✍امروزمان را با درسے
از حاج حسین خرازے
آغاز مے ڪنیم ڪہ مے گفت :
سهل انگارے و سستے
در اعمال عبادے تاثیر نامطلوبے در پیروزی ها دارد...
#شهید_حسین_خرازی🌷
گفتمـ پدرشمـ، با من این حرف ها را
ندارد.گفتمـ حسینـ،بابا! بده منـ لباساتو
مـےشورم؛ یڪ دستش در جنگ قطع
شده بود. گفت نہ چرا شما؟ خودم
یک دست دارم با دوتاپا، نیگا کن.
پاچہ شلوارش را تا زد بالا، رفت تو
تشت. لباس هایش را پامال مـےکرد.
یک سر لباس هایش را مـےگذاشتـ
زیر پایش ، با دستش مـےچلاند.
#شهید_حسین_خرازے
او همیشه با لباس بسیجی کنار نیروها بود. اگر کسی او را نمیشناخت گمان نمیکرد که او فرمانده لشکر باشد😊. شهید خرازی قبل از شهادت نیز شهید زنده بود. چندین بار در مصاف با نیروهای بعثی مجروح شده بود، اما همچون کوه روبروی دشمن میایستاد.هیچ چیز حتی مجروحیت هم نمیتوانست او را از ادامه راه متوقف کند. وی در عملیات خیبر در جاده طلائیه در نزدیکی خط مقدم کنار #شهیدهمت نیروها را هدایت کرد. صبح یکی از روزهای عملیات به خط مقدم رفت تا از نزدیک شاهد عملیات باشد که بر اثر مجروحیت، دست راست خود را از دست داد.💔
#شهید_حاج_ابراهیم_همت
#شهید_حسین_خرازی
#سالروز_شهادت🕊🕊🕊
نمیدانستیم فرمانده لشکر اصفهان است
ده ماه بود ازش خبری نداشتیم! مادرش میگفت: پاشو برو ببین چی شده این بچه؟! زنده است؟ مرده است؟ میگفتم: کجا برم آخه خانم؟ جبهه که یه وجب دو وجب نیست! از کجا پیداش کنم؟ رفته بودیم نماز جمعه... حاج آقا آخر خطبهها گفت: حسین خرازی را دعا کنید! آمدم خانه، به مادرش گفتم. پرسید: حسین ما رو میگفت؟! گفتم چی شده که امام جمعه هم میشناسدش؟! نمیدانستیم فرمانده لشکر اصفهان است.
#شهید_حسین_خرازی
شادی روحش صلوات🥀🥀🥀
┄══༅•ஜ𖣔🥀𖣔ஜ•༅══┄
@RMartyrs
┄══༅•ஜ𖣔🥀𖣔ஜ•༅══┄