#قرار_هفتگی
#حدیث
امیرالمومنین علی علیه السلام :
العِلمُ أکثرُ مِن أن یُحاطَ بِه، فَخُذوا مِن کُلِّ عِلمٍ أحسَنَهُ.
دانش، بیش از آن است که تمامش دانسته شود. پس، از هر دانشی نیکو ترین آن را فرا گیرید.
📚غررالحکم 98
#کانون_قرآن_و_عترت_دانشگاه_زنجان
#معاونت_فرهنگی_دانشگاه_زنجان
@Quranetrat_znu
#خاکهاینرمکوشک۱۰
گفت:«عبدالحسین برو زمین روبگیر؛ حالاکه از ما بزور گرفتن، من راضی ام که مال شما باشه، از شیر مادر برات حلال تر.»
تو جوابش گفت:«شما خودت خبر داري که چقدر از اون آبها و ملک ها مال چند بچه یتیم بی سرپرست بوده، اینا همه رو با قاطی کردن، اگه شما هم راضی باشی، حق یتیم را نمی شه کاري کرد.»
کم کم فهمیدم که چرا زمین را قبول نکرده. بالاخره هم یک روز آب پاکی را ریخت به دست همه و گفت:«چیزي رو که طاغوت بده، نجس در نجسه، من همچین چیزي رو نمی خوام. اونا یک سر سوزن هم تو فکر خیر و صلاح ما نیستن.»
وقتی هم که تنها شدیم، با غیظ می گفت:«خدا لعنتش کنه(منظور شاه مخلوع) با همین کارهاش چه بلایی سر مردم در می آره!»
آبها که از آسیاب افتاد، خیلی ها به قول خودشان زمین دار شده بودند. عبدالحسین باز آستین ها را زد بالا و رفت کشاورزي براي این و آن.حسن، فرزند اولم، هفت ماهش بود.اولین محصول گندم را که اهالی برداشت کردند، آمد گفت: «از امروز باید خیلی مواظب باشی.»
گفتم:« مواظب چی»
گفت: «اولا که خودت خونه بابام چیزي نخوري، دوما بیشتر از خودت، مواظب حسن باشی که حتی یک ذره نون بهش ندن.»
با صداي تعجب زده ام گفتم: «مگر می شود؟!»
به حسن اشاره کردم و ادامه دادم:«ناسلامتی بچه شونه.» «نه اصلا من راضی نیستم، شما حواست جمع باشه.»
لحنش محکم بود و قاطع.همان وقت هم رفت خانه پدرش به اتمام حجتی.چیزهایی را که به من می گفت، به آنها هم گفت. خودش هم از آن به بعد خانه پدرش چیزي نخورد.
#کانون_قرآن_و_عترت_دانشگاه_زنجان
﷽
﴿...وَادْعُ إِلَىٰ رَبِّكَ ۖ إِنَّكَ لَعَلَىٰ هُدًى مُسْتَقِيمٍ﴾
💫محفل انس قرآن کریم هدی
✨️عاشقانه های خدا با من✨️
🕰هریکشنبه ساعت ۱۶
🕌مسجد باقرالعلوم دانشگاه زنجان
#کانون_قرآن_و_عترت_دانشگاه_زنجان
#معاونت_فرهنگی_دانشگاه_زنجان
@Quranetrat_znu
#خاکهاینرمکوشک۱۱
کم کم پائیز از راه رسید.یک روز بار و بندیلش را بست و راه افتاد طرف مشهد براي زیارت.برعکس دفعه هاي قبل، این بار خیلی طول کشید رفتنش.
ده، پانزده روزي گذشت. آرام و قرار نداشتم. حسابی دلواپس شده بودم. بالأخره یک روزنامه اي ازش رسید و من نفس راحتی کشیدم. پشت پاکت هم اسم پدرم را نوشته شده بود.نامه را باز کرد. هرچه بیشتر می خواند، شکفته تر می شد.دیرم می شد بدانم چی نوشته. نامه را تا آخر خواند. سرش را بلند کرد خیره ام شد و گفت: «نوشته من دیگه روستا بر نمی گردم، اگر دوست دارین، دخترتون رو بفرستین مشهد.اگر هم دوست ندارین، هرچی من تو خونه و زندگی ام دارم همه اش مال شما، هر چی می خواین بفروشین؛ فقط بچه ام رو بفرستین شهر.»
نامه را بست.آدرس عبدالحسین را یک بار دیگر خواند. گفت:«با این وضعی که تو روستا درست شده، زندگی واقعاً مشکله.»
به من دقیق شد و دنبال حرفش را گرفت: «شما بهتره هر چی زودتر برین شهر، ما هم ان شا الله دست و پامون رو جمع و جور می کنیم و پشت سر شما می آیم؛ این ده دیگه جاي موندن مثل ماها نیست.»
از همان روز دست به کار شدیم.بعضی از وسایلمان را فروختیم و دادیم به طلبکارها. باقی وسایل را، که چیزي هم نمی شد، جمع و جور کردم.حاال فقط مانده بود که راهی مشهد بشویم.با خدابیامرز پدرش راهی شدیم.
آدرس تو احمد آباد، خیابان پاستور بود. وقتی رسیدیم، فهمیدم قسمت به اصطلاح اعیان نشین شهر است. برام سؤال شده بود که آنجا را چطور پیدا کرده.
بالأخره رسیدیم خانه. فکر نمی کردم که دربست باشد.جاي خوب و دست و پا بازي بود. با خودش که صحبت کردم، دستم آمد خانه مال همان صاحب زمینهاست. وقتی فهمیده بود
عبدالحسین می خواهد تو مشهد ماندگار شود، برده بودش تو همان خانه. گفته بود: «این خونه مال شما.»
قبول نکرده بود.صاحب زمینها گفته بود: «پس تا براي خودت کاري دست و پا کنی،همین جا مجانی بشین.» ازش پرسیدم:«حالا کار پیدا کردي؟» خندید و گفت: «آره.» زود پرسیدم:«کارت چیه؟»
گفت :«سر همین کوچه یک سبزي فروشی هست، فعلا اون جا مشغول شدم.»
#کانون_قرآن_و_عترت_دانشگاه_زنجان
هدایت شده از معاونت فرهنگی و اجتماعی دانشگاه زنجان
شما دعوتید به جشن...
((جشن نیمه شعبان و روز جوان))
❤️ زمان؛ ۳شنبه یکم اسفند ۱۴۰۲
💛 ساعت؛ ۱۴ الی ۱۶:۳۰
💚 مکان؛ دانشگاه زنجان، سالن غدیر
💙 مسابقه و جایزه...
شرکت برای عموم دانشگاهیان و همشهریان عزیز آزاد است💐
@Znu_farhangi
﷽
#تمدید_شد
💢ثبت نام سی و هشتمین جشنواره سراسری قرآن و عترت
🖇در بخشهای:
پژوهشی، فناوری و تولیدات رسانهای، هنری، ادبی، نهجالبلاغه، صحیفهی سجادیه و نوآفرینی قرآنی
📌هر دانشجو میتواند حداکثر در دو رشته غیر هم بخش شرکت نماید.
🎁همراه با جوایز ارزنده🎁
🗓مهلت تمدید شده ثبتنام : تا ۲۹ اسفند ۱۴۰۲
🔗ثبت نام از طریق سامانه به نشانی
🌐quran38.dmsrt.ir
#کانون_قرآن_و_عترت_دانشگاه_زنجان
#معاونت_فرهنگی_دانشگاه_زنجان
@Quranetrat_znu
میآیی و کائنات به تو سلام میکند. عطر آرام تو که از افق لبریز میشود، جهان در دامنه زلال روح تو به نماز میایستد. آفتاب در پیشانی تو شدت میگیرد. تمام میوههای درختان شاداب میشوند و برگهای سبز برای تو شعر میخوانند. گلهای سرخ از لبخندهای بیمضایقه تو جان میگیرند و همه رودها، به شوق عطر تو به دریا میریزند. همه موجها از تو یاد گرفتهاند که هیچگاه از رفتن باز نمانند. پیش از آنکه بیایی، ابرها نام زلالت را بر همه باریده بودند.
همه نام تو را میدانند. همه تو را میشناسند. تو شبیهترین غنچهها به بهاری، تو شبیهترین شکوفههای ازل به پیامبری صلیاللهعلیهوآله هستی.
همه عطر تو را میشناسند؛ نارنجها، ابرها، بادها و گنجشکها. نام تو در خون همه گلبرگهای زیبا جریان دارد. همه عطرها از مهربانی تو سرچشمه میگیرند. تمام اردیبهشتها از آغوش گرامی تو جان میگیرند. بهشت، بهانهایست برای دیدن تو. بی تو، بهار توهمی بزرگ است که به کویرهای بیپایان ختم میشود.
تو مسافر تمام قلبهایی هستی که پرندهها را دوست دارند. ماه از گریبان گرامی تو آغاز میشود و روز در پیراهن تو تکثیر میشود. با تو میتوان خورشید را به کوچکترین ایوانها دعوت کرد و باران را مهمان تمام شیشههای غبار گرفته بیرهگذر.
امشب به یمن آمدنت تمام آینهها قد میکشند. ابرها همه باران میشوند تا بیواسطه گونههای بهشتیات را ببوسند. با آمدنت، عشق به مهمانی خانههای فراموش شده میرود و سقف خانهها ستارهپوش میشوند. در زیارت نامهات میخوانیم: «سلام بر توای صدیق و شهید بزرگوار و سید پیشتاز که با سعادت زیستی و با شهادت درگذشتی و از دست رفتی و از دنیا جز عمل صالح بهرهای نگرفتی و در زندگی جز به سودای پر سود آخرت نپرداختی»،
و چگونه این چنین نباشد آن جوانی که شبیهترین مردم به پیامبر و تربیت یافته دو سید جوانان اهل بهشت است و عصاره خلقت، حضرت، ولی عصر (عج) نیز این گونه زائر توست: «سلام بر تو ای علی اکبر، اول فدایی از بهترین نسل ابراهیم خلیل. شهادت میدهم که تو از هر کس اولی به خدا و رسولش هستی، و خداوند ما را به زیارت تو و رفاقت جد و پدر و عمو و برادر و مادر مظلومهات، موفق بدارد.
من از دشمنان و کشندگان تو بیزارم و از خداوند میخواهم با تو در نعیم ابدی بوده و همیشه از دشمنانت دور باشم. سلام و رحمت خدا بر تو باد.»
💛روز جوان مبارک باد💛
#کانون_قرآن_و_عترت_دانشگاه_زنجان
@Quranetrat_znu
ولادت حضرت علیاکبر علیهالسلام💛
یازدهم #ماه_شعبان #میلاد_حضرت_علی_اکبر علیه السلام و #روز_جوان مبارک باد.
@Quranetrat_znu