خود غریب تر از هرچه روضه، روضه ات آقا عجیب تر یک عمر یادِ آن در و دیوار بوده ای از کودکی به جانِ تو غم ها نصیب تر صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
تسبیحِ دل ذکـر و دعـا را دوست دارد «أَمَّن یُجیبِ» روضه ها را دوست دارد دستِ گـدایی همه سویش دراز است بنده نواز است و گدا را دوست دارد شکـی ندارم با همین دستان خالـی اربابمان پیوسته ما را دوست دارد حبِّ حُسِینِ بنِ عَلی در سینه دارد هرآنکه با ایمان، خدا را دوست دارد فـرقـی ندارد ارمنـی یا شیعـه باشد هرکس که من دیدم، شما را دوست دارد این نـوکــر بیچـاره را دریاب آقـا از کودکی کـرب و بلا را دوست دارد : بـی نـام یار، نـار گـلـستـان نمی شود بی کـربلا بهشت که رضوان نمی شود صـد بار گفته ایم که ذکـری برای مـا مثل حسین موجب غفـران نمی شود صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
کام بهـار طعمه ی جـام خزان شده زهری بلای جان امامی جوان شده غربت کم است در حق مردی که خانه اش زندان و خود شبیه به زندانیان شده بی تاب لرزش بدنش دیده زمین گریان دست و پا زدنش آسمان شده حتی برای کاسه آبـی رمـق نداشت دستی که از شرار ستم ناتوان شده برخورد چیست با لب و دندان که مهدی اش حالا کنار بستر او روضه خوان شده ای وای از آن غریب که لبهای تشنه اش زخمی دست بی ادب خیزران شده ای وای از آن عزیز که اهل و عیال او پایین نشین مجلس نامحرمان شده ای وای از آن شهید که انگشتهای او مقصود دست غارت یک ساربان شده : رخت سیاه داغ پدر کرده ای تنت؟ قـربان ریشه های نخ شـال گـردنت آماده می کنی کفـن و تربت و لحـد یا صاحب الزمان، خدا صبرتان دهد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... شهادت یازدهمین اختر تابناک آسمان ولایت و امامت، امام حسن عسکری علیه السلام تسلیت باد🏴
آقا مبارک است رَدای امامتت ای غایب از نظر به فدای امامت می خواستند حق تو را هم قضا کنند کَـذاّبها کجـا و عـبـای امـامـت ما زنده ایم از برکات ولایتت ما عهد بسته ایم به پای امـامتت از روز اولی که رسیدیم در جهان گشتیم آشنا به صدای امـامتت این روزها هوای تو را کرده ام بیا ماییم یاکــریمِ هـوای امـامتت آقا بیا تقاصِ شهیدان به پای توست آقا فـدای کــرب و بلای امامتت تا روزِ بازگشتِ تو سیدعلی شده پرچم به دوش، زیرِ لوای امامتت نــوكـــر نـوشـــت: در دست امـام ما زمـام عصـر است از حضرت او به پا قـوام عصـر است تبـریک به شیعـیـان عــالـم گــوئید آغــاز امــامـت امــام عـصـر است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آغاز امامت حضرت ولیعصر(عج) بر منتظران حضرتش مبارک باد.
از روزها من جمعه ها را دوست دارم این جمعه های آشنا را دوست دارم هر صبح جمعه ندبه میخوانم برایت از کودکی ام این دعا را دوست دارم امروز و فردا می کنم شاید بیایی حتی همین تردیدها را دوست دارم شبهای جمعه تا سحرهایش کجایی؟ کرب و بلایی؟ کـربلا را دوست دارم بین دعاهایی که می خوانم برایت "آقا بیا - آقا بیا" را دوست دارم : این روزهــا که می گذرد غرق حسرتم مـثــل قـنــوتهـای بــدون اجابتـــم بسته ست چشمـهـای مرا غفلت گناه تو حاضـری، منم که گرفتار غیبتــــم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
نیمه شبا اسم حسین، همیشه رو لب منه ذکر حسین حسین من، نافله ی شب منه نیمه شبا روضه ی مشک، دعای روی لبمه ذکر ابـوفـاضـل مـدد، قنوت وتر شبمه نیمه شبا این دل من، گاهی که وقت اذونه به جای توبه ی سحر، روضه ی اصغر میخونه وقت سحر ذکر حسین، همیشه عادت منه شبا زیارت عـاشـورا، نماز حاجت منه نماز حاجت میخونم، بلکه بشم حاجت روا شاید آقـام مهدی بیاد، منم برم به کــربلا یه عهدی دارم با خدا، بدونید آی گریه کنا اگه آقـام مهـدی نیاد، من نمیرم به کــربلا : کــربلایی شدنم از کــرم ارباب است رفتن و دیدن اونجا به خدا یک‌ خواب‌ است تا نرفتی به حــرم حـاجت دیدن داری درد اینجاست که دیدی و‌ دلت‌ بی‌تاب‌ است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
از ناله های هر سحرت گریه میکنم بر زندگـی مختصرت گریه میکنم دیگر به گریه های شبت خو گرفته ام از بس برای چشم ترت گریه میکنم پا میشوی ز جای خودت آه میکشی از دستِ دست برکمرت گریه میکنم بال و پر شکسته ی خود را تکان مده از درد زخـم بال و پرت گریه میکنم قامت کمان و خسته و پهلو شکسته ای از این همه بلا به سرت گریه میکنم پلکـی نمی زنی، نفست بند آمده بر حال و روز محتضرت گریه میکنم جارو به دست میشوی و کار میکنی از حـالـتِ خـمِ کـمـرت گریه میکنم : نوکر زهرا شـدم دنیا به نامم گشته است نام پاک فاطمه ذکر سلامــم گشته است من نمیدانم چه رازی دارد این نام عجیب گفتن یا فاطمــه تکیه کلامم گشته است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
آمدم گریه کنم ناله ی غربت بزنم دهن نوحه گر و پلک ترم خاکی شد آنقدر سنگ از این غربت تو زاری زد سنگ قبر حسن آقای کرم خاکی شد گفتم از غربت تو غربت اصلی جا ماند روضه خوانی تو کردم اثرم خاکی شد روضه ی صورت حوریه و دست ابلیس کودکی گفت جهان در نظرم خاکی شد بـی حیـا آمـد و سـد کرد ره زهــرا را مـادری گفت حسـن آه پرم خاکـی شد : درد ما نیز به دست تو دوا خواهد شد گـره کـار به چشمـان تو وا خواهد شد حاجت دیدن صحن تو روا خواهد شد در بقیع گنبد و گلدسته بنا خواهد شد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
همیشه بر سر این سفره میهمان هستم همیشه شامل این لطف بی کران هستم نه دلبریست مـرا جز نوادگان شما نه جیره خوار و فدائی این و آن هستم بگو چه بهتر ازین خواهم از تو من دیگر به زیر سایه ی زهرای مهربان هستم شنیده ام که تویی عاشق حسینی ها منم همان که رفیق حسینتان هستم به جان فاطمه آقا بیا و کاری کن شوم شهید ِحسین ِتو تا جوان هستم درین زمانه که دلسوز و تکیه گاهی نیست "به جز حسین مرا ملجا و پناهی نیست" : بارالها، گریه‌کن‌های حسینـم را ببخش این دعای مادرت را دوسـت میدارم حسین من بــرای مانـــدن اســـلام بعد از دست زینب‌پرورت را دوست می‌‌دارم حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
مسجد یکی، مناره یکی و اذان یکیست قبلـه یکی، کتاب یکی، آرمـان یکیست ما را به گرد کعبه طـوافیست مشترک یعنی قرار و مقصد این کاروان یکیست فرموده است: «واعتصموا...، لا تفرّقوا» راه نجات خواهی اگر ریسمان یکیست توحید حرف اول دین است اسلام ناب در همه جای جهان یکیست مکر یهود عامل جنگ و جدایی است پس دشمن مقابلمان بی‌گمان یکیست سنـی و شـیعـه فـرق ندارد برایشان وقت بریدن سرمان تیغشان یکیست سـادات، پیش اهـل تسنن گرامی‌اند اکرام و احترامِ به این خاندان یکیست دشمن! دسیسه‌ی تو به جایی نمیرسد تا آن زمان که رهبر بیدارمان یکیست : در بـزم هميشه سبز ايمـان، صلوات در محضـر آيـه هاى قـرآن، صلوات با زمـزمـه ى نام "" بفرست همـراه گل و نسيم و باران، صلوات صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
نصيبِ رزقِ خودم را وسيع می‌خواهم مدينه، هفدهِ ماه ربيع می‌خواهم برای اين دو سه روزه فقط نمی‌خواهم برای روزِ قيامت شفيع می‌خواهم درست در شبِ ميلادِ آفتابِ ششم دلم گرفته خدايا بقيع می‌خواهم کريم تا که تويی و فقير تا که منم هرآن‌چه خواسته‌ام را سريع می‌خواهم به پای پرچمِ اسلام تا دمِ آخر دلی سميع و بصير و مطیع می‌خواهم : عید است و خداوند فرستاده برات نوری چو نماز و روز ه و حج و زکات ذکری که شبیه قبله وحدت ساز است بر خـاتـم انبیـاء مـحـمــد صـلـوات صلي الله عليک يا سيدناالغریب يااباعبدالله الحسين سلام و عرض ادب... صبحتون بخير... میلاد با سعادت پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع) مبارک و خجسته باد🌹🌸🥀
آن را که به جز قرب خدا هیچ ندارد هنگام بلا غیر دعا هیچ ندارد پروانه پرش سوخت و من یاد گرفتم عاشق شدنم غیر بلا هیچ ندارد از لکنتم ایراد نگیرید؛ بِلالم دل مایه‌ ی قرب است، صدا هیچ ندارد باید به مقامات نظر داشت؛ نه اسباب موسی همه کاره‌ست، عصا هیچ ندارد از جانب گیسوی نگار است که خوشبوست از ناحیه‌ ی خویش صبا هیچ ندارد اموال کریمان همه‌ اش مال فقیر است اصلاً چه کسی گفته گدا هیچ ندارد هرکس که تو را دارد و در سینه ندارد مهر علی و فاطمه را… هیچ ندارد : ای احمــدیان به نام احمــد هر دم به هزار ساعت از دم صلوات از نور محمّــــدی دلان مسرور است پیوسته بگو تو بر محمّـــــد صلوات صلي الله عليک يا سيدناالغریب يااباعبدالله الحسين سلام و عرض ادب... صبحتون بخير... ولادت پیامبر اکرم حضرت محمد(ص) و امام جعفر صادق(ع) تبریک و تهنیت باد🌹🌸🌺
سالیانی است که از داغ تو ماتم دارم بینِ دیباچه ی چشمان ترم غم دارم سینه ی ما شده ماتمکده ی آل الله هر که دارد هوس کـرب و بلا بسم الله به سرِ نیزه نشستی و عزادار شدم با همان روضه ی گودال، گوهربار شدم ریزه خوارِ تو و دستان علمدار شدم شیعه ی غیرتیِ حیدر کـرار شدم منکه یک عمر گدای درِ تو می باشم بال و پر سوخته ی خواهر تو می باشم داغدار تو و آن حنجر تو می باشم خاک زیر قـدم مـادر تو می باشم کاش بودیم شبی پیش اباعبدالله هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله : خوش بر احوال دلـم، مثل تو آقا دارد بر سـرش سـایه‌ی آرامش طـوبی دارد با شمـا آبرویـی قـدر دو دنیـا دارم پای این عشق اگر جان بدهم جا دارد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺟﺬﺑﻪ ﯼ ﭼﺸﻢ ﺣﺴﯿﻦ ﺩﺍﻡ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻣﺮﺍ ﮐﺸﯿﺪ ﺑﻪ ﺳﻤﺘﺶ " ﻏﻼﻡ " ﻧﺎﻡ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻫﻤﯿﻦ ﮐﻪ ﺷﺒﻨﻢ ﻣﺮﺛﯿّﻪ ﺭﻭﯼ ﮔﻮﻧﻪ ﻧﺸﺴﺖ ﺑﻪ ﭼﺸﻢ ﻫﺎﯼ ﺗﺮﻡ ﺩﺳﺘﯽ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻣﻘﺎﻡ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﻨﺎﻧﺶ ﻣﻘﺎﻡ ﭘﺎﮐﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻮﺩ ﺁﻥ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻘﺎﻡ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺑﻮﺩ ﺁﻧﮑﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺴﺘﯽ ﺣﺴﯿﻦ ﺣﺴﯿﻦ ﺣﺴﺎﺏ ﻣﺴﺘﯽ ﻣﻦ ﺭﺍ ﮐﻨﺎﺭ ﺟﺎﻡ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﮐﻪ ﺑﻮﺩ، ﻣﺎﺩﺭ ﺳﺎﺩﺍﺕ ﺑﻮﺩﻩ ﻭﺍﻟﻠﻪِ ﺑﺮﺍﯼ ﻣﺜﻞ ﻣﻨﯽ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﺮﺍﻡ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﭼﻪ ﻟﻘﻤﻪ ﻫﺎﯼ ﺣﻼﻟﯽ ﮐﻪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﻫﺮ ﺷﺐ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺳﻔﺮﻩ ﯼ ﺧﺎﻟﯽ ﺍﯾﻦ ﻏﻼﻡ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ ﺭﻭﺿﻪ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ؛ ‏« ﮐﻪ ﺑﻮﺩ ﭘﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺭﻭﯼ ﺳﯿﻨﻪ ﯼ ﻏﻤﺪﯾﺪﻩ ﯼ ﺍﻣﺎﻡ ﮔﺬﺍﺷﺖ؟ : کاش می شد دل دیوانه کمی پر بزند به در قصر حسین بن علی سر بزنـد دست بر سینـه گذارید مرا داخل قبر نکند شاه بیایـد به گدا سر بزنـــــد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
http://eitaa.com/joinchat/2256928779Ce206bcb775 به گروه مذهبی قرآن و اهلبیت علیهم السلام تشریف بیاورید
شعرِ من واژه ی من لُبِّ کـلامم حسن است شب سلامم حسن و صبح سلامم حسن است با حسن زنده و با عشق حسن خواهم مُرد حُسنِ مطلع حسن و حُسنِ ختامم حسن است هرکـسی زنده به عشـق است نمیرد هرگز زنده ی عشق منم، رمزِ دوامـم حسن است مثلِ رودم که حسن ذکـرِ قعود است مرا مثل کوهم که شب و روز قیامم حسن است پدرم هرچه مـرا نام نهاده است گذشت من از این لحظه از این ثانیه نامم حسن است سرِ من سبز، زبان سـرخ، سـرم هم برود أیُهاالناس بدانید، امـامـم است : عاقبت یک روز، از درگاهِ "باب القاسمت" پرچم گـنبد طلایت را زیارت می‌کنیم عاقبت یک روز، رو به گنبدت میایستیم دست بر سینه به تو عرض ارادت می‌کنیم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
قبله‌ام روىِ تو و خانه ى تو جاىِ من است وِردِ زبانِ منو لبهاى من است مُرده آرند به هـر مجلـسِ تو، زنده شَوَد محفلِ روضه ى تو وادىِ سيناىِ من است كودكـى بيش نبودم، به تو وابَسته شُدَم اين هَم از مَرحَمَتِ مولاىِ من است هَر زَبانى كه"سه"بار عَـرضِ سلامَت گويد بارِ سِوّم نَشُده اَشک به سيمـاىِ من است همه ى دِلخوشىِ من به تو و مادرِ توست كردن به شُما لَذّتِ دُنياىِ من است : سلام می ڪنم از دور و مطمئن هستم پس از سلام در این سینه غم نمی ماند بـَـدَم قـبــول، ولـی این امـیـد را دارم ڪه حسرت حَــرَمـَـٺ بر دلم نمی ماند صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
دل اگر عبد مسلمان رضا بوده و بس معرفت جو پی عرفان حسن بوده و بس هر گدایی که دَرِ خانه ی او را زده است پاسخش با لب خندان رضا بوده و بس حاجتش گشته روا از کرمش قطع یقین هرکسی دست به دامان رضا بوده و بس در حرم مرغ خیالم همه عمر از سر شوق جـَلـد گلدسته و ایوان رضا بوده و بس اهـل بیت اند عـزیـزِ هـمـه اما ز ازل جان من بسته ی بر جان رضا بوده و بس : دوباره حال دلم بد شده مریض توام شفای عاجل من شو، ببر مرا مشهد دوباره مثل همیشه مرا به خود بطلب دوباره مثل همیشه بگو بیا مشهد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)
گـریه دار است عجب نام اباعبدالله جـان فـدای عـطـش کام اباعبدالله هرکجا پر بکشم سوی حرم می آیم چون کـبوتر شده ام رام اباعبدالله هرکسی صاحب اشک است نظر کرده ی اوست چشـم مـا شد ز ازل جـام اباعبدالله خوش به حال شهدائی که رسیدند آخر با شـهـادت به سرانجـام اباعبدالله غیر ارباب به هـر بی سروپا رو نزنیم ما کـه جـلـدیم سر بام اباعبدالله کعبه ام کـرب و بلا، پیرهن مشکی من می شود حـولـه ی احـرام اباعبدالله نیزه داری به نوک نیزه ی خود ساکت کرد زیر لب نالـه ی آرام اباعبدالله مادرش گـوشه ی گـودال تماشا میکرد غـرق خـون شد به خـدا کام اباعبدالله : به تو امّید دارم مثل چشمِ آن پسربچه که هر دفعه زمین افتاده بابا را صدا کرده دل من هم شکسته مثل بغضِ پیرمردی که ندارد پول، امـا باز، یاد کرده صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
عشق از دست خلایق زهر تلخی خورده بود در میان کوچه ها بعد از تو دیدم مرده بود کوچه های شهر را وحشت گرفته در بغل ماه از تابیدنش بر شهر ما افسرده بود انتظار منتظرها زیر شهوت ها خمید جمعه ها از ندبه های بیکسی آزرده بود کلبه ی احزان ندارد شهر ما یوسف نیا دوریت کی عاشقی را پیر کنعان کرده بود جام زهری که تو نوشیدی درون غربتت شاه مظلومان میان کـربلا کی خورده بود : صبح جمعه سٺ بیا حاݪ مرا بهتر ڪن فکــر دلـواپسی قلب منه مـضطـر ڪن امـروز اگـر مقصد تو کـرب و بلاست نزد ارباب دعـایـی به منه كن صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... آدینتون معطر بنام
سربازان امام‌ زمـــــان (عج) از هيچ چيز جز گناهان خويش نمی ‌ترسند و من هراسانم از خودم و حملات و وسوسه های شیطان.... هراسانم از آن لحظه ای ڪه از خودم و خودت غافل میشم و تو مرا میبینی.... از آن بدتر از شرمندگیه بعد از غفلتم هراسانم ڪه چگونه دوباره صدایت کنم.... چگونه دوباره⚘ اللهم عجل لولیک الفرج ⚘ بگویم.... منی ڪه شیطان غافلم ڪرده از تو، اما هرچه من از شما غافلم شما مراقبم هستید.... توبه میڪنید به جای من و واسطه میشوید برای بخشش من بین خدای مهربان و رحیم، و چه زود همچون پدری مهربان خطای فرزند را فراموش میکنید.... آقای مهربانی شرمنده ام به اندازه ی تمام دل شڪستن هایم....
خوشا به حال رفیقی که چشم تر دارد خوشا کسی که هوای حرم به سر دارد همیشه مرغ دل آدمی به پرواز است خوشا دلی که برای تو بال و پر دارد هبوط میکند انسان به غیر زائـر تو به زائـر حــرم تــو خــدا نـظـر دارد برای سینه زنت نیست ترسی از دوزخ برای آتش فـردای خود سپر دارد دعای هر شبم این است با شما باشم که زندگـی بـدون تـو دردسـر دارد نوشته ام بنویسند گـوشه ی کفنم نفس کشیدن بی عشق تو ضرر دارد بدا به حال کسی که ز اشک محروم است خوشا دلـی که غـم عشق بر جگر دارد کجا دهند جوابی که از تو می گیریم مـرام لـطف شمـا را کـسی مگر دارد عزای تشنگیت عرش را پریشان کرد فقط خدا ز دل خـواهرت خبر دارد : ای دیدنٺ، بهانه ترین خواهش دلـم فڪـری بڪن برای مـن و آتش دلـم به سینه ی بی تاب میزنم حـضـرٺ آرامـش دلـم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
در کنارت می شود احساس بوی کـربلا در تـو پنـهـانست اسـرار مگـوی کـربلا هر کسی پابوسیَت آمد به تهران، باطنأ راه خود را کج نموده او بسوی کـربلا صحن زیبایَت به لطف روضه های بی ریا آبـرویـی کـسب کـرد از آبـروی کـربلا هر کسی از آب سقاخانه هایَت میخورد ناگـزیـراً می کند یاد عـمـوی کـربلا اهل ری از برکت دست شما نوشیده اند باده ی ناب نجف را از سبوی کـربلا زندگی ات یاد داده بر تمـام عـاشقان راه انسان ساختن با خلق و خوی کـربلا : ای نائب ولـی خـدا، سیدالکـریم پور کـریم آل عـبـا، سیدالکــریم هر آنکسی که زائر قبر شما شده گویا که رفته کرب و بلا، سیدالکـریم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... ولادت با سعادت سیدالکریم حضرت عبدالعظیم حسنی «علیه‌ السلام» را تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم.
ما را نشانده اند سر یکباره خوانده اند سر سفره ی از هم تمام ملائک یکی یکی گیسو فشانده اند سر سفره ی کریم از بس کریم بود که انگشت بر دهن یک عده مانده اند سر سفره ی کریم حاتم که هیچ، طایفه ی حاتمان همه خود را رسانده اند سر سفره ی کریم  مهمان ِ خوانده هست ولی باز بیشتر خیل نخوانده اند سر سفره ی کریم اصلا را به پشیزی نمی خرند آنها که مانده اند سر سفره ی کریم : هر هفته دوشنبه ها حسن را عشق است اصلا نه، تمام هفته او را عشق است آنقدر شدم هر روز و هر ثانیه او را است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
مقتل نوشته تا زِ ولایت بُریده اند آتش به درب خانه ی طاها کشیده اند مقتل نوشته است لگدها به در زدند بر قلب بی قرار علی هم شرر زدند مقتل نوشته تا که شما را کتک زدند بر زخمهای سینه ی حیدر نمک زدند مقتل نوشته دست علی را که بسته اند با تازیانه بازویتان را شکسته اند مقتل نوشته تا که شما خورده ای زمین شد کشته محسن تو زِ بیدادِ ظلم و کین مقتل نوشته کوچه و سیلی و مجتبی دستی پلید و صورت نیلی و مجتبی مقتل نوشته دومیِّ پست، بی هوا سیلیِ محکمی زده بر صورت شما مقتل نوشته که زِ علی رو گرفته ای بانو همیشه دست به پهلو گرفته ای : پُر شدم از غصّه و اندوه و غم بانوی من پیکرت بدجور پیچیده بهم بانوی من این کبودی ها، توانم را ربوده فاطمه تار می بینم تنت را، محترم بانوی من صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام
روستایی زاده‌ام از راه دوری آمدم با هزار امید از بهر حضوری آمدم دست خالی آمدم گفتم تو آقای کریم پر کنی دستم اگرچه روسیاهم یارضا گفته‌ام من با همه حکم برائت میدهی وعده‌ بر زوار با خط شفاعت میدهی مادر بیمار من گفته سلامش را دهم بر تو ای آقا سلامِ از روی بامش‌ را دهم خادم مسجد که‌ خرج‌ این‌ سفر را هم نداشت کاسه ی نذری به من داده که نامش را دهم هرچه‌ خیر از سوی حق‌ جاری‌ شده‌ پایان تویی بی‌ سروسامان‌ عشقم یا رضا سامان تویی : اینجا عجیب طعم هوا فرق می کند اصلا شهـر شمـا فرق می کند وقتی که حج ما فقرا مشهد شماست یعنی که قـبلـه ی فـقـرا فرق می کند صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... (ع)