4. فتیش پرستی
واژه «فتیش» در زبان پرتغالی ریشه دارد و معنای آن سحر و افسون است.
وقتی دریانوردان پرتغالی در سده های پانزدهم تا هفدهم به آفریقا رسیدند دریافتند که بومیان آن سرزمین برای برخی اشیا احترام ویژه ای قائل اند.
آنان براین باور بودند که آن اشیا در زندگیشان اثرگذار است. دریانوردان پرتغالی نام این اشیا را به زبان خود فتیش گذاشتند که بعدها دانشمندان اروپایی همین واژه را به کار بردند.
اعتقاد انسان های بدوی این بود که اشیایی خاصی مانند قطعه های چوب یا سنگ که اشکال غیرعادی دارند، از نیرویی سحرآمیز برخوردارند و می توان از نیروی آنها استفاده کرد. این اشیا، فتیش و این باور، فتیش پرستی خوانده میشود.
فتیش درواقع جنبه ای از سحروجادوست و آن عبارت است از هر شیئی که برای کنترل طبیعت از راه سحروجادو به کار برده می شود.
کسانی که به فتیش باور دارند، برای این اشیا هویت و اراده قائل اند و آنها را دارای روح غیبی میدانند. آنان در ابتدا به این اشیا احترام می گذارند و به آنها هدیه داده، برای آنها قربانی می کنند.
اگر فتیش خواسته فرد را برآورده نکرد، از او چاپلوسی می کنند و اگر باز هم اثر نکرد، او را مسخره می کنند. درمرحله بعد به او دستور میدهند و با او با خشونت رفتار کرده، حتی او را کتک می زنند. اگر باز هم نتیجه ای نداشت، چنین می گویند که روح غیبی از او خارج شده و دیگر کاری از او بر نمی آید؛ بنابراین، فتیش خود را تغییر می دهند، یا معتقد میشوند که روح قوی تری بر روح او غلبه کرده است. از این رو، آن را نزد ساحر یا کاهن می برند، تا آن روح را از او دفن کند.
#تعاریف
#ادیان_ابتدایی
#فتیش