eitaa logo
کانون قرآن و عترت دانشگاه زنجان
407 دنبال‌کننده
649 عکس
116 ویدیو
52 فایل
﷽ 🍃 وَلَقَدْ جِئْنَاهُمْ بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَىٰ عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ 🍃اعراف_۵۲ کانون قرآن و عترت دانشگاه زنجان تماس با ما: @Quranetrat_znu_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻پاسخ سوال اول مسابقه هفت‌روز‌هفت‌سوره 🔹️کلمه صمد به چه معناست؟ صمد به معنای الله بی‌نیاز مطلق و مرجع و منتهای همه موجودات است علامه طباطبائی می گوید: معناى این که خدا صمد است، این است که هر چیزى در ذات و آثار و صفات محتاج او است و او منتهاى مقاصد است‏. اصل در معناى کلمه "صمد" قصد کردن و یا قصد کردن با اعتماد است. 🔹️و هرکدام از حروف به چه معناست؟ ▪️الف،دلیلی است بر انیت و ذات پایدار او ▪️لام،دلیلی است بر الهیت و خداوندی او ▫️الف و لام با هم ادغام شدن و برزبان جاری نمی‌شوند درحالی‌که در نوشتن آشکار می‌شوند،که این دو دلیلی است بر اینکه الهیّت او به لطفش پنهان است و با حواس درک نمی‌شود و بر زبان هیچ توصیف‌گری نمینشیند و به گوش هیچ شنونده ای نمیرسد. چراکه تفسیر إله چنین است: او کسی است که آفریدگان از دریافتن چیستی و چگونگی اش، چه با حس و چه با پندار، مألوه و سرگردانند، بلکه او پدیدآورنده‌ی پندارها و آفریننده‌ی حواس است. امّا به هنگام نوشتن آشکار میشوند و این دلیلی است بر اینکه خداوند سبحانه، ربوبیّت خود را در پدیدآوردن آفریدگان و در آمیختن روحهای لطیف آنان در بدنهای زمخت آنان نمایان ساخت، پس چون بنده ای به خود بنگرد، روح خود را نمیبیند، همچنان که لام در الصمد بیان نمیشود و به هیچ‌یک از حواسّ پنجگانه راه نمییابد و چون شخص بر نوشته بنگرد، آنچه که پنهان و لطیف شده است برایش آشکار می‌شود. پس وقتی بنده در چیستی و چگونگی آفریننده بی‌اندیشد، در آن سرگردان و حیرت زده میشود و اندیشه‌اش به چیزی نمیرسد که برایش قابل تصوّر باشد؛ چرا که خداوند عزّوجلّ خود آفریننده‌ی صورت‌هاست، امّا وقتی بنده به آفریدگان او بنگرد، برایش ثابت میشود که او عزّوجلّ آفریننده‌ی آنهاست و روح‌هایشان را در بدن‌هایشان در آمیخته است. ▪️صاد، آن دلیلی است بر اینکه خداوند عزّوجلّ صادق و راستگوست و سخنش راست و کلامش راست است ▫️و بندگانش را به پیروی راستین از راستی فراخوانده است. و به‌راستی وعده‌ی سرای راستی را داده است. ▪️میم، آن دلیلی است بر ملک و فرمانروایی او او فرمانروای حقیقی است که همیشه بوده و هست و خواهد بود. ▪️دال، آن دلیلی است بر دوام و پایداری فرمانروایی او ✍️که این ها نشان‌دهنده ی این است که نیازهایمان به دست او برآورده می‌شود.کسی که بی‌نیاز مطلق است و فرمانروایی او دائمی است. @darolghoran_znu
🔻پاسخ سوال دوم مسابقه هفت‌روز‌هفت‌سوره 🔹️منظور از امام مبین در سوره یاسین کیست؟و در کدام آیه آمده است؟ 🌱إِنَّا نَحْنُ نُحْيِ الْمَوْتى‌ وَ نَكْتُبُ ما قَدَّمُوا وَ آثارَهُمْ وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ(۱۲/یاسین) همانا ما مردگان را زنده مى‌كنيم و آن چه را از پيش فرستاده‌اند و آثارشان را مى‌نويسيم و هر چيزى را در (كتاب و) پيشوايى روشن برشمرده‌ايم. ▪️آنچه از انسان سرمى‌زند، در پرونده عمل او ثبت مى‌شود و در قيامت به شكل كتابى در اختيار او قرار مى‌گيرد. اين كتاب‌ها سه نوع است: الف: كتاب شخصى. «اقْرَأْ كِتابَكَ» ب: كتاب امّت‌ها. «كُلُّ أُمَّةٍ تُدْعى‌ إِلى‌ كِتابِهَا» ج: كتاب جامع. «كُلَّ شَيْ‌ءٍ أَحْصَيْناهُ فِي إِمامٍ مُبِينٍ»، «فِي لَوْحٍ مَحْفُوظٍ» كلمه «امام»، هم به كتاب گفته شده، «وَ مِنْ قَبْلِهِ كِتابُ مُوسى‌ إِماماً» و هم به اشخاص، «إِنِّي جاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِماماً» در روايات، حضرت علىّ‌بن ابى‌طالب عليه السلام به عنوان يكى از مصاديق «امام مبين» معرّفى شده كه همه‌ى علوم در نزد اوست. 👈در حدیثى از امام باقر(ع) از پدرش از جدش(ع) نقل شده است که فرمود: «هنگامى که این آیه«وَ کُلَّ شَیْء أَحْصَیْناهُ فِی إِمام مُبِین» نازل شد «ابوبکر» و «عمر» برخاستند و عرض کردند: اى پیامبر! آیا منظور از آن «تورات» است؟ فرمود: نه. عرض کردند: «انجیل» است؟ فرمود: نه. عرض کردند: منظور «قرآن» است؟ فرمود: نه. در این حال امیر مؤمنان على(ع) به سوى پیامبر(ص) آمد، هنگامى که چشم رسول خدا(ص) بر او افتاد، فرمود«هُوَ هذا إِنَّهُ الإِمامُ الَّذِى أَحْصَى اللّهُ تَبارَکَ وَ تَعالى فَیْهِ عِلْمَ کُلِّ شَىء»؛ (امام مبین این مرد است! او است امامى که خداوند متعال علم همه چیز را در او احصا فرموده). ▪️بيشتر مفسّران مراد از «إِمامٍ مُبِينٍ» را لوح محفوظ دانسته‌اند كه در قرآن به آن‌ «أُمُّ الْكِتابِ» گفته شده است و از آن جايى كه اين كتاب حاوى تمام دانش‌ها است و همه چيز و همه كس تابع مقدّراتى است كه در آن نوشته شده، به آن «امام» گفته‌اند. @darolghoran_znu
🔻پاسخ سوال دوم مسابقه هفت‌روز‌هفت‌سوره 🔹️مؤمن آل یاسین کیست؟ وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَىٰ قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ(۲۰/یاسین) در مورد حبیب نجار گفته شده؛ وی مبتلا به بیمارى جذام و فلج بود، رسولان او را شفا دادند و او نیز به آنان ایمان آورد. حبیب نجار در غار، خدا را پرستش می‌کرد، شنید افرادی از سوی حضرت عیسی(ع) به انطاکیه وارد شدند نزدشان رفت و پرسید: «آیا در ازای این دعوت مزدی می‌خواهید؟» گفتند: خیر. پس رو به قومش نمود و گفت: «اى قوم من! از فرستادگان [خدا] پیروى کنید! از کسانى پیروى کنید که از شما مزدى نمی‌خواهند و خود هدایت یافته‏‌اند! من چرا کسى را پرستش نکنم که مرا آفریده، و همگى به سوى او بازگشت داده می‌شویم؟! آیا غیر از او معبودانى را انتخاب کنم که اگر خداوند رحمان بخواهد زیانى به من برساند، شفاعت آنها کمترین فایده‌اى براى من ندارد و مرا [از مجازات او] نجات نخواهند داد! اگر چنین کنم، من در گمراهى آشکارى خواهم بود! [به همین دلیل] من به پروردگارتان ایمان آوردم پس به سخنان من گوش فرا دهید!»، امّا قومش او را با سنگ مورد حمله قرار دادند، سرانجام او را شهید کردند ﴿قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ ۖ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ﴾[ يس: 26] و به او گفته شد: «وارد بهشت شو!» گفت: «اى کاش قوم من می‌دانستند ... که پروردگارم مرا آمرزیده و از گرامی‌داشتگان قرار داده است!» و ما بعد از او بر قومش هیچ لشکرى از آسمان نفرستادیم، و هرگز سنت ما بر این نبود، آنان بعد از کشتن حبیب نجار چندان عمری نکردند تا این‌که یک صیحه آسمانى آنان را گرفت ناگهان همگى خاموش شدند. 🔹️چرا پیامبر اکرم (ص) او را از صدیقین نامیدند؟ در قرآن کریم داریم که می فرماید: وَ جاءَ مِنْ أَقْصَا الْمَدِینَةِ رَجُلٌ یَسْعی‏ قالَ یا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِینَ؛ (یس آیه 20) مردی (با ایمان) از نقطه دور دست شهر با شتاب فرا رسید، گفت: ای قوم من! از فرستادگان خدا پیروی كنید. 👈او از كسانی بود كه در برخوردهای نخستین با رسولان پروردگار به حقانیت دعوت آنها و عمق تعلیماتشان پی برد، و مؤمنی ثابت قدم و مصمم از كار در آمد، هنگامی كه به او خبر رسید كه در قلب شهر مردم بر این پیامبران الهی شوریده‏اند، و شاید قصد شهید كردن آنها را دارند، سكوت را مجاز ندانست، و چنان كه از كلمه "یسعی" بر می ‏آید با سرعت و شتاب خود را به مركز شهر رسانید و آنچه در توان داشت در دفاع از حق فرو گذار نكرد. تعبیر به" رجل" شاید اشاره به این نكته است كه او یك فرد عادی بود، قدرت و شوكتی نداشت، و در مسیر خود تك و تنها بود، 👈در عین حال نور و حرارت ایمان آن چنان او را روشن و گرم ساخته بود كه بی ‏اعتنا به پیامدهای این دفاع سرسختانه از مبارزان راه توحید، وارد معركه شد، تا مؤمنان عصر پیامبر (ص) در آغاز اسلام كه عده قلیلی بیش نبودند سرمشق بگیرند و بدانند 💡حتی یك نفر مؤمن تنها نیز دارای مسئولیت است و سكوت برای او جایز نیست حبیب نجار به تأسی از قدمت امر حضرت آدم ، نخستین انسان روی زمین، که دعوت کننده به نیکی ها بود؛ وظیفه امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نکرد 👈و همین تبعیت او بود که در روایتی از پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله، ایشان حبیب را از صدیقین معرفی کرده اند. @darolghoran_znu
🔻 سوال سوم مسابقه هفت‌روز‌هفت‌سوره 🔹️تکرار آیه در سوره الرحمن نشان‌دهنده چیست؟ ▪️تكرار سؤال‌هاى پى در پى همراه با انتقاد، دليل آن است كه هر نعمتى براى خود تصديق و تكذيبى دارد. ✍️در حديث مى‌خوانيم: كسى‌كه سوره مباركه الرّحمن را مى‌خواند، هر بار كه به آيه‌ «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ» مى‌رسد، بگويد: «لا بشى‌ء من آلائك رب اكذب» يعنى اى پروردگار من! هيچ يك از نعمت‌هاى تو را تكذيب نمى‌كنم. ▫️بحث تكرار در اينجا به مناسبت اولين مورد از موارد تكرار آيه‌ «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ» در اين سوره، بحثى پيرامون تكرار ارائه مى‌گردد. 🔸️براى ايجاد يك فرهنگ، تكرار مسايل، مهم و ضرورى است. ▫️رسول‌خدا (ص) بارها فرمود: «انى تارك فيكم الثقلين كتاب الله و عترتى» تا رابطه قرآن و عترت را در ميان مردم محكم سازد. ▫️پس از نزول آيه‌ «وَ أْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلاةِ» تا چند ماه رسول خدا (ص) هنگام صبح در خانه فاطمه زهرا (س)مى‌آمد و مى‌فرمود: «الصلاة الصلاة» تا به مردم اعلام كند اهل بيت من همان كسانى هستند كه در خانه على و فاطمه هستند. ✍️در حديث مى‌خوانيم: دليل چهار مرتبه تكرار «الله اكبر» در آغاز اذان، آن است كه مردم از غفلت درآيند ولى هنگامى كه متوجّه شدند، باقى جملات به دو بار تقليل مى‌يابد. ▫️تكرار نماز در هر شبانه روز، براى آن است كه هر روز گامى به خداوند نزديك شويم. كسى كه از پله‌هاى نردبان بالا مى‌رود، در ظاهر، پاى او كارى تكرارى انجام مى‌دهد ولى در واقع در هر حركت گامى به جلو و رو به بالا مى‌گذارد. كسى كه براى حفر چاه كلنگ مى‌زند، در ظاهر كارى تكرارى مى‌كند، ولى در واقع با هر حركت، عمق چاه بيشتر مى‌شود. انسان با هر بار نماز و ذكر و تلاوت آيه‌اى گامى به خدا نزديك مى‌شود تا آنجا كه درباره پيامبر اكرم (ص) مى‌خوانيم: «دَنا فَتَدَلَّى فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى‌» چنان به خدا نزديك شد كه به قدر دو كمان يا نزديك‌تر شد. ▫️تكرار سفارش به تقوا در هر يك از خطبه‌هاى نماز جمعه در هر هفته، بيانگر نقش تكرار در تربيت دينى مردم است. ▫️اصولا بقاى زندگى با تنفس مكرر است و كمالات، در صورت تكرار حاصل مى‌شود. با يك بار انفاق و رشادت، ملكه سخاوت و شجاعت در انسان پيدا نمى‌شود، همان گونه كه رذائل و خبائث در صورت تكرار، در روح انسان ماندگار مى‌شوند. 🔸️تكرار، گاهى براى تذكّر و يادآورى نعمت‌هاى گوناگون است. نظير تكرار آيه‌ «فَبِأَيِّ آلاءِ رَبِّكُما تُكَذِّبانِ» 🔸️گاهى براى هشدار و تهديد خلافكاران است. نظير تكرار آيه‌ «فَوَيْلٌ يَوْمَئِذٍ لِلْمُكَذِّبِينَ» 🔸️گاهى براى فرهنگ‌سازى است. نظير تكرار «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» در آغاز هر سوره. 🔸️گاهى براى اتمام حجّت است. نظير تكرار آيه‌ «وَ لَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ» 🔸️گاهى براى انس بيشتر و نهادينه شدن است. نظير تكرار آيه‌ «اذْكُرُوا اللَّهَ ذِكْراً كَثِيراً» 🔸️گاهى براى بيان دستورات جديد است. نظير تكرار «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا ..» 🔸️گاهى به منزله قطعنامه براى هر فراز از مطلب يا سخنى است. چنانكه در سوره شعراء پس از پايان گزارش كار هر پيامبرى، مى‌فرمايد: «إِنَّ رَبَّكَ لَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ» 🔸️گاهى تكرار، نشان دهنده وحدت هدف و شيوه است. در سوره شعراء بارها جمله‌ «فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ أَطِيعُونِ»از زبان پيامبران متعدد تكرار شده كه بيانگر آن است كه شعار و هدف همه آنان يكى بوده است. @darolghoran_znu
🔻پاسخ سوال چهارم مسابقه هفت‌روز‌هفت‌سوره 🔹️شهید مطهری روح و شالوده ی سوره فجر را چه می‌داند؟ ▪️شهید مطهری روح و شالوده سوره فجر را با توجه به آیات : «فَأَمَّا اَلْإِنْسانُ إِذا مَا اِبْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَكْرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَكْرَمَنِ. `وَ أَمّا إِذا مَا اِبْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهانَنِ» (آيات ۱۵ و ۱۶ سوره فجر) ▫️مبارزه با فكر افرادی است كه اكرام و اِنعام مادی و دنیایی را دلیل كرامت شخصیت خودشان و سعادت واقعی می شمارند و به آن آرام می گیرند و قهرا مغرور می شوند كه به دنبال آن هزاران فساد پیدا می شود، و بر عكس فقر را اهانت به شخصیت واقعی خودشان می شمارند . بعبارتی دیگر مبارزه با این فکر که نه غنا به معنای مطلق خدادادگی است و نه فقر به معنای مطلق خدازدگی است. ▫️از نظر منطق واقعی، فقر و غنا هر دو وسیله هستند برای سعادت یا شقاوت و بدبختی؛ یعنی سعادت و شقاوت بستگی دارد به اینكه انسان چه عكس العملی در مقابل این اكرامها و انعامها و غناها یا فقرها و احتیاجها نشان بدهد. به تعبیر دیگر همه اینها برای انسان مایه امتحان و ابتلاست. ✍️يكى از سنّت‌ها و برنامه‌هاى قطعى خداوند، آزمايش مردم است؛ البتّه نه براى شناختن، بلكه براى ظهور خصلت‌ها و بروز تلاش‌ها تا بر اساس آن اجر و پاداش دهد. آزمايش‌هاى الهى گوناگون است، گاهى با رفاه و ثروت انسان را آزمايش مى‌كند و گاهى با تنگدستى و مشكلات. ولى انسان عجول كه از آزمايش الهى و اهداف آن غافل است، دست به قضاوت‌ها و تحليل‌ها و تفسيرهاى غلط زده و از خداوند گلايه مى‌كند. @darolghoran_znu
🔻 سوال ششم مسابقه هفت‌روز‌هفت‌سوره 🔹️مصداق همزه و لمزه در زمان پیامبر کیست؟ ▪️امیه بن خلف که شخصیت مسلمانان را مسخره می کرد.(ارباب بلال حبشی) 🔹️خداوند به چه کسانی در این سوره هشدار میدهد؟ خداوند متعال در اين سوره ابتدا هر كسي را كه عيب جويي و مسخره كند را تهديد مي كند كه شامل تمام عيبجويان و مسخره كنند گان اعم از ثروتمند و فقير مي شود. ▫️در آيه بعدي خداوند در واقع ريشه و علت اصلي اين صفت زشت را بيان مي كند كه غالبا عيب جويان و مسخره كنندگان كساني هستند كه مال اندوزي كرده و بخاطر ثروتشان كه آنها را مغرور كرده اين كار را مي كنند. 👈ولي عيب جويي را منحصر در افراد ثروتمند نكرده است. ▫️در تفسير الميزان چنين آمده: «جمله" الَّذِي جَمَعَ ..." به منزله تعليل است براي جمله" وَيْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ"، و مي‏فهماند علت اينكه ويل را نثار هر همزه و لمزه كرديم اين است كه او مال دنيا را جمع مي‏كند و مي‏شمارد. ▫️در تفسير نمونه هم اين مطلب آمده است كه: «سپس به سرچشمه اين عمل زشت(عيبجويي و استهزاء) كه غالبا از كبر و غرور ناشي از ثروت مايه مي‏گيرد پرداخته، مي‏افزايد:(الَّذِي جَمَعَ مالًا وَ عَدَّدَهُ) آن قدر به مال و ثروت علاقه دارد كه پيوسته آنها را مي‏شمرد، و از برق درهم و دينار، و پولهاي ديگر، لذت مي‏برد و شادي مي‏كند. و طبيعي است كه چنين انسان گمراه و ابلهي مؤمنان فقير را پيوسته به باد سخريه بگيرد. ▫️علاوه بر اينكه كه شان نزول اين آيات درباره افرادي بوده كه ثروتمند بوده و بخاطر ثروتشان، فقيران را مسخره و عيبجويي مي كردند. بنابراين علت وصف كردن عيب جويان و مسخره كنند گان به مال اندوزان و ثروتمندان، هم به خاطر شان نزول آيات و هم به خاطر اينكه غالب عيبجويان بخاطر ثروتشان و موقعيت اجتماعيشان، دست به چنين كاري مي زنند، مي باشد. 👈از اينرو اين عمل منحصر در آنها نيست بلكه فقيران و مستمندان هم عيب جويي و مسخره مي كنند و تهديد در اين آيه شامل آنها نيز مي شود. @darolghoran_znu