#جمعه_مهدویت
💐🍂💐🍂💐🍂💐
💢 سختی دوران غیبت...
با خواندن این #حدیث میتوان به شدت سختی درک دوران ظهور پی برد.
✅ مفضّل بن عمر جعفىّ از امام صادق عليه السّلام روايت كرده كه آن حضرت فرمودند:
همانا #صاحب اين امر داراى دو غيبت است يكى از آن دو چندان به درازا مى كشد كه پاره اى از مردم بگويند: مرده است، و بعضى گويند: كشته شده، و عدّهاى از ايشان مى گويند: او رفته است.
و از اصحابش جز افراد اندكى كسى بر امر او باقى نمی ماند و از جايگاهش هيچ كس از دوست و بيگانه آگاهى نمى يابد مگر همان خدمتگزارى كه به كارهاى او مى رسد.
📚 الغيبة( للنعماني)، ص: 171
⛔️من در این شهر #غریبم!
📝 #گلایه سوزناک امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف!
✍مرحوم مشهدی #حسن_یزدی از شیفتگان و دلسوختگان امام زمان -عجل الله فرجه- #تشرفی حائز اهمیت را به شرح زیر تعریف کردند:
⬅️ تقریباً در سال ۱۳۵۰ شمسی یک روز #صبح زود به کوه #خلج رفتم و در آنجا مشغول #زیارت خواندن و #توسل به امام زمان -عجل الله فرجه- شدم.
حال خوبی داشتم و دائماً با حضرتش #مناجات میکردم و میگفتم:
"ای کاش #ظهور میکردید و من ظهور شما را #درک میکردم."
آن روز، روز تعطیلی بود.
پس از توسل، از کوه خلج به #منزل رفتم و قدری استراحت کردم.
در عالم #رؤيا (یا بین خواب و بیداری) دیدم در همان مکان روی کوه خلج هستم؛ آقایم و مولایم #صاحب الزمان -عجل الله فرجه- هم هستند.
آقا در حالی که دست هایشان را بر پشت گذاشته بودند به طرف شهر مشهد #نگاه میکردند. گفتم:
"آقا #تشریف بیاورید داخل شهر؛ منظورم #ظهور آن حضرت بود."
فرمودند:
《من در این شهر #غریبم》
🔺 گفتم: "آقا اگر #کاری دارید بفرمایید تا برایتان انجام دهم." فرمودند:
✍ما #کارگران زیادی داریم ولی آنها #حق ما را #میخورند و اکثراً #یک قدم هم برای من #برنمیدارند و به #یاد من نیستند
🔺در این هنگام از خواب بیدار شدم و در فراق آن حضرت و برای #غربت آن حضرت بسیار #اشک ریختم.
📙 آیا ظهور نزدیک است، صفحه۱۱۶
✍ #دعوت کردن مردم به امام زمان -عجل الله فرجه- از #مهمترین طاعات و #واجبترین عبادات است.
📕مکیال المکارم، بخش۸ تکلیف۴۸
#متن_بسیار_زیبا
#امام_زمانی 😭
💢👈چرا امام زمان نمیآیند⁉️
#پاسخ
حضرت آیت الله سید محمد ضیاءآبادی:
➖در كتابي خواندم، شايد در حدود دويست، سيصد سال پيش جمعي از صلحا در #نجف اشرف مجتمع بودند. از آدم هاي بسيار خوب و مقدّس.
روزي با خودشان نشستند و گفتند: چرا امام نمي آيد؟ در صورتي كه ما بيش از سيصد و سيزده نفر كه او لازم دارد هستيم.😕
به اين فكر افتادند كه سرّ تأخير در #ظهور را به دست آورند. تصميمشان بر اين شد كه از بين خودشان يك نفر را كه به تأييد همه خوبترينشان هست، انتخاب كنند و او را بفرستند در #مسجد_كوفه يا سهله تا اعتكاف كند و از خود امام بخواهد كه سرّ تأخير در ظهور را بيان بفرمايد.😞
جمعيّت خودشان را به دو قسمت تقسيم كردند و قسمت بهتر را باز به دو قسمت و همچنين تا آن فرد آخر را كه از همه بهتر و مقدّس تر و زاهد تر بود انتخاب كردند كه او به مسجد #سهله يا مسجد كوفه برود.
او هم رفت و بعد از دو سه روزي برگشت.🔺
پرسيدند چه طور شد؟
گفت: راست مطلب اين كه من وقتي از نجف بيرون رفتم و رو به مسجد سهله راه افتادم با كمال تعجّب ديدم شهري بسيار آباد و خرّم در مقابل من ظاهر شد.
جلو جلو رفتم. پرسيدم: اينجا كجاست؟ گفتند: اين شهر #صاحب _الزمان است و امام ظهور كرده است.
بسيار خوشحال شدم و شتابان به در خانهي امام رفتم. كسي آمد و گفتم: به امام بگو فلاني آمده و اذن ملاقات مي خواهد. او رفت و برگشت و گفت: آقا مي فرمايند: شما فعلاً خسته اي، از راه رسيدهاي. برو فلان خانه (نشاني دادند) آنجا مرد بزرگي هست.
ما دختر او را براي شما #تزويج كرديم. آنجا باش و هر وقت احضار كرديم، بيا.
من خوشحال شدم. به آن آدرس رفتم و خانه را پيدا كردم. از من خيلي پذيرايي كردند و آن دختر را به اتاق من آوردند، هنوز ننشسته بودم كه درِ اتاق را زدند. گفتم: كيست؟ گفت: مأمور از طرف امام. مي فرمايند: بيا! مي خواهيم قيام كنيم و شما را به جايي بفرستيم.
گفتم: به امام بگو امشب را صبر كنيد. گفت: فرموده اند: همين الآن بيا. گفتم: بگو من امشب نميآيم تا اين را گفتم ديدم هيچ خبري نيست. نه شهري هست، نه خانهاي هست و نه #عروسي. من هستم و صحراي نجف؛😢
معلوم شد مكاشفه اي بوده و خواستهاند به ما بفهمانند كه ما #هنوز #آمادگي براي آمدن امام زمان(ع) نداريم.😭🌹
#خدایا_مارا_آماده_ظهور_بفرما
🌷