مروري بر #وصيتنامه_امام_علي ع به امام #حسن ع
#زن، #ريحانه است نه قهرمان. از #غيرت بيهوده نسبت باو حذر كن
🔶وَ لَا تُمَلِّكِ الْمَرْأَةَ مِنْ أَمْرِهَا مَا جَاوَزَ نَفْسَهَا، فَإِنَّ الْمَرْأَةَ رَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ؛
امورى كه در خور توان زنان نيست به دستشان مسپار، زيرا زن گلى است ظريف نه خادم و كار پرداز. ترجمه انصاريان
حضرت ميفرمايد : «و به زن بيش از کارهاى خودش را وامگذار، زيرا او همچون شاخه گل است نه قهرمان و مسلط بر امور»;
اشاره به اينکه زنان به علت داشتن جنبه هاى عاطفى و لطافت روحى نمى توانند عهده دار امور خشن شوند و مديريت هاى سخت را بر عهده گيرند، بنابراين آنها در محدوده امور مربوط به خويش بايد فعاليت کنند نه امور مربوط به ديگران مخصوصاً پست هاى حساس و سنگين.
علتى را که امام(عليه السلام) براى اين دستور و دستورات مشابه آن بيان فرموده، علت بسيار حساب شده اى است که با ساختمان روح و جسم زنان سازگار است.
🌸مى دانيم که گل و ريحان در حد ذات خود مزاياى فراوانى دارد; هم مايه آرامش خاطر است و هم زينت و هم فوايد فراوان ديگر; ولى در عين حال موجودى است لطيف که اگر از آن مراقبت کافى نشود پژمرده خواهد شد. در واقع اين جمله اشاره به آن است که در آنها جنبه احساس و عواطف برترى دارد در حالى که در مردان خرد بر عواطف ترجيح دارد و البتّه هنگامى که اين دو با اين دو ويژگى با هم بياميزند نظام خانواده تأمين مى شود.
کوتاه سخن اينکه رعايت عدالت در ميان زنان و مردان و رفع تبعيض ناروا گرچه يک واقعيّت است; اما نمى توان قوانين را طورى تنظيم کرد که با واقعيّت هاى عامل تکوين در تضاد باشد و شعارهايى که اين تضاد را پرورش مى دهد شعارهايى است رياکارانه و دروغين که هرگز به واقعيّت نمى رسد.
♦️وَ إِيَّاكَ وَ التَّغَايُرَ فِي غَيْرِ مَوْضِعِ غَيْرَةٍ، فَإِنَّ ذَلِكَ يَدْعُو الصَّحِيحَةَ إِلَى السَّقَمِ وَ الْبَرِيئَةَ إِلَى الرِّيَبِ.
آنجا كه جاى غيرت نيست از غيرت بپرهيز، چرا كه اين روش افراطى سالم را به بيمارى، و پاكدامن را به آلودگى دچار مى كند.
✒️ترجمه انصاریان
در آخرين توصيه اين بخش مى فرمايد: «برحذر باش از اينکه در جايى که نبايد غيرت به خرج دهى اظهار غيرت کنى (و کار به سوء ظن ناروا بينجامد) زيرا اين #غيرت_بيجا و سوء ظن نادرست، زن پاک دامن را به ناپاکى و بى گناه را به آلودگى ها سوق مى دهد»;
👈شک نيست که هر کسى به ويژه زنان براى حفظ آبروى خود دست به کارهاى خلاف نمى زنند; ولى اگر نزديکان و همسران آنان با غيرت هاى بى مورد و سوء ظن هاى ناروا آنها را متهم کنند اين پرده دريده مى شود و مى گويند: حال که ما را بى جهت رسوا کرده اند چه ضرورتى دارد که ديگر در پاکى خود بکوشيم. از اين پس هر آنچه بادا باد.
اين سخن تنها درباره #زنان صادق نيست، بلکه درباره فرزندان، همکاران، خدمتکاران و دوستان نيز جارى است که هميشه سوء ظن هاى ناروا سبب تشويق به آلودگى ها مى شود و راه را براى فساد مى گشايد. همه چيز در حد اعتدال خوب است حتى غيرت و تعصب براى حفظ ارزش ها.
✒️شرح آیت الله مکارم شیرازی
@Quranahlebayt
💠 #آدم_بی_خیر
🔹امام صادق (علیه السلام):
کسی که دوست ندارد مال حلال را جمع کند تا به وسیله آن آبرویش را حفظ کند، قرضش را بپردازد و صله رحم انجام دهد، خیری در او نیست.
📚 من لایحضره الفقیه/ج3/ص9
✍🏼به دست آوردن مال و ثروت، درصورتی که از راه حلال باشد و برای انجام کارهای واجب و مستحب باشد، خیر و نیکی است.
#حدیث_روز
@Quranahlebayt
🍂🍃🌹ثواب بوسیـــدن پای مــادر🌹🍃🍂
🌷 پیامبر(ص) فرمود:
«کسی که پای مادرش را ببوسد؛مثل این است که آستانه کعبه را بوسیده است».
📚(گنجینه جواهر)
و نیز فرمود:«هر کس پیشانی مادر خود را ببوسد،از آتش جهنم محفوظ خواهد ماند».
📚(نهج الفصاحة)
⬅️ روزی مردی نزد پیامبر(ص) آمد و عرض کرد:من تمام گناهان را انجام داده ام،ایا راه توبه برای من هست؟ فرمود:ایا پدر و مادرت زنده اند؟گفت:تنها پدرم زنده است. فرمود:به پدر خود احترام و نیکی کن؛تا خداوند تو را ببخشد. وقتی که آن مرد رفت،حضرت به اطرافیانش فرمود:«ای کاش مادرش زنده بود».
📚(بحارالانوار، ج 71)
💙👈حضرت محمد(ص) فرمودند:
💐همانگونه که دعای پیامبران در مورد امت خودشان مستجاب است، دعای پدران نیز در حق فرزندانشان مستجاب است».
📕(نهج الفصاحه)
@Quranahlebayt
#تلنگر
🔸منبع تو هستی؛
این را همیشه به یاد داشته باش.
پس وقتی احساس نفرت میکنی به سمت دیگری حرکت نکن.
به سمت موضوع آن نرو،
بلکه به سمت مرکزی برو که این نفرت از آنجا میآید.
از نفرت یا عشق یا خشم یا هر چیز دیگر به عنوان وسیلهای برای سفر به مرکز درونی خودت استفاده کن.
به منبع حرکت کن و در آنجا متمرکز بمان
امتحانش کن!!!
@Quranahlebayt🌹
#داستان_اموزنده
🔆سبب برترى
🌾ابوالقاسم، جنيد بن محمد بن جنيد، ملقب به سيد الطائفه، از بزرگان و مشاهير عرفان است . اصلش از نهاوند و مقيم بغداد بود . وى خواهرزاده سرى سقطى است . سى بار پياده به حج رفت . پايه طريقت و شيوه عرفانى او ((صحو)) يعنى هشيارى و بيدارى است؛ بر خلاف پيروان بايزيد بسطامى كه ((سكر)) يعنى ناهشيارى را پايه طريقت خود قرار دادهاند . وى در طريقت عرفانى خود، سخت پايبند شريعت بود . اكثر سلسلههاى عرفانى، خود را به او منسوب مىكنند . جنيد، در سال 297 ه.ق درگذشت.
نقل است كه جنيد مريدى داشت كه او را از همه عزيزتر مىشمرد و گرامىاش مىداشت . ديگران را حسد آمد . شيخ از حسادت ديگر مريدان، آگاه شد .
🌾گفت: ادب و فهم او از همه بيشتر است . ما را نظر در آن (ادب و فهم ) است . امتحان كنيم تا شما را معلوم گردد .
🌾فرمود تا بيست مرغ آوردند و گفت: هر مرغ را، يكى برداريد و جايى كه كسى شما را نبيند، بكشيد و بياريد. همه برفتند و بكشتند و باز آمدند، الا آن مريد، كه مرغ را زنده باز آورد.
شيخ پرسيد كه چرا نكشتى؟
🌾گفت:شيخ فرموده بود كه جايى بايد مرغ را كشت كه كسى نبيند، و من هر جا كه مىرفتم حق تعالى مىديدم .
🌾شيخ رو به اصحاب كرد و گفت: ديديد كه فهم او چگونه است و فهم ديگران چون؟
🔅همه استغفار كردند و مقام آن مريد را بزرگ داشتند .
📚حكايت پارسايان
@Quranahlebayt
معناى : ((والله غالب على امره ))
و در جمله ((و اللّه غالب على امره و لكن اكثر الناس لا يعلمون )) ظاهر اين است كه منظور از ((امر)) شأن باشد، و شاءن خدا همان رفتارى است كه در خلق خود دارد كه از مجموع آن نظام تدبير به دست مى آيد، همچنان كه خودش فرموده : ((يدبر الامر)) و اگر امر را به خدا اضافه كرده و گفته ((امره )) براى اين است كه خدا مالك همه امور است ، همچنان كه خودش فرموده : ((الا له الخلق و الامر)).
و معناى آيه اين است كه هر شاءنى از شئون عالم صنع و ايجاد از امر خداى تعالى است و خداى تعالى غالب و آن امور مغلوب و مقهور او هستند و او را در هر چه كه بخواهد مطيع و منقاد مى باشند و نمى توانند از خواسته او استكبار و تمرد كنند، و از تخت سلطنت او خارج گردند، همچنان كه نمى توانند از او سبقت بگيرند، و چيزى از قلم تدبير او نمى افتد، همچنان كه فرموده : ((ان اللّه بالغ امره )).
و كوتاه سخن ، خداى سبحان بر همه اين اسباب فعاله عالم غالب است ، به اذن او فعاليت مى كنند، و او هر چه را بخواهد بدانها تحميل مى كند، و آنها جز سمع و طاعت چاره اى ندارند، اما (چه بايد كرد كه ) بيشتر مردم نمى دانند، چون گمان مى كنند كه اسباب ظاهرى جهان خود در تاثيرشان مستقلند، و به همين جهت مى پندارند كه وقتى سببى و يا اسبابى دست به دست هم داد تا كسى را مثلا ذليل كند خدا نمى تواند آن اسباب را از صورتى كه دارند بگرداند، ولى آنها اشتباه مى كنند.
منظور از بلغ اشده چيست؟
لَمَّا بَلَغَ أَشدَّهُ ءَاتَيْنَهُ حُكْماً وَ عِلْماً وَ كَذَلِك نجْزِى الْمُحْسِنِينَ
((بلوغ اشد)) به معناى سنينى از عمر انسان است كه در آن سنين قواى بدنى رفته رفته بيشتر مى شود و به تدريج آثار كودكى زايل مى گردد، و اين از سال هيجدهم تا سن كهولت و پيرى است كه در آن موقع ديگر عقل آدمى پخته وكامل است .
و ظاهرا منظور از آن رسيدن به ابتداى سن جوانى است ، نه اواسط و يا اواخر آن كه از حدود چهل سالگى به بعد است ، به دليل آيه اى كه درباره موسى (عليه السّلام ) فرموده : ((و لما بلغ اشده و استوى آتيناه حكما و علما)) زيرا در اين آيه كلمه ((استوى )) را آورد تا برساند موسى به حد وسط اشد رسيده بود كه ما مبعوثش كرديم . و در آيه ((حتى اذا بلغ اشده و بلغ اربعين سنه قال رب اوزعنى ان اشكر نعمتك )) چون مى خواسته برساند در اواخر بلوغ اشد خود چنين و چنان گفت كلمه ((چهل سالگى )) را هم اضافه كرده ، و اگر بلوغ اشد به معناى چهل سالگى باشد ديگر حاجت به ذكر ((بلغ )) و تكرار آن نبود بلكه مى فرمود: ((حتى اذا بلغ اشده اربعين سنه )).
ترجمه تفسير المیزان
@Quranahlebayt