🌷#زندگیبهسبکشهدا🌷
نانِ سنگک گرفته بودیم
و میرفتیم سمتِ خوابگاه..🏫
چند تا سنگ به نانها چسبیده بود..
مصطفی اونا رو کند
و برگشت سمتِ نانوایی..‼️
بعد برگشت و گفت:
بچه که بودم یك بار نانِ سنگک خریدم..
وقتی رفتم خونه،
بابام سنگهایی که به نان
چسبیدهبود رو جدا کرد،
داد به دستم و گفت:
ببر، بده به شاطر؛
نانواها بابتِ اینها پول دادند..💸
🌻#شهیدمصطفیاحمدیروشن🌻
#مدیر
#عاشقانه_ای_برای_ما