eitaa logo
کانال کمیل
284 دنبال‌کننده
7.5هزار عکس
5هزار ویدیو
71 فایل
سفیرعشق شهیداست و ارباب عشق حسین‌علیه‌السلام وادی عشاق کربلاجایی که ارباب عشق سربه‌باد می‌دهدتا اسرارعشاق را بازگوکند که‌برای عشاق راهی‌جز ازکربلا گذشتن نیست🌷 کپی باذکرصلوات برمهدی عج eitaa.com/joinchat/2239103046Cd559387bf0
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم خدایا فرج مولایمان ناجی عالم بشریت حضرت مهدی.عج. را محقق فرما ... خدایا قلب امام زمان .عج.ا از ما راضی و خشنود فرما ... خدایا ایمان و تقوای ما را روز به روز به خودت قوی فرما خدایا بار الها ...ترا به دل مادران شهید قسم میدهم . امام خامنه‌ای.مدظله. را از جمیع بلایات تا ظهور امام عصر .عج. حفظ فرما اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم
سلام علیکم 👆👆 اللهم عجل لولیک الفرج بحق حضرت زینب‌کبری..س. روزتون به نیایش و دعا و عبادت معبود یکتا ان‌شاءالله به وصیت شهید دقیقا دقت کنید ...که بسیار عجیب است .. ....من سید حسن، بچه تهران و از لشکر حضرت رسول.صل‌الله. هستم .. پدر و مادر عزیزم ، شهدا با اهل بیت.ع. ارتباط دارند. اهل بیت .ع. شهدا را دعوت میکنند. من در شب حمله . یعنی فردا شب به شهادت میرسم و جنازه‌ام . هشت سال و پنج ماه و بیست و پنج روز دیگر در منطقه میماند. بعد از مدت یاد شده جنازه‌ام پیدا میشود آنگاه که دیگر امام خمینی. در میانتان نیست . و سید بزرگواری دیگر بجای او می‌اید ... این اسراری است که ائمه.ع. به من گفتند ومن به شما میگویم . و به مومنین و مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت میکنیم ...فقط به یاد ما باشند . دقیقا پیکر مطهر این شهید بعد از هشت سال و پنج ماه و ۲۵ روز به دست پدر و مادرش رسید . به نقل از سردار حاج حسین کاجی برگرفته از کتاب خاطرات ماندکار .ص. ۱۹۲ اینها همه نشانه و یادآوری برای ما است باید اهمیت بدهیم ... بدون شک و تردیدی ....بعد از امام خامنه‌ای.مدظله. رهبری دیگر نیست الی صاحب اصلی این انقلاب ...حضرت ولیعصر امام زمان.....عج. اللهم‌صل‌علی‌محمدوآل‌محمدوعجل‌فرجهم
شهید نظر می کند به وجه الله در زیارت عاشورا نیز این وجه خدا به وجه حسین هم نامیده یعنی مومن دعا می کند صورتی از صورت های دریای معرفت حسینی شود این حسین کیست که عالم همه دیوانه ی اوست شهدا می نگرند بر احوال ما آنان چراغ راه هدایت ما هستند تمسک به دامان هر شهید سعادت را به همراه دارد خیر منیر و راه سعادت در توسل به آنچه آنان معتقد بودن و راهی که آنان انتخاب کردنو گام نهادن. می باشد شهیدان زنده اند الله اکبر مگویید مرده اند الله اکبر سلام و صبح تون به نور حسین منور باد السلام علیک یا ابا عبدالله الحسین صلوات الله علیهم اجمعین 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
چیزی که کمیت ها را تبدیل به کیفیت ها می کند،صفت صابر بودن است
🔸رهبر انقلاب : هرچه می‌توانید راجع به شهدا بنویسید و کار هنری کنید...
🦋روایت عشق : ●خیلی درس می خواند، هلاک می کرد خودش را. هربار که بهش می گفتم: بسه دیگه. چرا این قدر خودت رو اذیت می کنی؟ ●می گفت: اذیتی نیست. اولا خیلی هم کیف میده، ثانیا وظیفمونه. باید این قدر درس بخونیم که هیچ کس نتونه بگه بچه مسلمون ها بی سوادند. 🌷 📎پ ن : برادر و خواهر محترمی که می گوئی ما دنبال شهادت هستیم و نمی خواهیم خیلی عمرمان را روی درس و علم آموزی بگذاریم، لطفا مشاهده کن این وصیت شهید را ، او دارد به تو نقشه راه می دهد 👈 خودت را از نظر علمی آن قدر قوی کن که دشمن به علم تو حسادت کند و به خاطر علمت تو را به شهادت برساند مثل شهدای هسته‌ای. 🕊 👌
وصیت نامه شهید سعید زقاقی
M-ah-zogo-shoge-1.mp3
4.61M
ذوق و شوق نینوا کرده دلم چون هوای جبهه ها کرده دلم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
- چرا بیکار ایستادی؟! نمیخوای آر پی جی بزنی؟! + چرا، کمکم رفته موشک بیاره. منتظر اونم! چند لحظه بعد حسین آمد با یک گونی موشک! ...! شهید حسین خرازی🕊🌷
فرومندى🍃⚘🍃، دوّمين فرزند على، در خرداد ماه سال 1336 در محله قلعه‏ كريم اسفراين متولد شد. پدرش مردى زحمتكش و كشاورز بود كه نصف عمرش را به دامدارى و گله ‏دارى و آخر عمرش را به كارگرى در كارخانه پنبه ‏پاك ‏كنى(حاجی سراندار) گذرانده بود. پدرمحمدبه اهميّت زيادى مى‏ داد. محمّد در ده سالگى ايشان را از دست داد و از آن پس مادر پيرش سرپرست خانواده شد. محمّد در ايّام مدرسه درس مى ‏خواند و در ايّام تعطيل كارگرى مى‏ كرد تا كمك خرج خانواده باشد. گاهى گوسفند مى چراند و گاهى مزارع مردم را آبيارى مى ‏كرد. امّا درس خواندن را به عنوان يك هدف اصلى در نظر داشت. دوره ابتدايى را در مدرسه ابوالعباس اسفراين به اتمام رسانيد.مادرش مى ‏گويد:پشتكار خوبى داشت. تكاليفش را انجام مى ‏داد و نيازى به اجبار نداشت. كمتر بازى مى‏ كرد و بيشتر درس مى‏ خواند و به خواندن كتاب علاقه داشت. در كارهاى منزل كمك مى ‏كرد. وقتى نان مى ‏پختم، هيزم جمع مى كرد و تنور را داغ مى ‏كرد.
💔 شهیدی که رهبر با شال سیادت او نماز خواندند... اواخر بهار ۱۳۶۵ بود که همراه فرماندهان لشکر ۱۰ سیدالشهدا، رفتیم خدمت رئیس جمهور وقت (مقام معظم رهبری) ؛ در آن مراسم، سید جمال قریشی؛ مسئول تبلیغات گردان علی اکبر، با سوز صدایش، حال خوب مجلس را دوچندان کرد. وقت نماز که شد، سید جمال شال سبزش را انداخت روی دوش آقا و گفت: این را گذاشتم تا متبرک شود. بعداً می برم جبهه تا ان شاءالله به آرزویم برسم و شهید شوم.🥀 آقا ایستادند به نماز و سید هم مکبر شد… نماز که تمام شد، سید جمال رفت شالش را بگیرد که آقا فرمودند: شما؛ هم سادات هستی، هم رزمنده… اگر اشکالی ندارد این شال به عنوان تبرک پیش من بماند؟😊 سید پذیرفت و شال سبز، ماند پیش سید علی. 💚 حضرت آقا بعدا، دور از چشم سید، به مسئولین لشکر سپردند که هوای سیدجمال را داشته باشند، او اهل ماندن نیست و رفتنی است… اتفاقا آنها هم حین عملیات مواظب بودند که سید نرود خط و در عقبه بماند، اما در شلوغی درگیری ها، سید رفت جلو و به آرزویش رسید…  بعدها که مجددا آن جمع رفت خدمت حضرت آقا و کسی دیگر بلند شد و مداحی کرد، آقا جویای احوال سید جمال شد که به ایشان گفتند: «سید شهید شد…» راوی: جعفرطهماسبی (الوارثین)
💠 شهیدی که در زمان جنگ دشمن برای سرش جایزه ای بیشتر از فرمانده اش تعیین کرده بود! 💠 در لحظه شهادت قرآن را بوسید و زیر لب امام زمان (عج) را صدا میزد. 💠 در عملیات حصر آبادان توانست با اسلحهٔ خالی چند عراقی را اسیر کند‌. 💠 قبل از انقلاب، عکس شاه را از سر در مدرسه پایین آورد و به جایش عکس الاغ گذاشت! 💠 حاج قاسم درمورد ایشان گفتند: حاج مهدی کازرونی کلید لشکر بود و قسم میخورم در وجودش ذره ای ترس وجود نداشت! سردارشهید_محمدمهدی_کازرونی🌷
♦️ • - و شهادت پاداشِ كسانيست كه در اين روزگارگوششان غبارِ دنيا نگرفته باشد و صداىِ آسمان را بشنوند! و حياتِ عند رب است . .♥️! 🖤🖤
🙃🍃 قرار شده بود زندگی مشترڪمان را در خانہ پدرِ علی‌آقا شرو؏ ڪنیم. مادرِ علی‌آقا اصــرار بر مراسم عـروسی داشت؛ اما ما تصمیم گرفتہ بودیم برویم قــم و برگردیم و زندگی‌مان را شرو؏ ڪنیم. خیلی ســاده و انقــلابی. خــرید ازدواج ما یڪ گــردنبند ظریف بود ڪہ رویش نوشتہ شده بود "علی". حولہ و ساڪ و پیــراهن سفید و یڪ جفت ڪیف و ڪفش قهــوه‌ا؎. مادرِ علی ڪہ وســایل ما را دید، خـودش رفت آینــہ و شمعــدان و برخی لــوازم دیگر را گــرفت. مادرم اصــرار بر خرید سرویس خواب داشت و من زیر بار نمی‌رفتم. علی‌آقا با اینڪہ در قید و بند دنیا نبود، هر چہ می‌آوردند فقط بہ‌بہ و چہ‌چہ می‌ڪرد و یکبار هم نگفت اینها چیست؟ خرید ڪہ ڪردیم می‌خواستیم برویم قم. فقط هــزار تومان پول برایمان مانده بود. رفتیم قم دو روز ماندیم. نهار ڪہ خوردیم، پول‌مان تہ ڪشید و برا؎ شــام دیگر پولی نمانده بود. علی می‌گفت: واقعا ازدواج نصف دین است. از وقتی ازدواج ڪردم، رفتارم با بچہ‌ها؎ جبهہ هم نــرم‌تر شده. وقتی توجہ می‌ڪنم ڪہ در خانہ زن دارم، سنگین‌تر و محڪم‌تر راه می‌روم. همسر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دلنوشته_01.mp3
4.45M
🔷پاکستانی بود و عاشق. عاشق سردار ایرانی... این قطعه را او تقدیم سردار دلها،حاج قاسم کرد.
روایت از همرزم شهید: يك بار پدر يكى از تعريف مى‏ كرد: در منطقه در حال شستن لباسهايم بودم كه جوانى به سراغم آمد و لباسهايم را گرفت، شست و خشك كرد.🍃⚘🍃 روز بعد وقتى او را در حال سخنرانى ديدم تعجّب كردم، او فرومندى بود.او آرزوى جهانى شدن اسلام و غلبه مستضعفين بر مستكبرين و محو صهيونيست را داشت. فرومندى در مدّت حضور در جبهه در عملياتهاى ، ، ، غرور آفرين و مهران حضور داشت و مسئوليت او ‏ مقامى فرماندهى لشكر 5 نصر بود. سرانجام در دى ماه سال 1365 در عمليّات كربلاى 5، در منطقه شلمچه بر اثر اصابت تركش به بازو و كتف به فيض شهادت نايل شد. همرزمش به نقل از سردار احمدى مى‏ گويد: «در عمليّاتى كه منجربه شهيد فرومندى شد، در گرماگرم نبرد تن به تن، را ديدم كه با چهره ‏اى بسيار بشّاش و نورانى به طرفم مى ‏آيد. پاكيزگى چهره‏ اش در آن صحنه نبرد بسيار شگفت ‏انگيز بود، زيرا منطقه رملى بود. پرسيدم با چه وسيله ‏اى آمدى؟ گفت: با موتورسيكلت. تعجّبم از شادابى و نورانيّت چهره‏ اش بيشتر شد. براى چند لحظه او را ترك كردم. در بازگشت ديدم بر اثراصابت تركش به رسيده است.
اللهمَّ‌احْفَظ‌قائدناالامام‌الخامنه‌ای‌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
♦️ 📖 هوای این روزهای من 🔆 خاطرات امیرحسین حاجی‌نصیری یکی از بازماندگان دفاع از حرم حضرت زینب‌کبری(س) که با کوله باری پر از خاطره، بعد از آسمانی شدن همرزمانش با بدنی نیمه‌جان دوباره برمی‌گردد تا خاطرات این قسمت از مقاومت به فراموشی سپرده نشود. 🔆 پشت بی‌سیم گفتم: «زمین‌گیر شدیم حاجی!» یک لحظه سکوت کرد حاج ایوب. می­دانست اینکه دشمن دیده باشد ما را یعنی چه. آن‌هم در دژی محکم مثل جب‌الاحمر. گفتم: «بچه ها کُپ کردند حاجی. چکار کنم؟» خودش را خونسرد نشان می‌داد حاج ایوب و مگر می‌شد خونسرد بود، حالا که نیروهایش افتاده بودند در لانه افعی و شاید برای آخرین بار صدای‌شان را می­شنید. زد به خنده و شوخی... 🌷 جانباز قطع نخاع مدافع حرم 🌷 امیر حسین حاجی نصیری