eitaa logo
قرآن و عترت
1.5هزار دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
652 ویدیو
27 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
با سلام ان شاالله سوالات مسابقه عالم آل محمد،شماره( ۵ )، یکشنبه در کانال ارسال میگردد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعای روز یکشنبه آدرس ما در ایتا ‎‌┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ https://eitaa.com/h_emamreza ┗━━━🍂━
⚜زیارت حضرت امیر و حضرت زهرا(سلام الله علیها) در روز یکشنبه⚜ آدرس ما در ایتا ‎‌┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ https://eitaa.com/h_emamreza ┗━━━🍂━
آدرس ما در ایتا ‎‌┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ https://eitaa.com/h_emamreza ┗━━━🍂━ 👇👇👇👇👇👇👇 💐امام باقر علیه السلام میفرمایند : ✅در كتاب تورات در ضمن مناجات خداى عزوجل با موسى عليه السلام است : كه : اى موسى خشم خود را از كسيكه تو را بر او مسلط ساخته ام بازگير تا خشم خود را از تو باز گيرم .   اصول كافى جلد 3 صفحه 413 🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹
آدرس ما در ایتا ‎‌┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ https://eitaa.com/h_emamreza ┗━━━🍂━ 🌻🌻چراغ قبر شاعر با اخلاص ، مدّاح با وفا، مخلص اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السلام ((حضرت حاج آقاى هاشم زاده اصفهانى )) فرمودند: در اصفهان یک تکیه بانى بود بنام ((میرزا محمد)) که ایشان حالاتى داشت . یک روز به او گفتم براى ماتعریف کن که در این قبرستان چه دیدى ؟ گفت : یک روز جنازه اى را از بروجن بنام ((آسید حسن )) آوردند اینجا دفن کردند، صاحبان آن جنازه بعد از اتمام دفن آمدند پیش من و گفتند: ما مى خواهیم هر شب سر قبر این مرحوم چراغى روشن باشد، این یک دله و پیت نفت و این هم چراغ و این هم مزد این کارت ، مبادا یادت برود و این چراغ راروشن نکنى . 💟گفتم : چشم روى چشمانم . آنهارفتند. من هم هرشب چراغ را سر قبر این بنده خدا روشن مى کردم ، تا اینکه یک شب زمستان هواخیلى سرد بود. گفتم ، امشب ((آسید حسن )) چراغ نمى خواهد؛ کى حالش را دارد توى این سرما برود سر قبر چراغ روشن کند. ولش کن ؛ او مُرده وکسى هم نمى بیند. نفت هاى دَله و پیت را هم ریختم توى چراغ خودم . در این هنگام دیدم یکى باشتاب در حجره را مى زند!، هم شب است و هم هوا سرد، اعتنا نکردم ، گفتم : هرکس که هست یک مقدار در میزند و بعد خسته مى شود مى رود، دیدم خیر همینطور دارد در میزند، بلند شدم دم در آمدم و گفتم کیست ؟ گفت : در را باز کن . گفتم : توکى هستى ؟ گفت : من سید حسن هستم ، نفتهایم را که توى چراغت ریختى هیچى ، چرا چراغم را روشن نکردى ...؟ ترس و وحشت تمام وجودم را فرا گرفته بود، گفتم : چَشم ؛ آقا دیگه روشن مى کنم . گفت : مبادا دیگه چراغ قبر مرا روشن نکنى ؟ گفتم : چَشم ، آمدم بیرون کسى را ندیدم . آمدم سر قبر و چراغ را روشن کردم . 🌺 داستانهایى از مردان خدا- قاسم میر خلف زاد
سیره علما تواضع آدرس ما در ایتا ‎‌┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ https://eitaa.com/h_emamreza ┗━━━🍂━
4_539177528481284501.mp3
2.72M
.❣🎤❣🎤❣🎤❣ ✨ استاد آقا تهرانی 🖱بی حالی در عبادت🖱 ♻️ حجم: 2/6 mb ⏰ زمان: 6 دقیقه 👇👇 آدرس ما در ایتا ‎‌┏━━━🍃🌺🍃━━━┓ https://eitaa.com/h_emamreza ┗━━━🍂━