#دلنوشته_یک_زائر :
حسی دیگر است،راهیان نور.
عشقی دیگر است،راهیان نور
لذتی زودگذراست،راهیان نور
دریایی از لطف وکرامت است،راهیان نور
ازشهدا که نمی توان گفت...
از مهربانی اشان،از کرامتشان،آخر، آن ها قابل وصف نیستند.
آن هارا در دل بایدحس کرد.
وقتی که پا بر روی خاک رملِ فکه می گذاریم حس می شوند.
وقتی که پروانه ها درعلقمه غوغا به پا می کنند،شهدا حس می شوند.
ِلذتی زود گذر است،راهیان نور...
تاکه می آیی به خودبجنبی واز میهمانی ومیزبانیِ شهدا لذت ببری،چشم باز می کنی در این دنیای آکنده از نفرت وپستی وبلندی هستی واز غافله ی عشق جا مانده ای!
دلتنگی چاره ات نمی شود مگر اینکه با یادآوریِ حضورشان صحبت کنی.
یکسال است فاصله ی آغاز مسافرتِ غافله ی دل...
اگرچه ترس این همیشه به همراه است،که آیا درسال جدید تو را در آرامگاهشان جای می دهندیانه؟!
مهم دلیل بودنمان نیست مهم حکمت رفتنمان است.
اگر دعوت شدی ودلت دریایی شد بدان که شهدا شافع ات بودند.
عشقی دیگر است،راهیان نور
حضورت در آن جا،خوابیست بر روی ابریشم های دنیا.
حسی زیباست مانند پای گذاشتن بر روی ابرهای پنبه ای وباریدن بارانِ خوبی ها...
امیدوارم همه مسافرِ این میهمانیِ پر آوازه ی شهدا باشیم.
حدیث نجفی
