رهایی از گناه✔️
📙کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت 📜 #قسمت_ششم در مقابله آینه که قرار گرفتم ، دیدم چشم من از مکان خودش خا
📗کتاب #سه_دقیقه_در_قیامت
📃 #قسمت_هفتم
☘پایان عمل جراحی
عمل جراحی طولانی شد و برداشتن غده پشت چشم ، با مشکل مواجه شد . پزشکان تلاش خود را مضاعف کردند .
برداشتن غده همانطور که پیش بینی می شد یا مشکل جدی همراه شد .
آن ها کار را ادامه دادند و در آخرین مراحل عمل بود که یکباره همه چیز عوض شد ......
احساس کردم آن ها کار را به خوبی انجام دادند . دیگر هیچ مشکلی نداشتم . آرام و سبک شدم . چقدر حس زیبایی بود ! درد از تمام بدنم جدا شد .
یکباره احساس راحتی کردم . سبک شدم . با خودم گفتم : خدا رو شکر . از این همه درد چشم و سردرد راحت شدم .
چقدر عمل خوبی بود . با اینکه کلی دستگاه به سر و صورتم بسته بود اما روی تخت جراحی بلند شدم و نشستم .
برای یک لحظه ، زمانی را دیدم که نوزاد و در آغوش مادرم بودم !
از لحظه کودکی تا لحظه ای که وارد بیمارستان شدم ، برای یک لحظاتی با تمام جزئیات در مقابل من قرار گرفت !
چقدر حس و حال شیرینی داشتم . در یک لحظه تمام زندگی و اعمالم را دیدم !
در همین حال و هوا بودم که جوانی بسیار زیبا ، با لباسی سفید و نورانی در سمت راست خودم دیدم .
او بسیار زیبا و دوست داشتنی بود . نمیدانم چرا اینقدر او را دوست داشتم . می خواستم بلند شوم و او را در آغوش بگیرم .
او در کنار من ایستاده بود و به صورت من لبخند می زد .محو چهره ی او بودم با خودم می گفتم : چقدر چهره اش زیباست ! چقدر آشناست . من او را کجا دیده ام ؟!
ادامه دارد ...
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
رهایی از گناه
╭┅────────────┅╮
@Rahaie_az_gonah110
╰┅────────────┅╯