#نورانیت_قبرستان_شیخان_قم
حضرت آقای حاج سید هاشم حداد در مورد قبرستان شیخان قم (شیخان کبیر) می فرمودند: بسیار پرنور و پربرکت است و خدا می داند چه نفوس زکیه و طیبه ای در اینجا مدفونند. پس از قبر بی بی که فضای قم و اطراف قم را باز و گسترده و سبک و نورانی نموده است و به واسطه برکات آن حضرت است که گویا خستگی از زمین قم و خاک آن برداشته شده است هیچ مکانی در قم به اندازه این قبرستان نورانی و با رحمت نیست.
#ایت_الله_حداد
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
رهایی از گناه
╭┅────────────┅╮
@Rahaie_az_gonah110
╰┅────────────┅╯
#غرق_توحيد
در کتاب روح مجرد یادنامه عارف ،عظیم حاج سید هاشم حداد و به قلم وزین استاد علامه تهرانی آمده است:
رفقای کاظمینی میگفتند یک روز با ماشینهای مینی بوس کبریتی شکل (عراق) از کربلا با آقای حداد از کربلا به کاظمین می آمدیم در بین راه شاگرد شوفر خواست کرایه ها را جمع کند، گفت: شما چند نفرید؟ آقای حداد گفتند: پنج نفریم. او گفت: نه، شما شش نفرید. حاج سیدهاشم باز می شمارد و میگوید نه خیر! ما پنج نفر هستیم. ما هم می دانستیم که مجموعاً شش نفریم ولی مخصوصاً حرفی نمی زدیم تا ماجرا کشف شود. بار شاگرد شوفر گفت: شش نفرید ایشان گفتند: ای برادرم! مگر نمی بینی؟! در این حال اشاره نمودند و تک تک افراد را شمردند این یکی، دو تا سه تا چهار تا و این هم پنج تا دیگر تو چه میگویی؟ او گفت: ای سید! آخر تو خودت را حساب نمی کنی؟
عجیب اینجاست که در آن حال باز هم آقای حداد خود را گم کرده بود و چنان عرق عالم توحید بود که نمیتوانستند توجه به لباس بدن نموده و خود را به حساب آورد. تا اینکه دوستان از ایشان خواهش میکنند که شما خودتان را هم حساب کنید و این شاگرد درست میگوید و میخواهد کرایه شش نفر را بگیرد. وی نیز برای اینکه خواهش دوستان را رد نکند کرایه شش نفر را میدهد. خودشان می فرمودند: در آن موقعیت به هیچ وجه نمی توانستم خودم را به حساب آورم و آن کرایه را نه یقینی که به جهت تعبد سخن دوستان دادم.
#ایت_الله_حداد
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
رهایی از گناه
╭┅────────────┅╮
@Rahaie_az_gonah110
╰┅────────────┅╯