eitaa logo
رَهوآ
564 دنبال‌کننده
2.9هزار عکس
53 ویدیو
1 فایل
یا حَضرَتِ دوست...♡ رَهوآ به معناے آرامش :) ایدی جهت ثبت سفارش↓ @rahvaa آیدی اینستاگرام↓ _rahva_design
مشاهده در ایتا
دانلود
شب بود و بغضی بر گلویی چنگ مےزد بانوے آب و روح محشر شسته مےشد
آرام روے سنگ غسلی بین خانه مےدید یک دختر که مادر شسته مےشد
آن شب که زینب دید غسل مادرش را آن شام که یک یاس پرپر شسته مےشد
زینب یاد روضه اے بے غسل افتاد مےدید با خونش برادر شسته مےشد
. . .💔'
مادر ارباب اذن ڪربلایم را بده... -در دل دیوانه داغ ڪربلا دارم هنوز! :)
هدایت شده از - ضاقَ‌صَدری -
لبریزشوق‌بودکه‌درگوش‌محسنش یک‌روزعلی‌اقامه‌بخواندولی‌نشد یا زهرا بمیرم برا دلت:)))) _ هرگز به کسی نگفت محسن به کجاست می‌گفت علی را به چه حالی بردند:)..
چه خوش است آن رفیقی که میان گفتگوها غم و بغض و خستگی را پسِ خنده‌ات ببیند
_زخم‌های‌ڪهنه‌ڪوچہ‌دوباره‌با‌زشد فصل‌تنهايی‌مولايم‌علی‌(ع)‌آغاز‌شد...🥀!'
مواظب دلم نبودم(: که این بلا سرش اومد..
طنینِ صوت تو آرام می کند‌ من را کسی میان صدایت مگر مُسکن ریخت؟
_ غالبــا آن گــذرے کــه خطـــرش بیشتر است مے‌شود قسمت آن که جگـرش بیشتـر اسـت! _
چمدان بسته و برداشته ام دل ز همه...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عاشقی که به وصال رسید :)) طلبه بسیجی حسن مختارزاده
اصلا‌ دلِ‌ تنگم‌ به‌درک‌! می‌گذرانم‌... اما‌ تو‌ و‌ آغوش‌ِ‌ کسی؟! لال‌زبانم...💔🚶🏿‍♂
برایت شعرها دارم، برایت صد غزل گفتم!  ولی افسوس شعرم را نه میخواهی نه میخوانی.. (:✨
نگو کــــه رفتن پایان ماجراست رفیق خُدا بزرگ تر از دردهای ماست رفیق !💙
این چیست که چون دلهره افتاده به جانم؟ حال همه خوب است، من اما نگرانم !!
در فکر تو بستم چمدان را و همین فکر، مثل خوره افتاده به جانم که بمانم!!
چیزی که میان تو و من نیست غریبی است صد بار تو را دیده‌ام ای غم به گمانم؟ :)
انگار که یک کوه سفر کرده از این دشت این‌قدر که خالی شده بعد از تو جهانم ؛
از سایه سنگین تو من کمترم آیا؟ بگذار به دنبال تو خود را بکشانم ..
ای عشق، مرا بیشتر از پیش بمیران آنقدر که تا دیدن او زنده بمانم ... !!
بی‌جَهَت، بیهوده‌، بیخود، بی‌سَبَب، بی‌فایده عِـشـق وَقتی نیست مَعنایی نَدارَد زیستَـن...
سرمای عافیت نشناسیم کز ازل در گرمسیرِ عشق به سر برده‌ایم ما... (:
🥀••• کششی که عشق دارد نگذاردت بدینسان به جنازه گر نیایی، به مَزار خواهی آمد...💔
_!'
مرا رازیست اندر دل، به خونِ دیده پرورده ولیکن با که گویم راز؟ چون محرم نمی‌بینم!
قناعت می‌کنم با درد چون درمان نمی‌یابم تحمل می‌کنم با زخم چون مرهم نمی‌بینم!