eitaa logo
کانال قرآن و اهلبیت علیهم السلام
765 دنبال‌کننده
4.4هزار عکس
1.2هزار ویدیو
19 فایل
ارتباط باما. نـوكــــري كردنِ اين قـوم مرا بالا بُرد با گـداييِّ حسيـن مَنسَب شاهي دارم به حسين بن علي پشت و پناهم گرم است اي خـدا شكر، عجب پشت و پناهي دارم. @Behruz313
مشاهده در ایتا
دانلود
ذره ذره معصیت کل وجودم را گرفت بنده ی دنیا شدن بال صعودم را گرفت خواستم وارد شوم به اهل توبه ناگهان مشکلی عارض شد و راه ورودم را گرفت من ضرر از آرزوهای بلندم دیده ام غافل از محشر شدن یک عمر سودم را گرفت وای از بی خیری این چشم بی تقوا شده اشک های روضه ام بود و نبودم را گرفت عهد بستم با امام عصر خود آدم شوم غفلتم قولی که به او داده بودم را گرفت غافل از صاحب زمان سرگرم کار خود شدم کم کم این غافل شدن حال سجودم را گرفت من زمین افتاده ام اما به دادم می رسد آنکه مهرش روز اول تا رو پودم را گرفت روزگاری می شود نام حسین بن عل با دعای فاطمه گفت و شنودم را گرفت جان فدای خواهری که ناله زد در قتلگاه خون پاک حنجرت کل وجودم را گرفت خوب شد زهرا ندید و خوب شد حیدر ندید دست نامردی همه روی کبودم را گرفت نــوكـــر نـوشـــت: خانه ی مایی و همین دوری تو سر مـا دلـشـدگانٺ چه بلایـی آورد من ملَڪ بودم و برین جایم بود آدم آورد و دمـش گـرم چه جایـی آورد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن
رفت و آمدهای سائل را کریمان میخرند دیر هم حتی بیاید زود و آسان میخرند التمـاس چشمهایت را بکـن تا تَر شود بیشتر از هرچه اینجا چشم گریان میخرند دستهایی که به بالا رفته را پُر می کنند دستگیرند و ز ما دست به دامان میخرند ای فدایِ سفره داری که به ما هم راه داد میزبان ها این حوالی ناز مهمان میخرند وقت خوبی آمدی امشب امان نامه بگیر آخرین شبها گـدایان را فـراوان میخرند اهل ایران به داین رضا شهرت شدن اهل ایران را به آقای خراسان میخرند گر هوایِ کربلا داری بگو جانم حسین آرزومنـدِ زیارت را دو چـندان میخرند شامیان رسم بدی دارند در پیش پدر ناز دختر را روی خار مغیلان میخرند نــوكـــر نـوشـــت: ڪارم اینسٺ ڪه هر روز همان اول صبح یڪ سلامی طرفِ ڪرب و بلایٺ بڪنم دسٺ بر سینه و با دیده ی پُر اشڪِ خود طلبِ دیدنِ آن صحـن و سرایٺ بڪنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام خامس آل عبا
کلید کرب و بلا در متانت حسن است قیام آنکه به نی شد قیامت حسن است سکوت مسئله سازش فراتر از درک است که حفظ وحدت امت سیاست حسن است نه با معاویه لبخند زد، نه سازش کرد به زیر سلطه نرفتن ظرافت حسن است به رغم مدعیانی که در پی صلح اند زمان گواه شکوه و شجاعت حسن است فقط سکوت حسن را شنیده اند انگار وگرنه جنگ جمل هم علامت حسن است فقط نه اینکه به یادش دل من آشفته است زمین، زمان، همه جا حرف غربت حسن است نــوكـــر نـوشـــت: دوشنبه هاسٺ هوایم عجیب بیش ازحد شده اسٺ ذکر من امن‌یجیب بیش ازحد دوشنبه ها حسنی ها دوباره دل تنگند برای غربـٺ شـاه غریـب بیش ازحد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
دو سه شب مانده فقط برگ امان نیست مرا توشه ای از برکات رمضان نیست مرا یک زمان گریه کنی خوب برایت بودم خاک بر سر شدم اشک روان نیست مرا توبه هایم عقب افتاده و جوانیم گذشت پیری از راه رسیده است توان نیست مرا سرم آنقدر به دنیا و ظواهر گرم است چیزی از باطن اسرار عیان نیست مرا آشتی کردن من با همه بود الا تو سود این دوستی ام غیر زبان نیست مرا شب قدر از کف من رفت برای بخشش غیر روز عرفه هیچ زمان نیست مرا تا زمانی که حسین است رفیق دل من میل همراه شدن با دیگران نیست مرا دور هم بودن ما را بنویسید حسین نفسی جز نفس سینه زنان نیست مرا آه جز کرب و بلا هیچ نمیخواهم من آه جز کرب و بلا قبله ی جان نیست مرا خواهری رفت سوی مقتل و میگفت حسین جان تو همسفری غیر سنان نیست مرا نــوكـــر نـوشـــت: یک سلام از راه دورو یک جواب از سوی تو این تمام دلخوشی های من جا مانده ست یک سلام از راه نزدیک و زیارت نامه ای این تمام آرزوی این دلِ وا مانده ست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
گرچه اشک آب است قدرش از گهر بالاتر است نزد اهلش قیمتش از سیم و زر بالاتر است زندگی کردیم اگر چه با ابوحمزه ولی روضه خواندن از مناجات سحر بالاتر است در مصائب بیشتر هرکس تعمق میکند در وجودش شدت سوز جگر بالاتر است قرنها مردم به این در آمدند و رفته اند رتبه ی هرکس که مانده پشت در بالاتر است بارها گفتم حسین اما گلویم را نزد گرچه شیرینیش از حلوای تَر بالاتر است قطره با وصلش به دریا عین دریاست پس شان یک عبد حسین از صدنفر بالاتر است قبر او در قلبهای ماست پس با این حساب جایگاه چشم دل از چشم سر بالاتر است موقع صید کبوتر از دم شمشیرِتیز بارها کارآیی تیر سه پر بالاتر است شام یعنی ماه را بر روی خاک انداختن گرچه ماه از دیگران از هر نظر بالاتر است نــوكـــر نـوشـــت: راستـــی از حرم کرب و بلایت چه خبر؟ جای خالی مرا میشود آنجـــا حس کرد؟ از همین جا که من هستم به خدا، ای آقا میشود بوی خوش کرب و بلا را حس کرد صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام خامس آل عبا
سفره دارد جمع می گردد، گدا را عفو کن باز هم خوبی کن و این مبتلا را عفو کن دیگر از این توبه ها دارم خجالت می کشم یا رب این شرمنده غرق خطا را عفو کن بر در این خانه من بهر امیدی آمدم پس نگیر از من تو این حال و هوا را، عفو کن دست خالی آمدم، با دست خالی می روم یا کریم این روسیاهِ بی نوا را عفو کن پیش مردم آبروی بنده ات را حفظ کن خوب و بد، در هم بخر، ای یار، ما را عفو کن جان آقای خراسان، جان سلطان غریب هم وطن های علی موسی الرضا را عفو کن من گنهکار و تویی غفار، یا رب الحسین جان اربابم بیا این بنده ها را عفو کن بوده ام این روزها مصداق فابک للحسین گریه کن های غم کرب و بلا را عفو کن جان آن که دست و پا می زد به زیر تیغ و تیر حُرّ توبه کرده ی بی ادعا را عفو کن نــوكـــر نـوشـــت: مثل خورشید که از روی ٺو رخصٺ گیرد با سلامی به شما روز خود آغاز ڪنم ای پسر فاطمه عادٺ ڪردم صبحها چشم دلم رو به شما باز ڪنم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن
بندگی در گرو حال دعا داشتن است پادشاهی جهان عشق رضا داشتن است آنچه که کشته مرا تشنگی سی شبه نست در دلم حسرت ایوان طلا داشتن است حاجت من ز خدا گوشه و اطراف ضریح گره ای روی همین پنجره ها داشتن است من بدم از در خود رد بکند میمیرم حسِ آقایی سلطان به گدا داشتن است نسخه ی ما همه را دست رضا پیچیده پس چه کاری به طبیب و به دوا داشتن است من که هستم سگ دربار غریب الغربا همه ی عزت سگ چیست وفا داشتن است آنچه که در حرمش زود برآورده شود آرزوی حـرم کـرب و بلا داشتن است نــوكـــر نـوشـــت: آخر ماهی خیالم را تو راحت کن بگو پای تقـدیر تـو امضای عـطایم را زدم التماست می کنم امسال راهی ام کنی من که هر شب نالهی کرب و بلایم را زدم صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... عید سعید فطر مبارک مبارڪ🌹
اول ماه سپردم گره ها را به حسین نفس سینه زن کرب و بلا را به حسین دستم از گریه ی ماه رمضان کوتاه است برسانید منِ بی سر و پا را به حسین جور عشاق کشیدن هنر معشوق است درد دادن به ماها، دوا را به حسین پنج تن موقع حاجات دو عالم فورا می کشانند سرانجام دعا را به حسین آدم از خیر بهشتی که در آن بود گذشت خوش به حالش که قسم داده خدا را به حسین من گدای سگ کهفش شدم و میدانم می رساند سگ خانه گدا را به حسین حقم است از همه جا رانده شوم غیر حرم قسم من فقط این است شما را به حسین ای نسیم سحری وقت گذر حوصله کن برسان حاجت زوار رضا را به حسین سفره را فاطمه انداخته و مطمعناً می سپارد محرم دل ما را به حسین مادر آب بخوان نوحه کمی پیش فرات تا بمـیـرن همه پای قتیل الـعـبـرات نــوكـــر نـوشـــت: شش گوشه اوج لذت یڪ خواب نوڪرست وقتی ڪسی شبیه تو ارباب نوڪرست صبح علی الطلوع سلام علی الحسین تسبیح صـبـحـگاهــیِ آداب نوڪرست صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
درد دادم که بدانید داوئی هم هست آنقدر زود نرنجید شفائی هم هست من که نزدیکترم از رگ گردن به شما پس چرا حرف شما حرف جدائی هم هست به در بسته نخورده است کسی پیش کریم به گنهکار بگویید خـــدائی هم هست دستتان بند شده پیش هم اِلا من یادتان رفته مگر شغل گدایی هم هست من عزیزم چقدر پیش خودی های شما خودمانیم در این بُتکده جایی هم هست گوش کردم همه ی حرف شما را آنوقت یادتان رفته سحرگاه و دعائی هم هست فاطمه سوخت که آتش نرسد به احدی فاطمه هست اگر روز جزائی هم هست وحشت قبر ندارید بگویید حسین خوف اگر هست نترسید رجائی هم هست وای از آنوقت که دیدن به جز نیزه و سنگ در کف آن عرب پیر عصائی هم هست نــوكـــر نـوشـــت: دست ادب به سینه پس از هر نماز صبح گویم به شور و حال، سلام علی الحسین آغاز کار عشق مگر نیست یک سلام زیباترین مثال صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام اباعبدالله
ما را غلام کوی حسن آفریده اند مبهوت و مات روی حسن آفریده اند ما را پیاله نوش شرابش رقم زدند مست از خم و سبوی حسن آفریده اند خورشید را به این همه نقش و نگارها از طلعت نکوی حسن آفریده اند روشن ز نور روی مهش گشته روزها شب را اسیر موی حسن آفریده اند آری ز مقدمش همه جا بوی گل گرفت گل را ز رنگ و بوی حسن آفریده اند از انبیاء و اولیا همه را صف به صف ببین مدهوش خلق و خوی حسن آفریده اند میل نگاه هر چه گدایان شهر را ولله سمت و سوی حسن آفریده اند نــوكـــر نـوشـــت: به رزق خوان حسن عالمی نمک گیرند عزیز کرده ی زهرا "کریم" مشهور است ز دست هیچ کسی لقمه نان نمی خواهیم کـرامت حسنی با مـزاجـمان جـور است صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... دوشنبتون امام حسنی (ع)
راهِ دلِ بی سرپناهم را عوض کردی تا سمت یک شش گوشه راهم را عوض کردی تنها نه ایمان مرا نسبت به خود حتی نسبت به دینم دیدگاهم را عوض کردی دیدی که گیر افتاده در گمراهی محضم از سر گذشتی تا نگاهم را عوض کردی آنقدر دنبال قدمهایت مرا بردی تا راههای اشتباهم را عوض کردی اصلا خودت آتش نشین روضه ام کردی اصلا خود تو جنس آهم را عوض کردی جز اشک چیزی در بساطم نیست اما تو با کاه من، کــوه گـناهم را عوض کردی پای زیارتنامـه ی دلچسب عاشورا حال نفسهای پگاهم را عوض کردی در روضه های تو خدا هم دوستم دارد ممنون که اوضاع تباهم را عوض کردی نــوكـــر نـوشـــت: روبه قبله می شوم با دیدن عڪس حرم ڪربلایی ڪن مرا با جان من بازی نڪن روبه قبله می نشینم خسته با حالی عجیب از ته دل می نویسم انت فی قلبی حسین صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام خامس آل عبا
ای اولـیـن قـربانـی چـشمـانتان هابیل موسی به اعجاز شما رد میشود از نیل لبخند تـو سرچشمه ی ایمان ابراهـیـم ذبح عظیمت سدّ راهِ ذبح اسماعیل احمد که میبوسد گلویت اشک میریزد وقتی که میخواند لیالٍ عشر با ترتیل محشر به عشق دیدنت از خاک برخیزیم با اولین فریادهای صوراسرافیل هرکس رهایت کرده حالش رقّت انگیزست اینجا برایش روز حسرت میشود تاویل ما را بهشت روی تو پاداش دلچسبی ست بی تو نمیگیریم حتی حور را تحویل اناتوجهنا که با یک گوشه ی چشمی شور نگاهت میکند ما را به حر تبدیل نــوكـــر نـوشـــت: دوباره دلم تنگِ آفتاب شده هوای بی بد شده، عذاب شده نسیم صبح، سلامم رسان به بگو ڪه من از دوری تو آب شده صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام ارباب بی کفن