eitaa logo
رئیس جمهور تراز تمدنی
109 دنبال‌کننده
11.8هزار عکس
8.7هزار ویدیو
62 فایل
ما به دنبال گسترش تمدن نوین اسلامی هستیم، برای تحقق ظهور امام عصر عجل الله تعالی فرجه شناسه ادمین @Z_Gh_naghibi
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از اقتصاد مردمی
نائومی کلاین: در «بازار واقعا آزاد»ی که در کلاس‌ها و کتاب‌های «مکتب اقتصادی شیکاگو» مطرح می‌شد، نیروها (عرضه، تقاضا، تورم و بی‌کاری) در حالت تعادل کامل بودند و تقاضا درست همان‌طور با عرضه در پیوند بود که ماه با جزرومد. اگر اقتصاد دچار تورم شدید باشد، طبق نظریه پولی فریدمن، علتش بدون استثناء این است که سیاست‌گذارانِ گمراه، به جای آن‌که بگذارند بازار به خودی خود به تعادل برسد، اجازه می‌دهند پول خیلی زیادی به سیستم تزریق شود. درست مانند زیست سامانه‌ها که «خودسامان»اند و خود را در حالت تعادل نگه می‌دارند، بازار به حال خود رها شده نیز میزان درستِ تولیدات را با قیمت‌های دقیقا درست عرضه خواهد کرد! محصولاتی که کارگرانی آن را تولید می‌کنند که دست‌مزدشان دقیقا برای خرید آن محصولات کافی ست! یعنی همه چیز خود‌به خود با هم جفت‌و‌جور می‌شود! چالش پیش روی فریدمن و همکارانش این بود که چگونه اثبات کنند که بازار جهان واقعی با خیال‌پردازی‌های پرشور آنان منطبق است. فریدمن همیشه احساس غرور می‌کرد که رویکرد او به اقتصاد آن را به اندازه فیزیک و شیمی، علمی قطعی و دقیق می‌شمارد. (دکترین شوک، ص ۸۶,۸۷) @EghtesadeMardomi
هدایت شده از اقتصاد مردمی
نائومی کلاین: سقوط بازار سهام در سال ۱۹۲۹ و «رکود بزرگ»ی که در پی داشت... پس‌اندازهای یک عمرِ مردم که یک شبه بر باد رفت، خودکشی‌ها، آشپزخانه‌های خیریه که به تنگدستان سوپ رایگان می‌داد و خیلِ پناه‌جویان. ابعاد این فاجعه مخلوقِ بازار آزاد، به خواست‌های فزاینده مردم برای تشکیل دولت‌هایی منجر شد که مشخصا و مستقیما وارد عمل شوند. «رکود بزرگ» مبین پایان سرمایه‌داری نبود ولی همان‌طور که جان مینارد کینز، چند سال پیش از آن پیش‌بینی کرده بود، «پایان اقتصاد آزاد» بود. یعنی خاتمه دادن به اینکه بازار اجازه یابد رأسا خود را سامان دهد. دهه ۱۹۳۰ تا اوایل دهه ۱۹۵۰ دوره دخالتِ بدون شرمندگیِ دولت (روزولت) در بازار بود. (دکترین شوک، ص۹۲) @EghtesadeMardomi
هدایت شده از اقتصاد مردمی
نائومی کلاین: سقوط بازار سهام در سال ۱۹۲۹ و «رکود بزرگ»ی که در پی داشت... پس‌اندازهای یک عمرِ مردم که یک شبه بر باد رفت، خودکشی‌ها، آشپزخانه‌های خیریه که به تنگدستان سوپ رایگان می‌داد و خیلِ پناه‌جویان. ابعاد این فاجعه مخلوقِ بازار آزاد، به خواست‌های فزاینده مردم برای تشکیل دولت‌هایی منجر شد که مشخصا و مستقیما وارد عمل شوند. «رکود بزرگ» مبین پایان سرمایه‌داری نبود ولی همان‌طور که جان مینارد کینز، چند سال پیش از آن پیش‌بینی کرده بود، «پایان اقتصاد آزاد» بود. یعنی خاتمه دادن به اینکه بازار اجازه یابد رأسا خود را سامان دهد. دهه ۱۹۳۰ تا اوایل دهه ۱۹۵۰ دوره دخالتِ بدون شرمندگیِ دولت (روزولت) در بازار بود. (دکترین شوک، ص۹۲) @EghtesadeMardomi
هدایت شده از اقتصاد مردمی
نائومی کلاین: «شولتز می‌گفت: ایالات متحده باید برنامه‌های اقتصادی‌اش در خارج را بازبینی کند...ما می‌خواهیم که (کشورهای فقیر) فقط از طریق رابطه با ما و پی گرفتن راه مورد توصیه ما برای رسیدن به توسعه اقتصادی، برنامه نجات اقتصادی خود را طرح‌ریزی کنند.» نخستین طرح آنها بسیار ساده بود؛ ایالات متحده مخارج اعزام دانشجویان شیلیی‌یایی برای تحصیل در رشته اقتصاد(در دانشگاه شیکاگو) را تأمین کرد. هدف از «پروژه شیلی» پرورش جنگجویانی ایدئولوژیک بود که در جنگ ایده‌ها علیه اقتصاددانان (توسعه‌گرا با رویکرد ملی) آمریکای لاتین پیروز شوند. بین سال‌های ۱۹۵۷ و ۱۹۷۰ یکصد دانشجوی شیلی‌یایی تحصیلات عالیه خود را در «دانشگاه شیکاگو» دنبال کردند. شهریه دانشگاهی و هزینه‌های آنان را دولت و برخی بنیادهای ایالات متحده پرداخت می‌کردند. (دکترین شوک، ص۱۰۰,۱۰۱) ✍ در ایران و از سال ۱۳۶۸ دلار به نمایندگی از امریکا، واسطه تمام معاملات و کنش‌گری‌های اقتصادی در خارج و داخل ایران قرار گرفت. از سویی دیگر، کتب دانشگاهی در رشته اقتصاد و اقتصادخوانده‌های دانشگاه‌های غرب، همان رسالت مبارزه با اقتصاد ملی و مقاومتی را در ایران، به خوبی ایفا کردند. به طوری که امروز اساتید اقتصاد، فرمول‌های کتاب‌های سفارشی «علم‌نما»ی اقتصاد را مانند ایدئولوژی الهی دانسته و هر نظریه مخالف با آن را تکفیر می‌کنند. آنها رسالت دارند که اجازه ندهند ده‌ها استاد و کتاب‌های منتقد و همچنین هزاران مقاله علمی در زمینه اقتصاد مقاومتی و مردمی، در فضای دانشگاهی بررسی شوند. @EghtesadeMardomi
هدایت شده از اقتصاد مردمی
دکتر سیدیاسر جبرائیلی: اشتباه بزرگ این است که دولت برای حل مسائل کشور، متصدی شرکت‌هایی با مأموریت‌های مختلف باشد. اما اشتباه بزرگ‌تر این است که شرکت‌های خصوصیِ فعال در بخش‌های مختلف و مرتبط با مسائل اولویت‌دار کشور، نسبتی با برنامه پیشرفت ملی نداشته باشد. رهبر حکیم انقلاب می‌فرمایند بخش خصوصی «موتور محرک اقتصاد» است؛ هنر دولت باید این باشد که میان انتفاع بخش خصوصی و منافع ملی یک رابطه معنادار برقرار کند. (قدرت و پیشرفت، ص۱۰۲) @EghtesadeMardomi
هدایت شده از اقتصاد مردمی
دکتر سیدیاسر جبرائیلی: اگر طی فرایند خصوصی‌سازی، دولت به موازات کوچک‌شدن، ضعیف هم بشود، نه‌تنها نخواهد توانست نقش حامی، هادی و ناظر را ایفا کند، بلکه این ضعف دولت موجب هرج و مرج نیز می‌شود و روشن نیست مسیری که بخش‌های خصوصی قدرتمند شده و رها از هدایت و نظارت دولت برای تأمین منافع خود می‌پیمایند، چه نسبتی با منافع ملی داشته باشند؛ بماند که نفس ایده کوچک‌سازی دولت نیز محل سؤال است. ضمن اینکه براساس شاخص‌هایی چون میزان مخارج دولت به تولید ناخالص داخلی، عمده دولت‌های عضو OECD بزرگ‌تر شده‌اند. بنیان‌های نظری دولت کوچک نیز فروپاشیده است. (قدرت و پیشرفت، ص۱۰۴) @EghtesadeMardomi
هدایت شده از اقتصاد مردمی
دکتر سیدیاسر جبرائیلی: در دهه ۱۳۴۰ گروهی از دانشگاه هاروارد آمریکا برای کمک به نگارش برنامه عمرانی سوم وارد ایران شده و در سازمان برنامه مستقر شدند. فارغ از اینکه مشاوران هاروارد رویکرد استعماری آمریکا را در ایران دنبال می‌کردند، روایت جالبی از مدیران سازمان برنامه ایران دارند: «نزدیک به تمام سمت‌های عالی سازمان برنامه را فارغ التحصیلان خارج از کشور پر کرده‌اند... همکاران ایرانی ما کم‌هوش و فاقد قابلیت‌های برجسته بودند، اما اینان با خود نشانه حضوری طولانی در خارج از کشور را دارند... این عده اکثرا به معنای واقعی در ایران غریب بودند؛ زیرا با چند سال زندگی در خارج از کشور، رنگ و بوی فرهنگ بیگانه را به خود گرفته بودند. آن‌ها اغلب هیچ نشانی از همدردی ملموس با واقعیات زندگی در ایران نداشتند و اکثرا بر مقیاس ارزشی نادرست مبتنی بودند.» (مک‌لئود،۱۹۶۴) این یک روایت آمریکایی از غرب‌زدگی مدیران سازمان برنامه ایران در دوره پهلوی است. اما پرسش اینجاست که آیا ما از این غرب‌زدگی در نظام برنامه‌نویسی کشور خلاص شده‌ایم؟ متأسفانه پاسخ منفی‌ست. چقدر این تعبیر حضرت امام خمینی دقیق بود که فرمودند: «ما از شر رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شر تربیت‌یافتگان غرب و شرق به این زودی ها نجات نخواهیم یافت» (قدرت و پیشرفت،ص ۱۰۴,۱۰۵) @EghtesadeMardomi
هدایت شده از اقتصاد مردمی
دکتر درخشان: والراس مدعی بود که با به‌کارگیری هر دو استدلال قیاسی و استقرایی می‌توان اقتصاد ریاضی را هم‌ردیف علومی مانند نجوم و مکانیک قرار داد:«در قرن بیستم... این نیاز حتی در فرانسه احساس خواهد شد که علوم اجتماعی را باید بر عهده فرهیختگانی گذاشت که پذیرای هر دو تفکر استقرایی و قیاسی بوده و با استدلال و نیز تجربه آشنا باشند.‌ اقتصاد ریاضی با علوم نجوم و مکانیک هم‌ردیف خواهد شد و در آن روز است که کارهای ما را عادلانه قضاوت خواهند کرد» پارِتو در سال ۱۸۹۲ کرسی استادی والراس در لوزان را بر عهده گرفت. پارِتو بعد از آنکه در نظریه تعادل عمومی والراس به چندین دستاورد مهم رسید بر کاستی‌های جدی در اقتصاد محضِ والراسی واقف شد. نامبرده در کتاب دوره اقتصاد سیاسی (۷ـ۱۸۹۶) چنین نوشت:«... اقتصاد محض، صورت عمومی پدیده‌ها را به ما نشان می‌دهد و اقتصاد کاربردی، تقریب ثانویه‌ای از این پدیده‌هاست لیکن هیچ‌کدام نمی‌توانند به ما نشان دهند که زندگی اقتصادی آحاد جامعه را چگونه می‌توان مدیریت کرد» پارِتو در کتابش بر اهمیت روابط متقابلی که بین پدیده‌های اقتصادی و اجتماعی وجود دارد تأکید زیادی کرده است. سخنان او در مباحث پایانی این کتاب(راهنمای اقتصاد سیاسی۱۹۰۶) انحراف از اصول والراس(انتزاع برخی اصول از اقتصاد و ریاضی‌نمایی آن) را به خوبی نشان می‌دهد:«هرآن‌کسی که بخواهد حقایق اجتماعی را به صورت علمی مطالعه کند باید واقعیات را مد نظر قرار دهد نه اصول انتزاعی و نظایر آن را» جالب اینکه«از آن به بعد پارِتو اقتصاد را رها کرد و صرفا بر جامعه‌شناسی متمرکز شد» (فریب بزرگ،ص۶۶,۶۷,۶۸) @EghtesadeMardomi
هدایت شده از اقتصاد مردمی
دکتر سیدیاسر جبرائیلی: محسن مهرآرا و آرزو غضنفری، اثر ۱۳ متغیر اقتصادی را بر روی تورم در ایران در دوره ۱۳۳۸-۱۳۹۰ بررسی کرده‌اند که رشد قیمت انرژی، عدم تعادل پولی، رشد نرخ ارز در بازار آزاد، رشد تولید ناخالص داخلی،...، تخصیص نامناسب تسهیلات از سوی بانک‌ها، عدم نظارت بر توزیع صحیح کالاها و خدمات، احتکار و سوداگری و... از جمله آن‌هاست. رتبه نخست نیز به «رشد قیمت انرژی» اختصاص یافته است. اگر یکی از این عوامل را علت تام و یا اقوی بگیریم و میزان تعیین کنندگی آن را در هر حال و شرایطی، به طور مطلق ثابت تلقی کنیم، دچار دگماتیسمی شده‌ایم که ما را از واقعیت امر اجتماعی که همیشه متغیر و متحول و متنوع است، دور می‌کند. بنابراین، این ادعای تجویز‌ کنندگانِ استقلالِ بانک مرکزی که تنها دلیل تورم، عرضه پول توسط دولت برای ایجاد اشتغال است و می‌توان با مستقل کردن بانک مرکزی از دولت و توقف عرضه پول، نرخ تورم را کنترل کرد، به هیچ‌وجه پذیرفتنی نیست. (قدرت و پیشرفت/ ص۱۱۲) @EghtesadeMardomi
هدایت شده از اقتصاد مردمی
در زمین نئولیبرالیسم، اقتصاد مقاومتی جوانه نخواهد زد. در زمین تمدن غرب هم تمدن اسلامی نمی شود بنا کرد. برای پرستیدن «الله» باید اله های موجود را نفی کرد. @EghtesadeMardomi
هدایت شده از اقتصاد مردمی
وقتی همه چیز فراوان باشد، ارزان می‌شود؛ وقتی کمیاب شود، گران خواهد شد.(گوانزی ترجمه ریکت، ۱۹۹۸، ۳۸۴) اگر کالاها، متمرکز باشند، «سنگین»، اما پس از توزیع «سبک» می‌شود. (گوانزی به نقل از هو، ۲۰۰۹ ، ۱۲۴) این اصل به ساختار نهادی عرضه‌کنندگان به‌عنوان یکی از عوامل تعیین کننده قیمت اشاره دارد. اگر کالاها در دست تعداد اندکی از عرضه‌کنندگان باشد(یعنی انحصار)، گران خواهند شد. اگر بسیاری از عرضه‌کنندگان کالاهای مشابه ارائه دهند، کالا ارزان خواهد شد. به عبارت دیگر، کمبود کالا، صرفا مربوط به مقدار مطلق آن در بازار نیست، بلکه توزیع کالا در دست عرضه‌کنندگان نیز مهم است. از کالاها در کنترل تعداد اندکی متمرکز باشد، این افراد می‌توانند برای دریافت قیمت‌های بالاتر، کمیابی مصنوعی ایجاد کنند. (چین چگونه از شوک‌درمانی گریخت/ص۷۸) @EghtesadeMardomi
در زمین نئولیبرالیسم، اقتصاد مقاومتی جوانه نخواهد زد. در زمین تمدن غرب هم تمدن اسلامی نمی شود بنا کرد. برای پرستیدن «الله» باید اله های موجود را نفی کرد. @EghtesadeMardomi