eitaa logo
رادار انقلاب
29.2هزار دنبال‌کننده
26.6هزار عکس
43.8هزار ویدیو
106 فایل
گلچین مطالب انقلابی ارتباط ، ارسال سوژه و پیشنهادات : @Radarenghelab_ad فقط تبلیغات: @radar_tab
مشاهده در ایتا
دانلود
💢مملکت باکری می خواهد رسیدیم به لشکر عاشورا. دژبانیی که به دستور [مهدی] باکری برپا شده بود. دژبان آمد پای ماشین و گفت «آقا نمی‌شود بروید.» گفتیم «برای عبور از این جاده چه چیزی باید داشته باشیم؟» با همان لهجه گفت: «برگه تردّد.» باکری هم درآمد که «من باکری هستم.» گفت: «شما باکری باش. به من گفته‌اند امضای باکری. من فقط امضای باکری را می‌شناسم.» هر کاری کردیم، دژبان نگذاشت وارد جاده شویم. باکری گفت: «خُب همین الآن امضا می‌کنم.» گفت: «نه؛ باید بروید برگه بگیرید و بیاورید.» باکری خوشش آمد. پیاده شد و صورتش را بوسید و گفت: «خُب، حالا که نمی‌گذاری برویم، ما هم برمی گردیم.» خاطرات سردار صفحه ۱۵۴ http://eitaa.com/joinchat/2732982272C3beaf37c59